منو
 صفحه های تصادفی
توسعه روستایی و کارآفرینی روستایی در چین
دانشنامه:راهنمای دانشنامه من
حمله شمر به خیمه امام حسین علیه السلام
سیستم های اطلاعات اجرایی و کیفیت اطلاعات
سیستم ترمودینامیکی
رشته مهندسی نفت
فلسفه و دین
الکلیسم
پیامبر اکرم و تقویت روحیه دلاوری در جنگ احد
تلفن در دنیای امروز
 کاربر Online
481 کاربر online
 : هنر
برای پاسخ دادن به این ارسال باید از صفحه قبلی اقدام کنید.   کاربر offline دبیر گروه هنر 3 ستاره ها ارسال ها: 252   در :  دوشنبه 22 فروردین 1390 [06:16 ]
  فیلم مستند و واقعیت
 

تصویر


مستندساز مثل هر هنرمند دیگرى شور و شوق “کشف” و یافتن را در تصاویر و اصوات دارد. یافتنى که همیشه به نظر او معنى‌دارتر از هر چیزى است که مى‌تواند “ابداع” کند. برخلاف فیلمساز داستانی، فیلمساز مستند فعالیت خود را صرف ابداع نمى‌کند بلکه او با گزینش وتنظیم یافته‌هاست که “خودش”‌را بیان مى‌کند.

این گزینش‌ها عملا مجموعه‌اى از تفاسیر وتعابیر او از واقعیت هستند. کار او همان‌طور که نظریه‌پرداز سینماى مستند جان گریرسون گفته: تفسیر خلاق واقعیت است. مستندساز چه موضع ناظر، چه واقعه‌نگارو یا مفسر و یا هر موضع دیگرى را برگزیند، نمى‌تواند از ذهنیت خود فرار کند. زیرا او در هر حال دیدگاه شخصى خود را از جهان به نمایش مى‌گذارد. مستندساز براى روگردانى از “ابداع” محدودیت‌هاى بسیار سختى را تحمل مى‌کند زیرا ناگزیر است نه به تخیل بلکه به واقعیت استناد کند. درحالى که فیلمساز داستانى مجاز است از تخیلات خویش استفاده نماید و کسى هم از او به خاطر خلق توهمى ازواقعیت خرده نمى‌گیرد.

برعکس براى فیلمساز مستند واقعیت ماده خاصى است که باید به آن شکل دهد و از آن به‌عنوان عامل انتقال معنى استفاده کند. کار او از این جنبه مثل کار یک مجسمه‌ساز روى قطعه‌اى سنگ بى‌شکل است.

فیلمساز داستانى به واقعیت تخیلى خود با طرحى از پیش تنظیم و تعیین شده که قابل کنترل و تکرار دراجراست میزانسن مى دهد تا به زیبایى دست یابد اما مستندساز زیبایى پنهان در واقعیت‌هاى مستقل از تخیل وذهنیت خود را کشف و بیان مى‌کند.
مستندساز براى دادن شکل هنرى (سینمایی) به واقعیت ناگزیر است چیزى به آن بیفزاید و یا از آن بکاهد. او ناگزیر است در برخى موارد به بازسازى و یا زمینه‌سازى روى آورد. زیرا در هر حالت قاب‌بندى نماها و خواص تصویرى عدسى‌ها به ناچار خود را بر فضاى رویدادها و در نتیجه خود رویداد تحمیل مى‌کند. ضمن اینکه جبرا باید تصویر واقعیت را از زاویه معینى فیلمبردارى کند. بنابراین فضاى رویداد و زمان آن بویژه در صورت استفاده از تدوین فشرده و یا باز مى‌شود. بنابراین “واقعیت جامع” در مستند و به‌طور کلى در سینما یک فرض خلاف است. مستند ساز ناگزیر است که دست به گزینش و تنظیم بخش‌هایى از واقعیت بزند تا نهایتا از واقعیت طبیعى به یک واقعیت هنرى (سینمایی)‌دست یابد در این صورت است که اثر او واجد ارزش وتاثیر هنرمندانه است.

  امتیاز: 0.00