منو
 کاربر Online
628 کاربر online

آیات نفی اعجاز

تازه کردن چاپ
فرهنگ > الهیات > دین اسلام > شیعه
فرهنگ > الهیات > دین اسلام > شیعه > کلیات > شخصیت ها
فرهنگ > الهیات > دین اسلام > شیعه > کلیات > معارف
فرهنگ > الهیات > دین اسلام > شیعه > کلیات > مباحث قرآنی
جامعه و علوم اجتماعی > تاریخ > تاریخ اسلام
فرهنگ > الهیات > دین اسلام > قرآن
فرهنگ > الهیات > دین اسلام > قرآن > علوم قرآنی
فرهنگ > الهیات
جامعه و علوم اجتماعی > روان شناسی
فرهنگ > الهیات > دین اسلام
(cached)



در قرآن مجید، معجزه جاودانی پیامبر اکرم صلوات الله علیه و آله برای اثبات پیامبریش آیاتی وجود دارد که به نظر می‌رسد می‌خواهند ثابت کنند که پیامبر اکرم به جز قرآن مجید هیچ معجزه‌ای نداشته است. عده‌ای از افراد ظاهربین و کوته‌نگر نیز با توسل به چنین آیاتی درصد ، تکذیب معجزه‌های پیامبر غیر از قرآن بوده و می‌گویند که پیامبر فقط یک معجزه داشته و آنهم قرآن مجید می‌باشد در حالیکه تاریخ گواهی می‌دهد که پیامبرل اکرم معجزه‌ فراوانی داشته است و فقط منحصر به قرآن کریم نمی‌باشد و علاوه بر آنها پیامبر اکرم حتی در تمامی معجزات پیامبران گذشته نیز شریک بوده است که در جای خودش تابت گردیده است.


در این نوشتار آیات نفی اعجاز را آورده و به طور خلاصه منظور آنها را بیان خواهیم کرد و روشن خواهد گردید که نفی معجزات اقتراحی مورد نظر است نه همه معجزات.

بررسی نخستین آیه نفی اعجاز

طرفداران نفی معجزه‌های پیامبر اکرم غیر از قرآن به آیه 59 سوره اسراء اشاره می‌کنند که چنین می‌فرماید: و هیچ چیز مانع نبود که این معجزات درخواستی - در خواستی بهانه جویانه – را بفرستیم جز اینکه پیشینیان - اینگونه آن را تکذیب کردند - از جمله ما به قوم ثمود ناقه داریم- معجزه ای - که روشنگر بود اما بر آن ستم کردند - و ناقه را کشتند - ما معجزات را برای بیم دادن - و اتمام حجت – می‌فرستیم."

منکران معجزه‌های پیامبر می‌گویند پیامبر اکرم طبق آیه فوق هیچ معجزه‌ای نداشته است و علت اینکه پیامبر معجزه‌ای دیگر نیاورده، تکذیب امتهای گذشته بوده که زیر بار آنها نمی‌رفتند.

نقد نظریات منکران

این آیه تنها آن دسته از معجزات را انکار می‌کند که مشرکان بر اساس هوای نفس و دلخواه خویش آن را درخواست می‌کردند و هدفشان این بود که پیامبر بیاورد و آنها را مسخره کنند. مثلا می‌گفتند کوه صفا را بر ایمان طلا کن. که این آیه وقوع چنین معجزه‌هایی را نفی می‌کند نه همه معجزات را، دلیل این مطلب نیز "الف و لام" الآیات در متن عربی قرآن است که این الف و لام، الف و لام عهدی بوده است و بر اساس این قاعده، منظور را از آیات که وقوع آنها را انکار می‌کند آیات مخصوص و معینی بود که از طرف مشرکین برای اذیت و مسخره پیغمبر در خواست می‌کردند یعنی معجزات اقتراحی و ثانیا اینکه اگر انکار امت باعث نیامدن معجزه باشد پس باید خود قرآن نیز که از طرف مشرکین انکار می‌گردید نازل نمی‌شد و مهمترین مطلب اینکه اگر حکمت خدا در موردی، اقتضا نماید که برای هدایت مردم توسط پیامبرش معجزه‌ای بفرستد در این صورت تکذیب ملل گذشته نمی‌تواند مانع این معجزه گردد چرا که اگر تکذیب مردم باعث نیامده معجزه گردد و بالطبع می‌تواند باعث نیامدن پیامبر نیز باشد. پس منظور آیه معجزات ابتدایی که پیامبران برای اثبات پیامبری و هدایت مردم می‌آوردند نیست و آخر اینکه آیاتی در قرآن وجود دارد که نشان می‌دهد منظور از این معجزات، معجزات در خواستی می‌باشد نه همه معجزات که آیه 33 و 32 سوره انفال نمونه‌ای از آنهاست.
"آنگاه مشریکن گفتند پروردگارا اگر این قرآن حق است و از طرف توست بارانی از سنگ بر ما فرود آر و یا عذاب دردناک بر ما بفرست، ولی (ای پیامبر) تا تو در میان آنها هستی، خداوند آنها را عذاب نخواهد کرد و ..."

بررسی دومین آیه نفی اعجاز

دومین آیات مورد استناد منکران آیات 90 تا 93 سوره اسراء می‌باشد که می‌فرماید:
"و گفتند ما هرگز به تو ایمان نمی‌آوریم مگر آنکه چشمه‌ای از این سرزمین جاری سازی یا باغی از نخل و انگور در اختیار تو باشد که نهرها در لابه لای آن به جریان اندازی یا قطعات (سنگهای) آسمان را آنچنان که می‌پنداری بر سر ما فرود آوری یا خداوند و فرشتگان را در برابر ما آری یا خانه‌ای پر از طلا داشته باشی یا به آسمان روی. تنها با آسمان رفتن هم ایمان نمی‌آوریم مگر نامه‌ای بر ما از آسمان بیاوری که آن را بخوانیم ...)
که می‌گویند بر اساس این آیات مشرکان از پیامبر معجزه‌هایی در خواست کردند که پیامبر آنها را نیاورد و پیامبر گفت من بشری بیش نیستم و نتیجه می‌گیرند که پیامبر،
معجزه‌ای غیر از قرآن نداشته است.

نقد نظریات منکران

اما این نتیجه‌گیری به دلایل زیر غلط است: چون این معجزات نام برده شده در آیات فوق از نوع معجزات اقتراحی بوده که مشرکین از روی عناد این معجزات را خواسته بودند نه از روی ایمان آوردن، دوم اینکه آنچه که در آیات فوق از پیامبر به عنوان معجزه درخواسته شده، گروهی محال می‌باشد و گروهی دیگر گر چه محال نیست ولی دلیلی بر اثبات پیامبری نیست چون معجزه برای اثبات پیامبری آورده می‌شود.

اما در خواستهایی مشرکین که از نظر عقلی محال است عبارتند از اینکه می‌گفتند اگر راست می‌گویی، سنگهای آسمان را بر سر ما فرود بیاور، در حالیکه قطعه قطعه شدن آسمان و فرو ریختنشان بر زمین، در آستانه قیامت اتفاق می‌افتد چون مستلزم نابودی دنیاست و این کار در پایان عمر دنیا رخ خواهد داد. و می‌گفتند خدا را بیاور تا ما با چشمانمان او را ببینیم و سپس ایمان بیاوریم در حالیکه چون خدا هیچ نیست غیر قابل دیدن می‌باشد که این نیز محال بود و سومین درخواست آنها نامه‌ای از طرف خداوند با دست خط خودش بود که این نیز با توجه به عدم جسمانی بودن خداوند محال بود.

اما آندسته از معجزاتی را که محال نبود ولی اثبات پیامبری را نمی‌کرد بدین ترتیب بود: چشمه زدن و قنات جاری ساختن، مالک بودن باغی پر درخت و دارای نهرها و قناتها و داشتن خانه‌ای از طلا، که ممکن است همه اینها را کسی داشته باشد در حالیکه نه تنها پیامبر نیست، حتی به خدا نیز ایمان نداشته و کافر باشد مثل قارون پس این صفت از معجزات نیز جز معجزه‌هایی است که صورت نگرفته نه همه معجزه‌ها.

بررسی سومین آیه نفی اعجاز

آخرین دسته از آیاتی که منکرین معجزه‌های پیامبر اکرم صلی الله بدان متوسل می‌شوند آیه بیستم سوره یونس است در این آیه چنین می‌خوانیم که " مشرکان می‌گویند چرا معجزه‌ای از طرف پروردگارش بر او نازل نمی‌شده بگو غیب (معجزه) به خدا اختصاص دارد شما منتظر باشید و من نیز از منتظرانم.

منکرین می‌گویند از این آیه چنین استفاده می‌شود که مشرکین از پیامبر اکرم معجزه می‌خواستند ولی ایشان می‌گفتند معجزه مختص خداست که نتیجه این سخن آن است که پیامبر به جز قرآن معجزه دیگری نداشته است.

نقد نظریات منکران

همچنانکه که در مطالب قبلی یادآور شدیم منظور از معجزه در این آیه، همه معجزه‌ها نیست بلکه معجزه‌های اقتراحی و در خواستی مشرکین است که نه از روی عقل بلکه از روی عناد و اذیت پیامبر، از وی درخواست می‌نمودند چون آنها معجزه‌های مخصوصی را از آن حضرت در خواست می‌کردند مانند اینکه فرشته‌ای بر وی نازل شود و یا اینکه می‌گفتند او نیز مانند ما می‌خورد و می‌آشامد چرا فرشته‌ای برایش نازل نمی‌شود که به همراهش مردم را راهنمایی کند و اگر منظور آنها از معجزه، پیدا کردن راه هدایت بود باید به هر معجزه‌ای که پیامبر می‌آورد ایمان می‌آوردند و دیگر در معجزه، حالت گزینشی را به خود نمی‌گرفتند.

جمعبندی

از مجموع مطالبی که در پاسخ به منکران اعجاز پیامبر گفته شد چنین نتیجه‌گیری می‌شود که آیات قرآنی نه تنها در حدود نفی معجزه بر پیامبر دلالت ندارند بلکه گروهی از آیات وجود معجزه را تائید می‌کنند و اینکه کسی که ادعای نبوت می‌کند باید به اندازه اثبات ادعایش معجزه بیاورد تا ادعایش را ثابت کند و بیشتر از این نه بر خداوند و نه بر پیامبرش واجب نیست و آخرین مطلب اینکه در میان معجزه‌های گوناگون پیامبر، تنها معجزه‌ای که جنبه جاودانی داشته، قرآن می‌باشد که با همان نیز پیامبر تحدی نموده است و بقیه معجزات ایشات هیچ جاودانه نبوده است.

برای مطالعه بیشتر مراجعه شود به

منبع

ابوالقاسم خویی، البیان، مترجمین محمد صادق نجمی و هاشم زاده هریسی، انتشارات دانشگاه آزاد اسلامی واحد خوی چاپ پنجم 1375


تعداد بازدید ها: 24202


ارسال توضیح جدید
الزامی
big grin confused جالب cry eek evil فریاد اخم خبر lol عصبانی mr green خنثی سوال razz redface rolleyes غمگین smile surprised twisted چشمک arrow



از پیوند [http://www.foo.com] یا [http://www.foo.com|شرح] برای پیوندها.
برچسب های HTML در داخل توضیحات مجاز نیستند و تمام نوشته ها ی بین علامت های > و < حذف خواهند شد..