منو
 کاربر Online
789 کاربر online
 : تاریخ
برای پاسخ دادن به این ارسال باید از صفحه قبلی اقدام کنید.   کاربر offline دبیر دوره متوسطه 2 ستاره ها ارسال ها: 94   در :  دوشنبه 16 مرداد 1391 [08:10 ]
  بخش بیست و نهم (قسمت سوم)
 

بخش بیست و نهم (قسمت سوم)


اهواز: از شهرهای مرکز خوزستان. از شهرهای مهم اطراف اهواز و خوزستان هرمزد اردشیر بود که هم اکنون رام هرمز می‌گویند. شهر ابله که بعدها بصره در خرابه‌های آن ساخته شد جزئی از خاک خوزستان بود.
به خوزستان، شکرستان هم می‌گویند. پاره‌ای از مورخین خوزستان را مسکن خوزی‌ها دانسته‌اند و سوزیانا (شوش) جزئی از آن بوده است. خوزستان یکی از مناطق حاصلخیزی است که رود کارون در آن جاری است.
دوره ساسانی بسیار آباد گردید و سدهائی بر کارون ایجاد شدند. اعراب به کارون دجیل یا دجله کوچک نام نهادند.

ایالت بلخ: منطقه‌ای که به نام باختر یا باکتریا نامیده می‌شوند همان ایالت بلخ دوره باستان است. در کتیبه داریوش باختر (باکتریا) به صورت باختریش و در اوستا، باخذی و استرابن از آن به عنوان باکتریانا (Bactriana) آمده که همان ایالت بلخ است که از شمال به رود جیحون و از مغرب به آریانا و از جنوب به کوه‌های هزار مسجد سفلی و از مشرق به ماساگت (یکی از قبایل سکائی) محدود بوده. شهر مهم آن باختر (بلخ) است از شهرهای دیگر آن مرو بود که به یونانی آن را مرگیانا می‌گفتند. این شهر در افغانستان در شمال آن کشور و در بیست کیلومتری شمال غرب مزارشریف قرار دارد. در اساطیر ایران آمده است که کیومرث پیشدادی و لهراسب کیانی آن را ساخته‌اند اما برخی از مورخین یونانی معتقدند که اسکندر مقدونی آن را بنا کرده‌است.

ایذه: شهری در خوزستان از مراکز تمدن‌های باستانی به ویژه ساسانی است. بعد از ظهور دین اسلام نام آن به مال امیر تبدیل شد. به آن شهر ایزج هم گفته‌اند. یک نقش برجسته باستانی مربوط به تمدن عیلامی در 30 کیلومتری شرق آن دیده می‌شود.

ایرانشهر: شهریست که در حال حاضر جزئی از سیستان و بلوچستان بوده و در جنوب زاهدان قراردارد. ضمناً ‌این شهر بر سر راه زاهدان به چابهار راه داشته و نام باستانی آن (پهره) (پهله) بوده‌است. این شهر در دوره اسکندر مقدونی به ویرانی کشیده شد. در زمان ناصرالدین شاه قاجار دژی به نام قلعه ناصری در آن ساخته شد. در دوره هخامنشی به همه خاک ایران ایرانشهر می‌گفتند و باختر یا بلخ را در ابتدای دوره هخامنشی به عنوان بهترین و زرخیزترین مناطق ایرانشهر محسوب می‌شد. چنانچه مرحوم دکتر مشکور در این باره در صفحه 316 کتاب ایران در عهد باستان چنین نوشته‌است:
((نخست می‌گوییم که باختر از شمال محدود می‌شد به رود (اکسوس) (Oxus) یا جیحون، از جنوب به کوه‌های هندوکش و از مشرق به ترکستان چین و از مغرب به خراسان کنونی. این منطقه اکنون ترکستان و افغانستان نامیده می‌شود. یکی از بهترین و زرخیزترین منطقه ایرانشهر، منطقه بلخ (باکتریا) است.

ایرانشهر از دیدگاه اسطوره‌های ایرانی
مورخین و ادیبان ایران در دوره اسلامی، کشور ایران را به عنوان، ایرانشهر در مرکز عالم می‌دانستند و اعتقاد به هفت اقلیم داشته‌اند مانند حمزه اصفهانی در تاریخ پیامبران و شاهان، مجمل التواریخ، ابومنصور معمری در شاهنامه ابومنصوری و بالاخره حمدالله مستوفی در نزهه القلوب می‌نویسد: فارسیان گویند، حکیم هرمس زمین را بر سبیل هفت دایره، یک در میان و شش در حواله:
اول: از طرف جنوب،کشور هندوان است.
دوم: کشور تازیان و یمن و حبش
سوم: کشور شام و مصر و مغرب
چهارم: که وسط است، کشور ایران زمین
پنجم: کشور روم، فرنگ و سقلاب
ششم: کشور ترک و خزر
هفتم:کشور چین و ماچین و ختای و ختن و تبت
از این جهت است که نظامی گنجوی در هفت پیکر این اشعار را دارد.
همه عالم تن است و ایران دل نیست گوینده زین قیاس خجل
چون که ایران دل زمین باشد دل زتن به بود یقین باشد
و بعد از آن آنگه که فریدون مملکت خود را بر سه پسر خود بخش می‌کرد، بر پهنا به سه قسمت کرد، قسمت شرقی: تور را داد. قسم غربی، سلم را داد و قسم میانه را که بهترین بود و مقام او بود، پسر کهتر، ایرج را داد و بدو باز خواندند و ایران گفتند.
اهل عرب گویند که نوح پیغمبر ربع مسکون را بر در ازای به سه بهره کرد.
بخش جنوبی: حام را داد و آن سرزمین سیاهان است.
بخش شمالی: یافث را داد و آن زمین سفید رویان سرخ چهرگان است.
بخش میانی: سام را داد و آن سرزمین اَسمَران (گندم گونان استو ایران از آن جمله است. (مراجعه شود به ایران بزرگ، جغرافیای اسطوره‌ای ایران، امید عطائی‌فرد)
ایزد خواست: نام قبیله‌ای ایست که به آن یزد خواست نیز گویند. که در شمال‌غربی شهر آباده است. این قلعه، مکانی از دوره ساسانی است، مسجد آن جا ساختمانی غیر از مسجد بوده که بعداً به مسجد تبدیل شده‌است.

ایوان مدائن (طاق کسری): از معروف‌ترین یادگارهای دوره ساسانی واقع در شهر باستانی مدائن نزدیک بغداد که خرابه‌های آن موجود است.

بادغیس: ناحیه‌ای در نزدیکی ولایت هرات در شمال‌غربی افغانستان. در حال حاضر گروه‌های دینی سنی مذهب هزاره در آن جا سکونت دارند.

بامیان: شهری در بخش مرکزی شمال افغانستان و مراکز ایالتی به همین نام در کنار رود قندوز. یکی از مراکز بودائی بوده است. راه کاروان رو آسیای میانه به هند از این منطقه می‌گذشته است. در بامیان مجسمه‌های بودا وجود داشت که بدست طالبان خراب شد. بامیان جزئی از متصرفات کوشانیان نیز بوده‌است.

بدخشان: منطقه قدیمی در دو سوی آمودریا که امروزه بخشی از آن در افغانستان و بخش دیگر در تاجیکستان است ودر قدیم بخشی از طخارستان بوده‌است. در منطقه بدخشان افغانستان ناحیه واخان وجود دارد که در مرز چین است.
در بدخشان تاجیکستان تبر ناصر خسرو قبادیانی وجود دارد.

بیشاپور: شهری در بین راه شیراز به کازرون در نزدیکی تنگه چوگان. این شهر حدفاصل خوزستان و فارس است. بیشاپور واژه آرامی است به معنی بیت شاپور. اسرای رومی در زمان شاپور اول این شهر را ساخته‌اند. در این منطقه آثار دوره ساسانیان دیده می شود.

  امتیاز: 0.00