منو
 صفحه های تصادفی
آزمایش دو منشور فرنل
ثبت علائم
الکترومغناطیس
نظریه روان کاوی کلاسیک
انواع پرلیت و اهمیت اقتصادی آن
در دعای پیامبر
گاهشمار رویداد های مهم در فیزیک هسته ای
دانستنیهای هیپنوتیزم
زندگینامه کارولین هرشل
قیاس شیمی معدنی با شیمی آلی
 کاربر Online
311 کاربر online

لشکرکشی فرهاد پاشا به آذربایجان

تازه کردن چاپ
جامعه و علوم اجتماعی > تاریخ > دوره های تاریخی
جامعه و علوم اجتماعی > تاریخ > تاریخ اسلام
(cached)



لشکرکشى فرهاد پاشا به آذربایجان


«990 - 991 ق / 1582 - 83 م»

چنانکه پیش از این گفته شد، سنان پاشا سردار ترک، در آغاز سال 990 ق / 1582 م از ارزروم با ابراهیم خان ترکمان سفیر ایران، به استانبول رفت و به سلطان مراد خان سوم توصیه کرد که با دولت ایران صلح کند و چون سراسر شروان، به جز قلعه دربند، در تصرف قواى ایران است، از آن ولایت چشم بپوشد. اما، در همان ایام، عثمان پاشا، سردار دیگر عثمانى، که قلعه دربند را در اختیار داشت، از بازگشت شاه محمد و حمزه میرزا به قزوین و ضعف حکام ایرانى شروان استفاده کرد و قلعه شماخى را، که مرکز ولایت شروان بود، تسخیر کرد. سپس نامه‏اى به سلطان مراد خان نوشت و وى را از اوضاع منطقه مطلع ساخت.

سلطان مراد خان پس از دریافت نامه عثمان پاشا و اطلاع از تصرف شروان توسط قواى عثمانى، بر سنان پاشا وزیر اعظم خشم گرفت و او را از وزارت عزل کرد، و فرهاد پاشا بیگلر بیگى ولایت روملى - از متصرفات عثمانى در بالکان - را به مقام وزارت دوم و سر عسکرى قواى ترک در ایران منصوب نمود و سپاه تازه‏اى را مأمور ایران ساخت. سفیر ایران را نیز در استانبول نگه داشت و از او خواست تا به شاه محمد پیغام فرستد که مصالحه در صورتى میسر است که دولت ایران از تمام ولایاتى که به تصرف قواى عثمانى درآمده است، چشم بپوشد، در غیر این صورت، سرداران ترک به پیشروى در خاک ایران ادامه خواهند داد.

ابراهیم خان توسط یکى از همراهان خود عریضه‏اى به شاه محمد نوشت و او را از اظهارات سلطان عثمانى آگاه ساخت و از جانب خود نیز اظهار عقیده کرد که با ملاحظه اوضاع داخلى ایران، قبول شروط دولت عثمانى، یعنى چشم پوشى از ولایات شروان و پایان دادن به جنگ، به صلاح ایران است، و گرنه بیم آن مى‏رود که آذربایجان و کردستان نیز در خطر افتد و از دست برود.

عریضه ابراهیم خان، هنگامى به دست شاه محمد رسید که وى در خراسان بود. سرداران قزلباش با شروط مصالحه موافقت نکردند و در جواب سفیر نوشتند که تسلیم شروان ممکن نیست.

تهاجم تاز، عثمانی به ارمنستان

فرهاد پاشا با شصت هزار سوار و سیصد توپ به ارزروم رسید و در 991 ق / 1583 م با دستیارى رؤساى کرد، از راه قارص به ولایت چخور سعد «ارمنستان» تاخت و آنجا را با قلعه ایروان از محمدى خان تخماق - بیگلر بیگى آن ولایت - گرفت. کلیساى اوچمیازین را نیز با چند کلیساى دیگر ویران ساخت و با مصالح آنها، قلعه ایروان را که ویران شده بود، تعمیر کرد. سپس قواى کافى در ایروان مستقر کرد و خود به ارزروم بازگشت.

شکست امام قلی خان قاجار از سپاه حیدرپاشای عثمانی

در همان سال، حیدر پاشاى چرکس، سردار دیگر ترک، نیز با پانزده هزار سوار و پیاده، از راه شبه جزیره کریمه «قریم» و دریاى سیاه، با کشتى به یارى عثمان پاشا رسید. عثمان پاشا با کمک او، قواى امام قلى خان قاجار - بیگلر بیگى قراباغ و گنجه - را به سختى درهم شکست و سراسر شروان را به حکام ترک سپرد. این جنگ در 19 ربیع الثانى 991 ق / 15 مه 1583 م نزدیک قلعه شابران - در شمال شماخى - روى داد. مورخان ترک نوشته اند، امام قلى خان قاجار با آنکه پنجاه هزار سوار داشت، به سختى مغلوب شد، به طورى که سربازان ترک، هفت هزار تن از سواران قزلباش را سر بریدند و سه هزار نفر را هم اسیر کردند. پس از این فتح، عثمان پاشا، به باکو رفت و جعفر پاشا از سرداران ترک را به جاى خود به داغستان فرستاد.

شعله ور شدن آتش اختلاف بین سران قزلباش در بحبوحه جنگ با عثمانی

شاه محمد حمزه میرزا هم پس از مصالحه با على قلى خان شاملو، از خراسان به قزوین بازگشتند و زمستان آخر سال 991 ق / دسامبر 1583 م و آغاز سال 992 ق / ژانویه 1584 م را در پایتخت به سر بردند. در آغاز تابستان 992 ق / آوریل 1584 م، اردوى سلطنتى از قزوین به سوى آذربایجان به راه افتاد. در همان حال، محمد خان ترکمان حکمران کاشان، و مسیب خان تکلو حاکم رى، که از سرداران بزرگ و صاحب نفوذ قزلباش و داراى سواران و تفنگچیان زبردست، بودند، به عنوان گردآورى سپاه از اردوى شاهى جدا شدند. محمد خان به کاشان و مسیب خان به رى رفت و به جاى گرد آوردن سپاه، مایه انقلاب و عصیان بزرگى شدند که از یک سو، موجب ضعف قواى ایران در برابر سپاه عثمانى و از سوى دیگر موجب پیشرفت کار شاه عباس گردید.

همین که اردوى شاهى به آذربایجان رسید، سران قزلباش و شاه و ولیعهدش، به جاى آنکه در برابر دشمن مهاجم و بیگانه چاره اندیشى کنند، با ندانم کاریهاى حمزه میرزا و بى لیاقتى شاه و کینه هاى دیرین و کهنه بین طوایف قزلباش، آتش اختلافات داخلى شعله ور شد، چنانکه آشکارا براى جنگ، در مقابل یکدیگر صف آرایى کردند. ]براى اطلاع از جزییات این اختلافات رجوع کنید به مقاله آذربایجان و طغیان سران ترکمان و تکلو[. اینگونه مصائب داخلى، نیروى مقاومت ایران را در برابر سپاهیان ترک در هم شکست و موجب از دست رفتن سراسر قفقازیه و قسمت بزرگى از آذربایجان شد.


تعداد بازدید ها: 11187


ارسال توضیح جدید
الزامی
big grin confused جالب cry eek evil فریاد اخم خبر lol عصبانی mr green خنثی سوال razz redface rolleyes غمگین smile surprised twisted چشمک arrow



از پیوند [http://www.foo.com] یا [http://www.foo.com|شرح] برای پیوندها.
برچسب های HTML در داخل توضیحات مجاز نیستند و تمام نوشته ها ی بین علامت های > و < حذف خواهند شد..