ابوعلی محمد بن الیاس
«356 ـ 317 ق / 967 ـ 929 م»
به گفته بیشتر مورخان، محمد بن الیاس، نخستین بار در 317 ق / 929 م به
کرمان آمد و آنجا را به زیر فرمان خویش در آورد -
ابن اثیر / ج 8 ، ص 211- اما در این باره آرای گوناگونی هست. منشی کرمانی سال ورود ابوعلی به کرمان را 310 ق / 922 ، و وزیری کرمانی 315 ق / 927 م یاد کردهاند.
ابوعلی در 322 ق / 934 م ، از کرمان به
فارس رفت و در اصطخر به یاقوت ـ فرمانده نیروهای خلیفه عباسی ـ برخورد و چنان وانمود کرد که آهنگ پناه بردن به او را دارد، اما یاقوت از ترفند او آگاه شد و لشکرش را از شهر بیرون آورد و آماده نبرد شد.
محمد بن الیاس پایداری نکرد و به کرمان بازگشت. در همین هنگام سپاه
نصر بن احمد سامانی به سرداری ماکان بن کاکی برای سرکوب ابوعلی به
کرمان ارسال شد. در نبردی که در گرفت، ابوعلی شکست خورد و با نیروهای خود به فارس شتافت. اما در آنجا نیز قوای یاقوت به مصاف او رفت، و ابوعلی به ناچار به دینور گریخت. در 323 ق / 935 ، ماکان کاکی از کرمان رفت و ابوعلی به شهر بازگشت و پس از نبرد با هواداران سامانیان، و سرکوب آنان، فرمانروایی شهر را در دست گرفت
ابن اثیر، الکامل، ج 8 ، ص 304 .
در 324 ق / 936 م ، ابراهیم سیمجور دواتی سپهسالار سامانیان ـ دیگر بار ابوعلی را در کرمان به محاصره انداخت. در این هنگام معزالدوله دیلمی به صوابدید برادرش عمادالدوله و رکنالدوله به کرمان لشکر آورد.
ابراهیم سیمجور پس از آگاهی، محاصره شهر را رها ساخت و به خراسان بازگشت. ابوعلی نیز از قلعه کرمان بیرون آمد و به بم رفت تا از تعرض معزالدوله در امان باشد. اما معزالدوله در تعقیب او به بم شتافت. ابوعلی که تاب نبرد با معزالدوله را نداشت به سیستان گریخت. در جنابه در نبردی که با سپاهیان معزالدوله روی داد، شکست سختی خورد و سرانجام به مصالحه و سازش تن داد. معزالدوله نیز فرمانروایی کرمان را مشروط بر این که الیاس در خطبهها نام عمادالدوله را پیش از اسم خود یاد کند، موافقت کرد.
تثبیت فرمانروایی ابوعلی در کرمان
ظاهرا" ابوعلی پس از این تاریخ در کرمان مستقر شد و به عنوان فرمانروای مستقل به حکمرانی پرداخت. از همین زمان تا به مدت 20 سال، منابع موجود درباره وی و حوادث کرمان خاموش است. به قراین میتوان حدس زد که در این فاصله، ابوعلی بدون مزاحمت حکومتهای آن سامان و آل بویه توانسته فرمانروایی کند و ظاهرا" روابط او به ویژه با آل بویه صمیمانه بود. گفتهاند که معزالدوله پس از فتح بغداد، دختر ابوعلی را برای پسرش عزالدوله بختیار خواستگاری کرد و خلیفه المطیع را واداشت تا خلعت و لوای حکومت برای ابوعلی به کرمان بفرستند. اما از شواهد تاریخی نمیتوان آشکارا دریافت که ابوعلی از
آل بویه فرمان برده باشد به ویژه آن که در اواخر حکومت خویش قصد تسخیر قلمرو رکن الدوله را در سر میپروراند.
فرجام کار ابوعلی
ابوعلی تا 356 ق / 967 م در کرمان بود. به گزارش ابن مسکویه و ابن اثیر، وی در اواخر زندگانی در حالی که مدتی دراز بر این ایالت فرمان رانده بود، به بیماری فلج گرفتار شد. پس فرزندانش را فرا خواند و
الیسع را به جانشینی خود برگزید و مقرر کرد که پس از او، الیاس فرمانروا باشد. چندی بعد به پسر خود الیسع بد گمان شد و او را به زندان افکند. در این هنگام بیماری ابوعلی نیز شدت یافت، و مردم کرمان که از فرمانروایی دراز مدت و جابرانه او خسته شده بودند، به فرمانروایی الیسع رضایت دادند. زنان و کنیزان ابوعلی وسایل آزادی الیسع را مهیا کردند و با یاری سرداران سپاه او را به حکومت نشاندند. چون ابوعلی نتوانست با آنان مقابله کند، از الیسع خواست که به وی اجازه دهد تا با اموال و حشم خود به بخارا برود . با موافقت الیسع، ابوعلی به بخارا رفت و مورد عنایت و توجه منصور بن نوح سامانی قرار گرفت.
سرانجام در شوال 356 ق / سپتامبر 967 م در بخارا درگذشت. ابوعلی را بیشتر مورخان، شخصی زر اندوز به شمار آوردهاند. او در دوران زندگانیش ، گنجینهای از اموال، کالا و جواهرات فراوان فراهم آورد که در زمان جانشینان او به دست عضدالدوله دیلمی افتاد.