اعتدال و میانه روی یکی از اصول مهم در فرهنگ اسلامی است. پرهیز از افراط (زیادهروی) و تفریط (کوتاهی) در هر امری پسندیده و مطلوب است.
در زمینه عبادت و بندگی خداوند متعال هم این اعتدال لازم است. اگر هیچ تلاشی نمی تواند حق عبودیت و بندگی را آنچنان که شایسته خداوند است ادا کند، ولی نباید شخص مسلمان نباید به گونهای باشد که در برخی از مقاطع زندگی، همه نیرویش را صرف عبادت کند و در مقاطع دیگر اصلاْ حال و حوصله و رمقی برای عبادت نداشته باشد.
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمود:«این دین محکم و متین است. پس با ملایمت در آن درآیید و عبادت خدا را بر بندگان خدا با کراهت تحمیل نکنید که در این صورت مانند سوار درماندهای هستید که نه مسافت را پیموده و نه مرکبی به جا گذاشته است.»
افراط و زیاده روی در عبادت موجب خستگی روح و بی رغبتی نسبت به عبادت و گریز از آن می شود.
امام صادق علیه السلام در روایتی، داستان مسلمانی که همسایه مسیحی خویش را مسلمان کرد ولی بر اثر وادارکردن او به عبادتهای سنگین، یک شبه او را از دین خارج ساخت، بیان فرموده است.
مهم مداومت بر عبادت است، اگر چه مقدارش کم باشد.
در روایت است که کار ِکم ولی پیوسته از کار ِزیاد ولی ملالآفرین بهتر است. در عرفان نظری نیز یکی از شرایط سیر و سلوک و رسیدن به خدا، رفق و مدارا معرفی شده است، که معنای خلاصهاش این است که سالک نباید در مقطعی تمام توان و انژری خود را صرف ذکر و ورد و عبادت کند و در مقاطع دیگر خسته و بی رمق باشد و هنوز به سر منزل مقصود نرسیده، از ادامه سفر باز بماند،و حتی نسبت به سیر و سلوک بدبین و بیاعتقاد و بیعلاقه شود.
در ادبیات زبان فارسی نیز بارها به موضوع میانهروی اشاره شده است. سعدی میگوید:
نه چندان بخور کز دهانت برآید **** نه چندان که از ضعف، جانت برآید
و نیز میگویند:
رهرو آن نیست که گه تند و گهی خسته رود **** رهرو آن است آهسته و پیوسته رود
منابع:
اصول کافی، ج 3، ص 129 - 137؛ رساله لب اللباب، ص 110