وداع با زرتشتی گری
تاریخ نویسان اسلامی خاندانهای چندی از ایرانیان را نام میبردند که تا قرنهای دوم و سوم و بلکه چهارم بر دین زرتشت بودند و در اجتماع مسلمانان محترم میزیستهاند؛ سپس این دین را ترک کردهاند.
افرادی مانند سامان جد اعلای سامانیان در قرن 2،قابوس جداعلای این خاندان در قرن 3 مهیار دیلمی شاعر معروف ایرانی در قرن4 اسلام آوردند.
مردم طبرستان و قسمتهای شمالی ایران تا 300 سال پس از هجرت هنوز دین جدید را نشناخته بودند و با دولت خلفا دشمنی میکردند.
کرمان در تمام مدت خلافت امویان زرتشتی ماندند و از روزگار استخری زرتشتیان فارس اکثریت را تشکیل میدادهاند.
مقدسی مورخ بزرگ اسلامی گوید که زرتشتیان فارس و نفوذ و احترام آنها نزد مسلمانان بیشتر از سایر اهل ذمه (کافرانی که با مسلمین در صلح به سر می بردند) بود.آنها در جشنهای زرتشتیان همه بازارهای شهر را آئین میبستند و در عیدهای نوروز و مهرگان مردم شهر در شادی با آنها هماهنگ میشدند.
حتی مسعودی از آتشکدههای زرتشتی از جمله دارابجرد نام میبرد و میگوید که در سال 333 هجری این آتشکده هنوز موجود است و مجوس به آتش این آتشکده بیشتر از سایر آتشکدهها احترام میگذارند. اینها همه میرساند که ایرانیان تدریجاً اسلام را پذیرفتهاند و اسلام تدریجاً و به خصوص در دوره استقلال سیاسی ایرانیان بر کیش زرتشتی غلبه پیدا کرده است.
زرتشتیان در صدر اسلام و در دوره سیادت سیاسی اعراب و آزادی و احترام بیشتری داشتند تا در دورههایی که ایرانیان حکومت را در اختیار داشتند.
هر اندازه ایرانیان مسلمان میشدند، اقلیت زرتشتی وضع نامناسبی پیدا میکرد. این جریان منجر شد تا عدهای از زرتشتیان از ایران به هند مهاجرت کنند و اقلیت پارسیان هند را تشکیل دهند. استخر در فارس که یکی از دو کانون مهم زرتشتی بود در زمان اسلام نیز شکوفا بود ولی با کم شدن زرتشتیان شبکه آتشگاهها رو به کاستی نهاد.
با این همه مردم فارس تا سدة یازدهم میلادی همچنان زرتشتی بودند. بسیاری از زرتشتیان به راهنمایی شیخ ابو اسحاق ابراهیم بنی شهریار کازرونی که بنیان گذار یکی از فرق تصوف بود به اسلام گرویدند.
هر چه بردامنه اندیشههای اسلامی افزوده میشد جنبشهای گوناگون مانند صوفیگری و شیعیگری رونق می یافت و پناهگاهی برای ایرانیانی که نمیتوانستند از اندیشههای کوتاه زرتشتی پیروی کنند پدید می آمد. هنگامی که دیلمیان به تشیع گرویدند، بر بخشهای غربی ایران و بغداد دست یافتند و آیین زرتشتی رو به زوال نهاد. آل بویه اسلام و زبان عربی را برگزیدند.
زیرا که هر دو جنبة بین المللی داشتند و زرتشتیان به محلات زرتشتنشین رانده شدند. آل بویه در برابر مذهبهای دیگر بردباری پیشه کرده بودند زیرا خلفای سنی و عامل زرتشتی کازرون و گماشتگان سنی را بر سر کار خود باقی گذاشتند.
منبع:خدمات متقابل اسلام و ایران؛مرتضی مطهری