دولت پهلوی بر پایه یک سازمان متشکل دیوانسالار و نیروی نظامی مستقل از تقسیمبندیهای اجتماعی ـ عشیره ای کهن تشکیل شد و استیلای خود را بر هر سه جامعه ایلی ، روستایی و شهری گسترد. نطفه این دولت در سال 1300 بسته شد و در سال 1304 پا به عرصه وجود گذاشت.
از نظر کالبدی ، در آغاز این دوره ، مجموعه شهری تهران در داخل حصار ناصری قرار داشت. در پی گسترش شهر به خارج از این حصار، که از سال 1309 شروع شده بود ، در سال 1311 ، تخریب باروی شهر آغاز گردید و در سال 1316 بارو به طور کامل از میان برداشته شد (شهرداری تهران،1376).
در این دوره ، توسعه شهر عمدتاً به سمت شمال و شمال غرب اتفاق افتاد و در جهت جنوب به دلایلی چون چالههای کورهپزخانهها ، وجود اراضی کشاورزی، گورستان قدیمی و دیوارهای مخروبه ناصری توسعه به کندی صورت می گرفت.
از مهمترین اقدامات این دوره ، تعریض خیابانها و احداث اماکن دولتی بوده است. با پر کردن خندق در جهات چهارگونه ، چهار خیابان عریض (از شمال شاهرضا ، از جنوب شوش، از غرب سیمتری و از شرق شهباز) شکل گرفت و علاوه بر اینها خیابانهای قدیمی به بولوارهای جدید و با اشکال هندسی و منظم تبدیل شد و به تبعیت از الگوی شهرهای غربی بسیاری از خیابانها تعریض شد و خیابانها با الگوی شطرنجی شکل گرفت. میدانها در مسیر خیابانهای عمده شهر و یا در تقاطع آنها احداث شد و اطراف آن قرینه سازی گردید. تلاشهای زیادی به عمل آمد تا شهر از حالت تک مرکزی (میدان توپخانه) در آید و هر یک از میادین از اهمیت خاص خود برخوردار شوند. میادینی چون حسنآباد ، مخبرالدوله ، اعدام، راه آهن و منطقه سر در باغ ملی ، نمونههای قابل توجهی در این دوره بودند. یکی از نکات قابل توجه در شهرسازی این دوره، ایجاد «وحدت شکلی» در طراحی خیابانهایی چون امیریه و چراغ گاز بود (شهرداری تهران ، 1376).
به طور کلی ، میتوان گفت شهر تهران در دوره پهلوی اول، تحت تأثیر جریان بینالمللی جنبش مدرنیسم قرار گرفت. در واقع انتظام بخشی کالبد شهر به سبک «هوسمان» شهردار پاریس در قرن نوزدهم ، الهام بخش شهرهای ایران شد.
الگوی تهران را در دوره پهلوی دوم در سه مقطع تاریخی میتوان بررسی کرد :
دوره اول : 1332 ـ 1320 ، دوره دوم : 1345 ـ 1332 و دوره سوم :1357 ـ 1345 .
در دوره اول ، توسعه مبتنی بر رشد موزون مهاجرت روستایی بود که به طور سنتی و تاریخی نیز وجود داشت.
توسعه شهر آرام آرام و با حضور مهندسین و معماران فارغ التحصیل از دانشکده هنرهای زیبا و به شکل شطرنجی در خارج از بافت قدیم اتفاق اقتاد.
با توجه به شرایط سیاسی زمان ، دولت پهلوی در این دوره تلاش می کرد شهر را بر بنای چارچوبی مردم سالارانه شکل دهد. از آثار آن واگذاری اختیاراتی به مردم برای اداره شهر بود.
اقداماتی توسط دانش آموختگان مدارس فنی ، که از فرهنگ قدرتمند سبک بینالملل بهره جسته بودند، انجام شد که به سرعت به عنوان الگوی نوین توسعه شهری بازتاب وسیعی یافت و الگوی تهران تعریفی جدید از شهر و گسترش آن را مطرح نمود.
در دوره دوم ، سیاست دروازه های باز (واردات کالاهای صنعتی و کشاورزی) ضربه نهایی را بر پیکر اقتصادی تولید نواخت و شهر را به پدیدهای مصرفی تبدیل کرد. در این دوره، زمین شهری به عنوان کالایی سودآور جهت توسعه شهری را مشخص مینمود. اگر در دولت پهلوی اول، شهر سیمای همگن (ولو غیربومی و بیگانه) از خیابانها و میادین به دست میدهد معماری شهری در این مرحله بیمعنا شدن خود را آغاز کرد. شهر گسترش شتابان را آغاز کرد و برنامه سوم، تهیه طرحهای جامع شهری را در دستور کار خود قرار داد که پاسخ به مسایلی بود که در شهرها ایجاد شده بود.
در دوره سوم ، با تشکیل وزارت آبادانی و مسکن و در دستور کار قراردادن طرحهای جامع شهری، آرمانشهر دولت پهلوی نیز چهره می نمود.
طرحهای جامع بدون توجه به مسایل اقتصادی و اجتماعی ، الگوی خود را بر شهرها تحمیل میکرد. اگر طرحهای شهری سال 1310 ، تفکر هوسمان گونه را مطرح کردند ، طرحهای این دوره ، تفکرات شهرسازی « بولدوزر» را پی گرفتند. تخریب خیابانها ـ باز هم در بافت کهن ـ و ایجاد پدیده « حاشیه نشینی » متأثر از طرحهای جامع شهری صورت گرفت .
شهر با بحران مسکن مواجه شد و شهرک سازی ، باب جدیدی در شهرسازی باز کرد. تهران در این دوره، بیمحابا رشد نمود و مفاهیمی چون شهر سراب ، شهر فریب و شهر نیرنگ را با خود حمل کرد.
از پیوند [http://www.foo.com] یا [http://www.foo.com|شرح] برای پیوندها.
برچسب های HTML در داخل توضیحات مجاز نیستند و تمام نوشته ها ی بین علامت های > و < حذف خواهند شد..
وزارت آموزش و پرورش > سازمان پژوهش و برنامهريزی آموزشی
شبکه ملی مدارس ایران رشد