تاریخچه ی:
عبدالله بن یقطر
تفاوت با نگارش: 1
- | گفته اند عبدالله بن یقطر برادر رضائی ((حضرت امام حسین علیه السلام|امام حسین علیه السلام)) بوده است و امام حسین علیه السلام در سفر ((عراق)) او را به سوی مسلم بن عقیل در ((کوفه)) فرستاد لکن حصین بن نمیر از فرماندهان ابن زیاد در قادسیه او را دستگیر و به نزد ابن زیاد فرستاد ابن زیاد نیز به او دستور داد که بر بالا منبر برو و دروغگو فرزند دروغگو را لعنت نما. تا پس از آن ببینیم دربارة تو چه رأیی می اندیشم؟ |
+ | گفته اند عبدالله بن یقطر برادر رضائی ((حضرت امام حسین علیه السلام|امام حسین علیه السلام)) بوده است و امام حسین علیه السلام در سفر ((عراق)) او را به سوی مسلم بن عقیل در ((کوفه)) فرستاد لکن ((حصین بن نمیر)) از فرماندهان ابن زیاد در قادسیه او را دستگیر و به نزد ((عبیدالله بن زیاد|ابن زیاد)) فرستاد ابن زیاد نیز به او دستور داد که بر بالا منبر برو و دروغگو فرزند دروغگو را لعنت نما. تا پس از آن ببینیم دربارة تو چه رأیی می اندیشم؟ |
| عبدالله نیز بر بالای منبر رفت و خطاب به مردم گفت : | | عبدالله نیز بر بالای منبر رفت و خطاب به مردم گفت : |
| ای مردم من فرستاده حسین فرزند ((حضرت فاطمه زهرا علیهاسلام|فاطمه)) دختر رسول خدا صلی الله علیه و آله هستم و شما را دعوت می کنم که او را نصرت و یاری کنید بر ابن مرجانه (ابن زیاد) فرزند سمیّه زناکار. . . ! | | ای مردم من فرستاده حسین فرزند ((حضرت فاطمه زهرا علیهاسلام|فاطمه)) دختر رسول خدا صلی الله علیه و آله هستم و شما را دعوت می کنم که او را نصرت و یاری کنید بر ابن مرجانه (ابن زیاد) فرزند سمیّه زناکار. . . ! |
| ابن زیاد نیز دستور داد تا او را از بالای قصر دارالاماره بر زمین افکندند و استخوانهایش شکست و هنوز رمقی جان در بدن داشت که مردی پیش شتافت و سر او را جدا نمود. | | ابن زیاد نیز دستور داد تا او را از بالای قصر دارالاماره بر زمین افکندند و استخوانهایش شکست و هنوز رمقی جان در بدن داشت که مردی پیش شتافت و سر او را جدا نمود. |
| هنگامیکه خبر شهادت عبدالله در منزلگاهی بنام زباله به امام حسین علیه السلام رسید حضرت از خیمه بیرون آمد و در حالی که نامه را قرائت می کرد خطاب به اصحاب و یارانش فرمود : | | هنگامیکه خبر شهادت عبدالله در منزلگاهی بنام زباله به امام حسین علیه السلام رسید حضرت از خیمه بیرون آمد و در حالی که نامه را قرائت می کرد خطاب به اصحاب و یارانش فرمود : |
| خبری دردناک به ما رسیده که ((مسلم بن عقیل)) و ((هانی بن عروه)) و عبدالله بن یقطر کشته شده اند! و شیعیان ما دست از یاری ما برداشته اند بنابراین هر یک از شما که می خواهد از همراهی با ما منصرف شود و برگردد. | | خبری دردناک به ما رسیده که ((مسلم بن عقیل)) و ((هانی بن عروه)) و عبدالله بن یقطر کشته شده اند! و شیعیان ما دست از یاری ما برداشته اند بنابراین هر یک از شما که می خواهد از همراهی با ما منصرف شود و برگردد. |
| و ظاهراً قاصدی که این نامه را آورد ایاس بن عثل طائی بود که ((محمد بن اشعث)) طبق وصیت مسلم بن عقیل آن حضرت را در جریان کشته شدن مسلم و هانی و عبدالله قرار داده بود. | | و ظاهراً قاصدی که این نامه را آورد ایاس بن عثل طائی بود که ((محمد بن اشعث)) طبق وصیت مسلم بن عقیل آن حضرت را در جریان کشته شدن مسلم و هانی و عبدالله قرار داده بود. |
| مراجعه شود به: | | مراجعه شود به: |
- | ((یارانی که صحابه پیامبر بودند)) > >((ارسال نامه برای کوفیان)) > >((عبدالله بن یقطر به وی کوفه)) > >((خبر شهادت عبدالله یقطر و اتمام حجت با اطرافیان)) |
+ | ((یارانی که صحابه پیامبر بودند)) ((امام حسین علیه السلام و ارسال نامه برای کوفیان)) ((عبدالله بن یقطر و خطبه ر کوفه)) ((خبر شهادت عبدالله یقطر و اتمام حجت با اطرافیان))
منابع: قاموس الرجال، ج 6 ص 665 |