مقدمه
قرآن مجید که کتاب هدایت بشر میباشد برای
تربیت انسان روشهای متعددی را مورد توجه قرار داده که به کار بردن سوگند یکی از آن روشهای تربیتی میباشد. زیرا چنانکه میدانیم سوگند یادکردن در میان عامه مردم امری رایج بوده و هرکدام از آنها براساس آداب و رسوم و دینی که دارند
قسم یاد میکنند تا با اینکار یا مطلبی را تاکید نمایند یا توجه مخاطبان را نسبت به اهمیت نکته مورد نظر که دربارهاش سوگند می خورند جلب نمایند. چرا که وقتی کسی سوگند یاد میخورد که به جان خودم این مطلب درست است در حقیقت مثل اینکه میگوید همین قدر که جان من عزیر و محترم است این سخن نیز دارای احترام و ارزش بوده و خالی از هر گونه دروغی میباشد. البته با نظر به اینکه قسم در مواردی یاد میشود که نزد آدمی بسیار دارا احترام میباشد بالطبع موردی که نسبت به اثبات یا نفی آن نیز قسم یاد میکنیم به همان میزان داری احترام و ارزش میباشد و این همان تاکیدی است که از قسم فهمیده میشود. که این نوع تاکید در سوگندهای قرآنی نیز وجود دارد به این معنی که اگر خداوند به جان پیامبر قسم یاد میکند و سپس مطلبی را بیان مینماید میرساند که همان طوری که جان پیامبر در نزد خدا با اهمیت است این مطلب نیز با اهمیت میباشد. که در قسمهای قرآن به سایر مخلوقات نیز همین نکته تاثیر بسزایی دارد زیرا خداوند با قسم به مخلوقاتش، توجه بندگان را به آثار عظمت خود جلب کرده و آنان را متوجه
آثار ربوبی خود مینماید، چنانکه مرحوم
طبری میفرماید: خداوند به این اشیاء سوگند یاد کرده به جهت منافع فراوانی که برای بندگانش در آنها وجود دارد و به خاطر نشانههایی که بر یگانگی وحدت و وحدانیت وی و آثار قدرت نامتناهیش در آنها آشکار است.
انواع قسمهای قرآن
انواع قسمتهایی که در قرآن آمده به شرح زیر است:
خداوند در قرآن علاوه بر ذات خویش به مخلوقاتی چند نیز سوگند یاد نموده که تقریبا با یک نگاهی گذرا در قرآن میتوان به موارد زیر دست یافت.
سوگند به ذات خویش
دو مورد با لفظ جلاله "الله" مانند تالله لتسئلن عما کنتم تفترون.
سوره نحل آیه 56 و در شش مورد با کلمه "رب"
سوگند به فرشتگان
"والنازعات غرقا والنا شطاط نشطا... فالمدبراب امرا"
سوره نازعات آیات 1-5
سوگند به جان پیامبر
" لعمرک انهم لفی سکرتهم یعمهون"
سوره حجر آیه 72
سوگند به قرآن مجید
"یس و القرآن الحکیم".
سوره یس 1 و 2
سوگند به قیامت
" و الیوم الموعود"
سوره بروج آیه 2
سوگند به پدیدههای آفرینش
مانند
ایمان،
خورشید،
ستارگان،
زمین،
ماه،
باد،
ابر،
دریا،
کشتی،
انجیر و
زیتون. مراجعه شود به:
سوره طارق آیه 4،
سوره شمس آیه 1،
سوره تکویر آیه 15، سوره شمس آیه6،
سوره انشقاق آیه 18،
سوره ذاریات آیه 1 و 2 ،
سوره طور آیه 6،
سوره ذاریات آیه 3،
سوره تین آیه 1
سوگند به زمانهای مختلف
سپیده دم، چاشتگاه، عصر، غروب آفتاب، روز و شب مراجعه شود به: "
سوره فجر آیه 1، سوره شمس آیه 1،
سوره عصر آیه 1، سوره انشقاق آیه 17، سوره شمس آیه 4 ،
سوره تکویر آیه 17.
سوگند به مکانهای مقدس
مانند
مکه،
کوه طور،
بیت المامور در
سوره بلد آیه1، طور آیه 1 و 3
سوگند به نفس انسان
وجدان انسانی، قلم ونوشته، انسان پیکارگر، شفع، وتر و... در سوره شمس آیه 17،
سوره قیامت آیه 2 ،
سوره قلم آیه 1،
سوره عادیات آیه 1تا 5-
سوره فجر آیه 3
مورد قسم
البته لازم به یادآوری است که قسم های قرآن یا در موردی است که اعتقاد بشر به آنها لازم و ضروری است مانند سوگند به وحدانیت خدا، وقوع قیامت، مبعوث شدن پیامبران،
نبوت پیامبر اسلام،
حقانیت وعده الهی ... و یا برای تاکید بر
حالات و روحیات بشر است مانند تاکید بر
آفرینش انسان در بهترین صورت، آفرینش انسان در رنج و سختی، وجود نگهبانان و حافظانی برای انسان، زیانکار بودن انسان را نام برد.
طبق نظر
علامه طباطبایی اگر در آیاتی که خداوند به آنها سوگند یاد نموده دقت کنیم متوجه می شویم که خود سوگند حجت و دلیلی است که بر حقانیت جواب قسم دلالت دارد به عنوان مثال سوگندی که خداوند بر مستی کفار در
سوره حجر آیه 72 بالفظ و لعمرک انهم لفی سکرتهم یعمهون: در عین سوگند بر کوری و گمراهی کفار، دلیل آن را نیز بیان نموده که آن هم جان پیامبر است که جانی پاکتر و به عصمت خدایی، دور از هر نقصی است ومعلوم است که مخالف چنین پیامبری معصوم در سرگردانی بسر میبرد.
چند سئوال
سئوال اول:البته شاید سوال شود که سوگند خدا چه معنا دارد چرا که اگر به خاطر مومن سوگند میخورد، مومن به محض شنیدن تصدیق میکند و نیاز به سوگند نیست و اگر برای کافر قسم میخورد که فایدهای ندارد؟ جواب دادهاند اولا قرآن به زبان و لغت عرب نازل شده و عادت عرب قسم خوردن بر تاکید کاری است و ثانیا حکم با دوحالت پایان مییابد یا به قسم و یا به شهادت و هر دو تا را خداوند در قرآن آورده است، تا حجتی یر کسی باقی نماند.
سوال دوم: چرا خداوند به مخلوقاتش قسم خورده در حالی که از قسم به غیر خدا نهی شده؟ جواب اینست که:
اولا این قسمها با حذف مضاف است یعنی والتین= همان و رب التین است.
ثانیا عربها به این امور تعظیم میکرده و خودشان به آنها قسم میخورند و همچنانکه میبینیم قرآن نیز به عربها و زبان آنها نازل گشته.
و سوم اینکه چیزی که بر آن قسم خورده میشود چیزهایی است که قسم خورنده آنها را عظمت میدهد در حالیکه هیچ چیز با عظمتتر از خدا نیست.
چهارم اینکه قسم به مصنوعات (غیر خدا) دلالت بر قسم بر صانع (خدا) است زیرا که ذکر مفعول (کار انجام شده) لازمه اش ذکر فاعل (انجام دهنده کار) است محال است کاری بدون اینکه کسی انجام دهد بوجود آید. و اینکه خداوند به هر کدام از مخلوقاتش بخواهد قسم میخورد ولی به هیچ کس غیر خدا روا نیست.
البته لازم به توضیح است که سوگند یا ظاهری است و یا مضمر (مقدر)= در حالت مقدر بودن بر دو حالت است یا لام بر آن دلالت دارد مانند (لتبلون فی اموالکم- آل عمران 186) و یا معنی بر آن دلالت دارد مانند (و ان منکم الا واردها- مریم-71) که والله در تقدیر است.
مباحث مرتبط
منابع
- سیوطی، الاتقان، مترجم سیدمهدی حائری- انتشارات امیرکبیر 1380
- نمایندگی ولی فقیه در سپاه، علوم ومعارف قرآن پائیز 81