یکی از اجداد ابونصر گفت:« هنگامی که
حضرت علی بن موسی الرضا علیه السلام به
نیشابور آمد، من برای کمک به او نزدش رفتم و وقتی از نیشابور خارج شد، او را تا
سرخس بدرقه کردم.
وقتی امام خواست از سرخس به
مرو برود، خواستم باز هم در خدمتش باشم که سر مبارک خود را از کجاوه بیرون آورد و فرمود:« شما برگردید که به قدر کافی وظیفه خود را انجام دادهاید. بدرقه پایان و نهایتی ندارد.»
و به این ترتیب از من تشکر فرمود.»
منابع:
- بحارالانوار، ج 49، ص 126، ح 2.
مراجعه شود به: