ارسال عوامل نفوذی در دستگاه های نظامی و انتظامی و خریدن شخصیتها و فرماندهان سپاه از شیوههای دیرینه قدرتهای بزرگ برضد مخالفان خود بوده است و
معاویه، فرزند
ابوسفیان، در این ترفند، نابغه و سرآمد روزگار خود بود.
حضرت علی علیه السلام پس از آن که تصمیم به نبرد با معاویه گرفت، در میان جمعیت انبوه مردم بر فراز منبر رفت و با صدایی رسا فرمود:« به سوی دشمنان خدا حرکت کنید؛ دشمنان قرآن و سنّت های پیامبر؛ باقیمانده احزاب و قاتلان مهاجران و
انصار.»
در این هنگام یکی از عوامل نفوذی به نام اربد از قبیله بنی فزار برخاست و گفت:« میخواهی ما را به
شام ببری تا با برادران خود نبرد کنیم، همان طور که ما را روانه بصره کردی و با برادران بصری نبرد کردیم؟ به خدا سوگند چنین کاری را انجام نمی دهیم.»
با اعتراض
مالک اشتر و هواداران امام علیه السلام اربد به هلاکت رسید. با این اتفاق، بقیه عوامل نفوذی، موضعگیری خود را عوض کردند. مثلاً حنظله تمیمی چنین گفت:« حرف ما اهالی قبیله تمیم از روی خیرخواهی است. با معاویه مکاتبه کن و برای نبرد با شامیان عجله نکن. به خدا سوگند هیچ کس نمیداند در رویارویی دو گروه کدامیک پیروز می شود و کدام شکست میخورد.»
چند نفر از همراهان حنظله، از جمله عبدالله بن علبی، حرف او را تائید کردند.
حضرت علی علیه السلام پاسخ این افراد را داد و در پایان فرمود:« به خدا سوگند، من دارم سخن کسانی را میشنوم که هرگز حاضر نیستند معروفی(عمل خیری) را تأیید کنند و منکری (عمل ناپسندی) را انکار کنند.»
با این سخنان و موضعگیری آگاهانه برخی از یاران امام، جاسوسان معاویه افشا شدند و هر دوی آنها پس از مدتی عراق را به قصد شام ترک کردند و به معاویه پیوستند. امام علی علیه السلام نیز به سبب خیانتی که حنظله مرتکب شده بود، دستور داد خانه او را ویران کنند تا درس عبرتی برای دیگران باشد.
منابع: