منو
 کاربر Online
1234 کاربر online
 : هنر
برای پاسخ دادن به این ارسال باید از صفحه قبلی اقدام کنید.   کاربر offline دبیر گروه هنر 3 ستاره ها ارسال ها: 252   در :  شنبه 20 فروردین 1390 [07:07 ]
  رسالت تئاتر در جامعه
 

تصویر


تئاتر یکی از شاخه های هنری بسیار موثر در جامعه می باشد که همواره اهالی آن به دلایل گوناگون نسبت به عملکرد مدیران آن معترض بوده و از طرف دیگر علیرغم برخی شعارها با کم توجهی مسئولین مواجه شده تا جایی که این کم توجهی منجر به انتخاب مدیران ضعیف و نا کارآمد،بودجه اندک ،عدم توجه جدی به کمبود امکانات سخت افزاری این رشته هنری و هزاران مشکل دیگر شده است.

اکنون در نظر داریم به واکاوی موانع پیشرفت تئاتر در کشور و دلایل کم توجهی مسئولین به این حرفه و البته در این یادداشت از میزان تاثیر قابل توجه این حرفه در جامعه و رسالت خطیر آن پرده برداریم:
جامعه شناسان نهادهای اجتماعی را به عنوان ساختارها و مفاهیم اصلی جامعه به 6 گروه اصلی تقسیم می کنند که عبارتند از نهاد های خانواده ،آموزش و پرورش،سیاست،اقتصاد،مذهب و فراغت و هنر.
در جوامع توسعه یافته و یا در حال توسعه ،تئاتر از ارکان اصلی و تحول آفرین نهاد اجتماعی ششم(فراغت و هنر)محسوب می گردد که دارای نهادهایی فرعی مانند سینما،تلویزیون و ...می باشد.این نهاد اجتماعی در راستای رفع نیازهای انسانی و اجتماعی،ضمن تعامل با ساختارها و هنجارهای جمعی ،با هنر آفرینی و خلق آثار نمایشی به تجلی زیبای حقایق و بیان جذاب انگیزه ها و احساسات مردم می پردازد و کارکرد عمیق و فراگستر خود را هم به عنوان آینه حیات جمعی و هم به عنوان الگوی زندگی اجتماعی بروز می دهد.از سوی دیگر جامعه شناسان بر حسب رویکردها و کارکردهای اجتماعی نهاد های اجتماعی را از نظر اهمیت و اثر بخشی از سطح به عمق به 3 دسته تقسیم می کنند:
1)نهادهای نخستین با کارکردهای معیشتی و دفاعی جامعه
2)نهاد های دوم با کارکردهای حقوقی ،انتظامی و سیاسی جامعه
3)نهاد های سوم با کارکردهای فرهنگی ،هنری و تربیتی

در این نگرش جوامع نخستین پس از تهیه لباس و مسکن و غذا به آفرینش هنری پرداختند تا مطبوع تر و خوشایند تر زندگی کنند.از این رو تئاتر و هنرهای نمایشی در این رویکرد جامع شناختی از نهاد های نوع سوم و عمیق در جامعه محسوب می شوند زیرا با عمیق ترین نیازها و متعالی ترین مکنونات فکری و قلبی بشر بصورت جمعی مرتبط است.البته شواهد و تجارب هنرهای نمایشی در تاریخ گذشته و کنونی حاکی از آن است که تئاتر به عنوان وسیله ای موثر و کارآمد برای تقویت تلاشهای معیشتی و دفاعی و یا تحکیم مبانی حقوقی ،اجتماعی شدن،قانون پذیری و نظم و انضباط اجتماعی نیز در قالب نمایشهای متنوع،جذاب و آگاهی بخش مورد استفاده مسئولین جامعه قرار گرفته شده است.اما در حقیقت زمانی تئاتر و هنرهای نمایشی به جایگاه حقیقی خود نزدیک می شود که مردم تئاتر را برای خود تئاتر دوست بدارند و آن هنگامی است که تئاتر با فرهنگ ،ادب ،تعالی افکار و احساسات انسانها و روحیات و وجدان جمعی جامعه سر و کار داشته باشد و رویکرد آن بگونه ای باشد که به معنای حقیقی خود یعنی تجلی حقیقی ویژگی های ضروری مردم و روشنگری و تحول آفرینی آن نزدیک گردد.
وقتی چنین مردمی با فرهنگ و هنرمند در جامعه فزونی یافته و هنردوستی و فرهنگ پذیری رواج یابد،تنگناها و آسیبهای مربوط به نهاد های نخستین (دفاعی و معیشتی)و سو گیری نهادهای بعدی(حقوقی،سیاسی و انتظامی)به سرعت بهبود یافته و امکان ایجاد جامعه ای فرهنگی و آرمانی افزایش خواهد یافت.در چنین شرایطی تئاتر منزلتی فراخور رسالت خود داشته، از نقش و جایگاهی بالا در میان توده های مردم بوِیژه نخبگان برخور دار خواهد بود.

  امتیاز: 0.00