ابو نصر احمد بن اسماعیل سامانی
« 295- 301 ق / 914- 907 م»
پس از
امیر اسماعیل، پسرش «ابو نصر احمد» به جای پدر بر تخت نشست و جایگاهش از سوی خلیفه، المکتفی بالله تأیید شد.
در واقع با اعلام خبر وفات امیر اسماعیل،
خلیفه وقت، به قول
طبری :
«لوای احمد به دست خویش بست و آن را با عهد و منشور امارت با خلعت مناسب برای وی به خراسان فرستاد. »
ربیع الثانی 295 ق / ژانویه 908 م.
آغاز روی کار آمدن ابو نصر احمد
ابو نصر احمد هم که در اواخر عهد پدر، امارت سیستان را داشت وقتی در دنبال اظهار اطاعت نسبت به خلیفه و ارسال هدایا به
بغداد، کارها را در
بخارا به نظم آورد،
در صدد برآمد تا کار
سیستان و ری را که مقارن آن ایام عرصه آشوبها شده بود، سامان دهد.
از این رو،
- نخست قصد ری کرد، زیرا از آن دیار نفوذ و قدرت بخارا بیشتر مورد تهدید بود،
- اما به نصیحت نیکخواهان و اطرافیانش، تصمیم گرفت تا ابتدا کار عموی خویش، اسحاق بن احمد را که امیر سمرقند بود و داعیه امارت ماوراء النهر را داشت یکسره کند. به این ترتیب با ورود ابو نصر احمد به سمرقند، اسحاق بدون مقاومت تسلیم گردید و به بخارا فرستاده شد. «295 ق / 907 م».
- سپس احمد از جیحون گذشت و از خراسان قصد جرجان و ری کرد. چون کار ری را سامان داد، آن را به ابو جعفر صعلوک داد تا از جانبش در آن جا فرمان براند و خودش هنوز در ری بود که فرمان خلیفه تازه، المقتدر بالله به او رسید «296 ق / 908 م».
- پس از چندی احمد به بخارا بازگشت و در «298 ق / 910 م» قصد عزیمت به هرات را کرد و
- از هرات سردار خود حسین بن علی مرورودی را با لشکری به سیستان فرستاد و خویشانی همچون: احمد بن سهل و ابراهیم سیمجور را نیز با او روانه کرد.
رویارویی های ابو نصر احمد با همسایگانش
رویارویی سامانیان با صفاریان و خوارج در سیستان
رویارویی سامانیان با علویان طبرستان
ابونصر احمد به سبب
تندخویی، تنگی حوصله و سخت گیریهایش، دشمنان فراوانی در دربار داشت که همین امر سبب قتل او توسط اطرافیانش شد. پس از مرگ، ابونصر احمد را «امیر شهید» لقب دادند.