پس از خطبه
امام حسین علیه السلام در شب عاشورا و برداشتن
بیعت از اصحابش، اصحاب حمایت خود را از او اعلام داشتند. «
مسلم بن عوسجه » نیز به پاخاست و گفت:« دست از تو برداریم؟! آن گاه چه عذری به پیشگاه خداوند ببریم؟ برای ادای حق تو در برابر خدا چه پاسخی خواهیم داشت؟
به خدا سوگند دست از تو بر نمی دارم تا نیزهام را به سینه دشمنانت فرو کنم، با شمشیرم بر آنها حمله کنم، و اگر سلاحی نداشته باشم، سنگ بردارم و به سوی آنها پرتاب کنم.
به خدا سوگند ما تو را رها نمی کنیم تا خدا بداند که حرمت پیامبر را در غیبت او درباره تو رعایت کردیم. من اگر یقین بدانم که کشته می شوم، بعد زنده می شوم، سپس مرا می سوزانند و خاکسترم را به باد می دهند و تا هفتاد بار این کار را با من میکنند، هرگز از تو جدا نخواهم شد تا در خدمت تو به استقبال مرگ بشتابم؛ و چرا چنین نکنم که کشته شدن یک بار است و پس از آن کرامت و ثوابی در انتظارم خواهد بود که پایانی ندارد.»
منابع:
مراجعه شود به: