Transposable genetic elements
تا کنون، ژنوم را به عنوان عنصری محافظه کار در نظر گرفته ایم اگر امروز از یک ژن نقشه برداری کنیم انتظار داریم فردا آن را در همان مکان بیابیم. هر چند کشف عناصر ژنتیکی متحرک تا حدودی این نگاه را اصلاح کرد. اکنون ما می دانیم برخی قطعات ژنوم می توانند به راحتی از یک نقطه به نقطه ای دیگر حرکت کنند. حرکت این عناصر بر روی فنوتیپ ارگانیسم و اساساً در سطح رونویسی تاثیر می گذارد. اکنون ما بحث خود درباره عناصر ژنتیکی متحرک را آغاز می کنیم
IS ELEMENTS
مواد ژنتیکی جابجا شونده یا transposes یا jumping genes نواحی از ژنوم هستند که می توانند از یک نقطه به نقطه دیگر حرکت کنند. در برخی موارد عناصر جابجایی پذیر حرکت می کنند یک نسخه در یک مکان جدید قرار داده می شود در حالی که نسخه اصلی در مکان اصلی که قرار گرفته بود باقی است. اولین بار Barbara McClintockدر دهه 40 عناصر جابجایی پذیر را در ذرت کشف کرد. این عناصر در پروکاریوتها برای اولین بار در سال 1967 کشف نشدند. در ابتدا transposons به عنوان polar mutant در اپرون lacسلولE.coli در نظر گرفته شدند هیچ ژنی از ژن های اپرون بعد از نقطه polar mutant بیان نشد. این اثر با این فرض توضیح داده شد که transposons با خود یک سیگنال توقف رونویسی به همراه دارد. وجود یک قطعه DNAدرPolar mutantsبوسیله heteroduplex analysis نشان داده شد.
اولین عنصر جابجایی پذیر که در باکتریها کشف شد insertion seqaences یا Is elementsنامیده شد. به نظر می رسد این عناصر ساده ترین transposons هستند. عناصر Is از یک ناحیه مرکزی که شامل 1500 – 700 جفت باز است و با یک تکرار معکوس متشکل از 30 - 10 جفت باز احاطه شده است تشکیل شده اند (این اعداد برای هر عنصرIs داده شده ثابت است). به جرات می توان گفت که تکرارهای معکوس به آنزیم جابجا شونده می گوید که این پایان عنصر Is می باشد. ناحیه مرکزی عنصرIs شامل ژن یا ژن هایی است که مسئول انتقال می باشند. هیچ ژن باکتریایی بوسیله عناصرIsکه نسبتاً کوچکند حمل نمی شود.
جایگاه هدف، که عنصر جابجایی پذیر به آن منتقل می شود یک توالی ویژه مانند جایگاه att در فاژ
نیست و فقط پس از قرار گیری یک تکرار مستقیم می شود و در کنار عنصرIs قرار می گیرد و یک مدل ممکن برای قرار گیری ارائه می دهد.
شکل
جایگاه هدف وارد میدان می شود و در انتهای تک رشته ای را ترک می کند. سپس عنصر Is بین دو انتهای تک رشته ای قرار می گیرد. فرآیندهای ترمیمی دو انتهای تک رشته ای را به قطعات دو رشته ای تبدیل می کند و در نتیجه کنار هم قرار گیری تکرارها را جهت دهی می کند. هنگامی که DNA توالی یابی می شود الگوی کنار هم قرار گیری مستقیم احاطه شده با تکرار معکوس و یک قطعه در وسط نشانه وجود یک عنصر جابجایی پذیر می باشد.
پیوند های خارجی
http://Olympiad.roshd.ir/biology/content/pdf/0134.pdf