منو
 صفحه های تصادفی
تیرک گل
سمیت آلومینیوم در بدن
هنریتا لیویت
سرکه
شیمی سموم
جهیزیه فاطمه علیها سلام
پر
نحوه تشکیل زغال سنگ و نفت
زهیر بن بشر خثعمی و شهادت در کربلا
زوزدا
 کاربر Online
182 کاربر online
 : تاریخ
برای پاسخ دادن به این ارسال باید از صفحه قبلی اقدام کنید.   کاربر offline دبیر دوره متوسطه 2 ستاره ها ارسال ها: 94   در :  چهارشنبه 29 تیر 1390 [06:41 ]
  تگاهی به منابع اسلامی دوره ساسانی(فصل اول)
 

بخش بیست و دوم
فصل اول:
نگاهی به منابع اسلامی دوره ساسانی
مهم ترین منابع تاریخ ساسانی مطالبی است که مورخانی مانند محمد بن جریر طبری، دینوری، مسعودی، ثعالبی و حمزه اصفهانی درباره سلسله ساسانی در تواریخ خود نوشته اند.
منابع تحقیقات مورخان اسلامی بر چه اساسی بوده است؟
اساس این تحقیقات کتاب خدای نامه بوده است که به زبان پهلوی نوشته شده که آن را ابن مقفع از زبان پهلوی به عربی ترجمه کرده است. نام این کتاب به زبان پهلوی «خوتای نامک» یا «خوذای نامک » یا «خودای نامک» یعنی خدای نامه بوده است که ترجمه فارسی (پارسی) آن «شاهنامه» است. چنان چه در مقدمه شاهنامه بایسنغری آمده است که، در اواخر دوره ساسانی پادشاهان آن دوره به فکر افتادند که تاریخی رسمی برای کشور ایران بنویسند. از این جهت چند تن از موبدان و دانشوران آن عهد گرد آمده، تاریخ ایران را از قدیم ترین زمان که به دوره های داستانی و افسانه ای می رسید از روزگار «کیومرث» تا زمان پادشاهی یزد گرد سوم به زبان پهلوی ساسانی به رشته تحریر کشیدند و آن را خدای نامه یا شاهنامه نامیدند. نویسندگان خدای نامه از ابتدای ساسانی یعنی سلطنت اردشیر بابکان تا سقوط ساسانیان را نوشته اند. البته شاهنامه حکیم فردوسی طوسی از روی خدای نامه ها و روایاتی که او شنیده بود به صورت منظوم، تاریخ ایران را از دوران اسطوره ای تا پایان دوره ساسانی به مدت سی سال گردآوری نمود.
ترجمه های معروف خدای نامه به چه نام هایی اشتهار داشته اند
خدای نامک به نام های: سیر الملوک الفرس، تاریخ الملوک الفرس و تاریخ بنی ساسان به عربی ترجمه شده است. مشهور ترین و قدیمی ترین آنها، ترجمه ای است از «ابن مقفع» (روزبه پسر دابه) در نیمه اول قرن دوم هجری از آن کتاب کرده و آن را «سیرالملوک» (سیر الملوک الفرس) نامیده است. به همین جهت از زمان وی تاریخ ایران و داستان‌های آن متداول شده و در ادبیات عرب راه یافت.
ابن مقفع که بود؟
ابو محمد عبدالله معروف به ابن مقفع (106-142هجری قمری) نام اصلی اش روزبه فرزند دادبه در فیروزآباد فارس به دنیا آمد. در کودکی همراه پدرش به بصره رفت و نزد دو نفر بادیه نشین عرب، به نام های «ابوالجاموس» و «ابوالغول» زبان عربی را فرا گرفت تا آن جا که خود یکی از فصحای زبان عرب گردید. در شهر بصره به دبیری عیسی بن علی عموی منصور خلیفه عباسی نایل شد و به دست او اسلام آورد. از آثار مهم او الادب الصغیر، الادب الکبیر و ترجمه بعضی از آثار ارسطو و مهم ترین اثر او خدای نامه است که از زبان پهلوی به عربی ترجمه کرد. او هم چنین کتاب «کلیله و دمنه» را از زبان پهلوی به عربی ترجمه نمود. او یکی از افراد تاثیرگذار فرهنگ فارسی و عربی در تاریخ ادبی ایران است. در پی دسیسه ای که برای او ایجاد کردند، یکی از عوامل خلیفه عباسی به نام سفیان به بهانه این که به رغم اسلام آوردن، زندیق شده ، او را کشتند و اجزاء بدنش را در آتش انداختند.
حمزه اصفهانی مورخ بزرگ اسلامی درباره خدای نامه چه نظری دارد؟
حمزه اصفهانی در تحقیقاتی و سیع درباره خدای نامه (سیرالملوک) می نویسد که ترجمه های خدای نامه بر سه دسته تقسیم می شده است که به وسیله افراد مختلف انجام می شده است.
1-مترجمانی چون عبدالله ابن مقفع، محمد بن جهم برمکی، زادویه پسر شاهوی اصفهانی که متن خدای نامه را تا اندازه‌ای صحیح و مطابق اصل نقل کرده اند
2- مترجمانی که مولف و خوشه چین بوده اند مانند: محمد بن مهیار، هشام بن قاسم اصفهانی، که وقایع تاریخی را از منابع دیگر فارسی (پارسی) با متن خدای نامه در هم آمیخته اند.
3- مولفانی مانند : موسی بن عیسی الکسروی، بهرام بن شاه موبد که ترجمه های مختلف خدای نامه را با بعضی از کتاب های پهلوی مقایسه کرده تا کتاب های جامعی فراهم آورند.
حمزه اصفهانی کیست؟
ابوعبدالله حمزه اصفهانی (اصفهان 280- 360 هجری قمری): مورخ ایرانی عرب نویس و نویسنده بسیار پرکاری بود. او در آغاز دوران آل بویه در اصفهان درخشید و سپس به عراق رفت و نزد محمد بن جریر طبری مورخ ایرانی مسلمان علوم زمان به ویژه تاریخ ایران را آموخت و هم چنین علوم قرآنی را فرا گرفت. مهم ترین آثار او عبارتند از تاریخ سنی ملوک الارض و الانبیاء، تاریخ اصفهان و کتاب التنبیه است.
مورخان قرن سوم هجری که از ترجمه های خدای نامه استفاده کرده اند چه کسانی بوده اند؟
این مورخان عبارتند از «ابن قتیبه دینوری» در گذشته به سال 276 هجری قمری صاحب دو کتاب «المعارف» و «عیون الاخبار»، و «بلاذری» صاحب کتاب «فتوح البلدان» و «انساب الشراف» در گذشته به سال 279 هجری قمری و «یعقوبی» در گذشته به سال 284 و «محمد بن جریر طبری» صاحب «تاریخ الامم و الملوک» در گذشته به سال 310 هجری را باید نام برد.
ابن قتیبه کیست؟
عبدالله بن مسلم معروف به ابن قتیبه (متولد کوفه 213 تا 276 هجری قمری) ادیب، مورخ که مدت بیست سال در شهر دینور قاضی بود و او ایرانی الاصل بود و در 257 در بغداد به تحصیلات خود ادامه داد و به درجه استادی رسید و به شاگردان خود الهیات ، تاریخ و فلسفه می آموخت. مهم ترین آثار او عیون الاخبار و کتاب المعارف بود. او استاد تاریخ عمومی و از علاقمندان خاندان امامت به ویژه حضرت علی علیه‌السلام بود.
ابوحنیفه دینوری کیست؟
ابوحنیفه احمد بن داوود دینوری از مورخین و دانشمندان قرن سوم هجری و اهل دینور کرمانشاه بود. او در زمره مورخان و منجمان عصر عباسی بود. کتاب معروف او در زمینه تاریخ عمومی «اخبارالطوال» است که شامل تاریخ بشر از زمان حضرت آدم تا دوره معتصم عباسی است. او در زمینه تاریخ دوره ساسانی از کتاب خدای نامه استفاده کرده‌است.
بلاذری کیست؟
حمد بن یحیی بلاذری: مورخ، جغرافی دان و نسب شناس ایرانی در قرن سوم هجری است که در مکتب «ابن سعد کاتب واقدی» و «ابن هشام کلبی» بهره های علمی فراوان برد. او در جوانی در دربار مامون عباسی بود و تا زمان خلافت معتزد در دستگاه خلیفه مقامات مختف داشت. از کتاب های معروف او «فتوح البلدان» که از منابع تاریخی مهم اوایل اسلام و اواخر ساسانی است. کتاب «انساب الاشراف» (اخبار الانساب) که نسب نامه ملوک و پادشاهان ایران و در بر دارنده سیره پیامبر و صحابه است.
اهمیت مورخی چون طبری در چیست؟
طبری مورخ ایرانی در زمره مورخانی است که بیشترین فایده و بهره را از خدای نامه در زمینه تاریخ ایران قبل از اسلام برده بلکه او بیشترین زحمات را در زمینه تاریخ اسلام را متحمل شده است. آنقدر که تاریخ را از خلقت آدم تا پایان دوره ساسانی نوشت، همانقدر تاریخ اسلام را از حضرت محمدصلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم تا زمان خودش را یه تحریر کشید.
نحوه و روش تاریخ نویسی محمد بن جریر طبری چگونه بود؟
طبری نخستین کسی است که تاریخ را از سیره نویسی به تاریخ عمومی کشانید. او وقتی «تاریخ الرسل و الملوک» را می نویسد به طور کامل از اساطیر دوره باستانی ایران آغاز می کند. هم چنان که هرودوت در یونان از «میتولوژی» آغاز نمود. او تاریخ قبل از اسلام را با اطلاعات مفیدی که از «خدای نامه» و ترجمه عربی آن یعنی «سیرالملوک» (سیرالملوک الفرس) است به دست آورده و به تحریر کشیده (خدای نامه مجموعه ای از گزارش های اسطوره ای و تاریخی درباره سرزمین و مردم ایران و ملوک فرس تا اواخر دوره ساسانی است). طبری اساطیر ایران را از «کیومرث» آغاز می کند که در «اوستا» از او یاد شده است و به عنوان اولین در تاریخ او به چشم می خورد. هوشنگ پهلوان داستانی از نخستین پادشاه هفت اقلیم معرفی کرده و برای خداپرستان معابد مختلف ساخته است. از طهمورث دیوبند به عنوان کسی یاد می کند که ضمن پرستش خداوند متعال، پیرو دین «حضرت ادریس علیه‌السلام» بوده است. او سپس به تاریخ روم، قوم یهود و اعراب قبل از اسلام و سیره نبوی پرداخته است. طبری دقیق ترین اطلاعات را از ساسانیان به دست می دهد و چون به پایان دوره ساسانی و هجرت پیامبر اکرم می رسد، شیوه تاریخ نویسی را به «سال نگاری» (کرونولوژی) تغییر می دهد و هر سال از جهت حوادث مستقل از سال های دیگر نوشته می شود. او حوادث جهان را تا به سال 302 هجری قمری می رساند.
اولین بار ترجمه تاریخ طبری به دست چه کسی انجام شد
هنوز پنجاه سال از فوت «طبری» نگذشته بود که تاریخ الرسل و الملوک توسط «ابوعلی محمد بن محمد بلعمی» وزیر دانشمند «منصور بن نوح سامانی» به سال 352 هجری قمری با تغییراتی چون حذف نام های راویان و گاه روایت های متعدد به فارسی درآمد. «ابوعلی بلعمی» آن قدر دخل و تصرف در تاریخ طبری نموده که در واقع اولین ترجمه تاریخ طبری از عربی به فارسی را مورخان به نام «تاریخ بلعمی» یاد کرده اند. بعداً تاریخ بلعمی به ترکی نیز ترجمه شد.
نظر مورخان و دانشمندان اسلامی درباره طبری
مسعودی در کتاب «مروج الذهب» درباره طبری می نویسد: «اما تاریخ ابوجعفر محمد بن جریر از همه تاریخ ها برتر و بر همه کتب نوشته شد در تاریخ فزونی دارد. طبری در این تاریخ انواع اخبار را گردآورده و در بردارنده فنون و آثار او مشتمل بر رشته های علوم زمان است؟ تاریخ طبری کتابی است که فواید آن بسیار است و چرا چنین نباشد. حال آن که مؤ لف آن فقیه عصر و عابد زمان خود بوده است. «خطیب بغدادی» در تاریخ بغداد می گوید:‌«طبری در شناخت تاریخ گذشتگان و ایام و اخبار آن ها استاد بوده است». مانند «کتاب الرسل و الملوک» را هیچ کس ننوشته است. ملک الشعرای بهار می گوید: «اگرچه مورخینی مانند مسعودی، ابوریحان بیرونی، یعقوبی و ابن مسکویه در زمینه تاریخ به ویژه تاریخ ایران قبل از اسلام، زحماتی کشیده اند. لیکن هیچ یک به قدر محمد بن جریر طبری رنج نبرده و به قدر او اطلاع وافر درباره ساسانیان نداشته است.» به قول اکثر علمای تاریخ اسلام او {امام المورخین و شیخ المورخین} بوده‌است. اهمیت طبری در بلاد اسلامی آن قدر بود که در کتابخانه فاطمیون در مصر از میان دو میلیون کتاب موجود در آن، 1220 نسخه خطی از تاریخ طبری موجود بود.
نظر پاره ای از شرق شناسان درباره طبری
نخستین اروپائی که با طبری آشنا شد، «توماس ارپنیوس» (Thomas Erpenius) هلندی (1584-1624) مستشرق معروف بود که خلاصه تاریخ طبری را به زبان لاتین ترجمه کرد و اروپائیان را با «هرودوت عالم اسلام» آشنا ساخت. بعد ها در قرن نوزدهم، تاریخ طبری توسط «زوتن برگ» (Zotenberg) به زبان فرانسه در چهار جلد در پاریس به چاپ رسید. «نولدکه» (Noeldke) مستشرق آلمانی نیز بخش «ساسانیان» از تاریخ طبری را به آلمانی ترجمه کرده‌است.
تاریخ طبری چه هدفی را دنبال می کند
کتاب تاریخ طبری، شرح زندگی بشر از خلقت آدم تا زمان حیات خود اوست. هدف طبری از نگارش تاریخ، عرضه تاریخ جهان از آغاز آفرینش تا زمان وی بوده است. از دید او سیر وقایع و رویدادهای تاریخ جهان از مبدا معینی آغاز شده و به وقایع زمان زندگی نویسنده منتهی گردیده است. از نظر طبری تاریخ در حکم جریان واحدی است که در آن هر یک از اقوام، نقش ویژه خود را باز کرده اند و همه مردم را در رودخانه ای که نامش روز رستاخیز است در سایه ادیانشان رهنمون می شود. طبری، تاریخ اسلام را از این جهت می نویسد که این دین در آن زمان سراسر دنیای متمدن آن روز را گرفته بود. و از این لحاظ به تاریخ ساسانیان توجه ویژه دارد، چون این سلسله با تمام قدرت و شوکت نقص در شیوه حکومتی داشت که همین نقص باعث سقوط آن سلسله گردید. شیوه او در نگارش تاریخ، شیوه محدثان است یعنی هرگاه مطلبی را از کتابی اقتباس کرده نام آن کتاب را به صراحت می آورد و سند خود را ذکر می کند. تاریخ او گنجینه ای سرشار از آداب و رسوم اقوام و ملل نیز هست و از لحاظ بررسی اوضاع اجتماعی، سیاسی و اقتصادی در دوره ساسانی و عصر اسلامی است و از لحاظ اعتبار و منبع تاریخی یکی از منابع مهم برای اهل تحقیق و مطالعه است.
سیر زندگی طبری چگونه بود
ابوجعفر محمد بن جریر کثیر بن غالب طبری آملی معروف به شیخ المورخین در 224 هجری قمری در آمل از شهر‌های طبرستان (مازندران) به دنیا آمد. تا سن 12 سالگی مقدمات علوم زمان را در آمل فرا گرفت. خود او در مورد خردسالگی اش می گوید: در هفت سالگی قرآن را از حفظ کردم، در هشت سالگی برای مردم نماز گزاردم و در 9 سالگی پاره ای از احادیث را نگاشتم. در دوازده سالگی به تشویق پدرش به «شهر ری» رفت. در آن زمان «ری» یکی از بزرگترین شهر های ایران و از نظر آموزش علوم زمان سرآمد شهر های ایران بود. در شهرستان ری از «محمد بن حمید رازی» علم حدیث را فرا گرفت و «مغازی» {تاریخ جنگ های پیامبر} را از محمد بن اسحاق واقدی آموخت و به موازات آن اخبار و روایات موجود در خدای نامه و منابع دیگر که مربوط به ایران باستان را مورد تحقیق و مطالعه قرار داد. او زمانی وارد بغداد شد و زمانی به این شهر وارد شد که چند روزی از مرگ «احمد بن حنبل» می گذشت. طبری از بغداد به شهر «واسط» در تکمیل معلومات خود کوشید. او از آن پس به عنوان یک فقیه مسلمان بر اساس مذهب شافعی قادر به دادن فتوی بود. او بعدها به مصر رفت. ورود او به مصر مصادف بود با حکومت «احمد‌بن‌طولون». او سپس به شهر فسطاط رفت و در آن شهر به تکمیل معلومات خویش در زمینه جغرافیا و تاریخ قبل از خود کوشید. او بعدها از طریق شام عازم طبرستان و شهر آمل شد. در این شهر به تکمیل معلومات خویش درباره تاریخ طبرستان و اسپهبدانی که در این ناحیه در دوره ساسانی حاکمیت داشتند، کوشش نمود. آن‌گاه عازم بغداد شد و تدوین «تاریخ‌الامم و الملوک» (اخبارالامم والملوک) که به تاریخ طبری معروف است پرداخت و مدت 23 سال طول کشید تا آن‌را به اتمام رسانید. طبری در سن 88 سالگی در خانه مسکونی خویش در محله «قنطرة البردان» به روز یکشنبه دو روز مانده از شوال 310 هجری قمری در گذشت و در همان شهر مدفون شد. او برای نوشتن تاریخ خود در بلاد شام،مصر، بین النهرین از کلیه کسانی که از تاریخ گذشتگان اطلاعاتی داشته کسب فیض کرد. او علاوه بر تاریخ‌الرسل والملوک، کتابی به نام «الفضائل» در مورد اثبات «حدیث غدیر» و فضائل حضرت علی علیه‌السلام مطالبی غیر قابل انکار را بر رشته تحریر کشیده است و کتاب دیگری به نام «مجمع البیان» را در تفسیر قرآن نوشته است.

  امتیاز: 0.00