منو
 کاربر Online
485 کاربر online
 : روان شناسی
برای پاسخ دادن به این ارسال باید از صفحه قبلی اقدام کنید.   کاربر offline دبیر گروه روان شناسی 3 ستاره ها ارسال ها: 2479   در :  شنبه 13 آذر 1389 [11:51 ]
  نفوذ اجتماعی
 

در نظر بسیاری از مردم اصطلاح نفوذ اجتماعی بیانگر کوشش هایی است عمدی که فرد یا گروه معینی به منظور تغییر عقاید و رفتارهای دیگران به عمل می آورد. در این مورد می توان به آگهی های تجاری و بازرگانی تلویزیونی برای اثر گذاری در تصمیمات مردم در امر خرید و ... اشاره کرد. این گونه قانع سازی ها شکل علنی و آشکار دارند، هر چند که اصول روان شناختی حاکم بر طرز عمل آنها ممکن است روشن نباشد. اما عوامل دیگری نیز بر نگرش ها و رفتارهای آدمی اثر می گذارند که وی احتمالا کمتر از آنها آگاهی دارد. بسیاری از این گونه عوامل رشه در هنجارهای اجتماعی دارند؛ یعنی مربوط به قواعد و انتظارات ضمنی است که معین می کنند که چگونه باید اندیشید و چگونه باید رفتار کرد.

  امتیاز: 0.00     
برای پاسخ دادن به این ارسال باید از صفحه قبلی اقدام کنید.   کاربر offline دبیر گروه روان شناسی 3 ستاره ها ارسال ها: 2479   در :  شنبه 13 آذر 1389 [11:52 ]
  تسهیل اجتماعی
 

در سال 1898، روان شناسی به نام تریپلت در جریان بررسی رکوردهای سرعت دوچرخه سواران متوجه شد که سرعت آنها در مواقع رقابت با یکدیگر بیشتر از مواقعی است که به کمک ساعت سرعت گیری می کنند. مشاهدة این پدیده سبب شد که او نخستین آزمایش کنترل شدة آزمایشگاهی را در روان شناسی اجتماعی به انجام رساند. او از تعدادی کودک خواست که در مدت زمان معینی هر چه سریعتر قلاب ماهیگیری را بچرخانند. بعضی اوقات در اتاقی دو کودک به طور همزمان هر یک با قلاب های ماهیگیری خود کار می کردند؛ بعضی اوقات هم هر کودک این کار را به تنهایی انجام می داد. نتایج آزمایش موید آثاری بود که تریپلت در نظر داشت. یعنی کودکان در مواقع هم کنشی، یعنی کار کردن در حضور کودک دیگری که همان کار را انجام می داد، سریعتر از مواقعی کار می کردند که تنها بودند.
اندکی پس از آزمایش تریپلت دربارة هم کنشی معلوم شد که حضور صرف تماشاچی غیر فعال نیز به خودی خود می تواند عملکرد را تسهیل کند. برای مثال، در یک مورد حضور ناظر نیز به اندازة حضور هم کنش در تحقیق پیشین، اثر تسهیل کننده در عملکرد یادگیرنده در حل مسائل ضرب داشت. این اثر هم کنش و ناظر بر روی هم تسهیل اجتماعی نامیده می شود.
اما حتی این ساده ترین شکل نفوذ اجتماعی هم به تدریج صورت پیچیده تری به خود گرفت. مثلا معلوم شد میزان اشتباه در حل مسائل ریاضی در حضور هم کنش یا ناظر بیشتر است تا مواقعی که شخص تنها کار می کند. به عبارت دیگر، هر چند در شرایط اول کمیت کار بالا می رود اما از کیفیت آن کاسته می شود. با این حال، تحقیقات دیگری حاکی از افزایش کیفیت عملکرد در حضور هم کنش و ناظر بوده است.
بررسی دقیق نتایج این مطالعات حاکی از آن است که معمولا در مورد پاسخ های غریزی مثل غذا خوردن و پاسخ هایی که خوب تمرین شده است حضور هم کنش و ناظر موجب بهبود عملکرد شخص می شود. هنگامی که شخص به چنین رفتارهایی دست می زند محتمل ترین یا بارزترین پاسخ او درست محسوب می شود. رفتارهای توام با عملکرد نارسا رفتارهایی هستند که در آنها محتملترین یا بارزترین پاسخ ممکن است پاسخ غلطی باشد. بنابر این، حضور شخص دیگر عملکرد فرد را در مورد کار ملکه شده تسهیل می کند، اما عملکرد وی را در کار ناآشنا کندتر می سازد.

  امتیاز: 0.00     
برای پاسخ دادن به این ارسال باید از صفحه قبلی اقدام کنید.   کاربر offline دبیر گروه روان شناسی 3 ستاره ها ارسال ها: 2479   در :  شنبه 13 آذر 1389 [11:52 ]
  فردیت باختگی
 

لوبون در کتاب خود به نام جماعت می نویسد: جماعت همیشه از نظر عقلی در سطحی پایین تر از یک آدم منفرد قرار دارد ... فرد در داخل جماعت ، آدمی است متلون، زود باور، و کم تحمل که خشونت و درنده خویی موجودات ابتدایی را داراست... و اعمالش زیر نفوذ نخاع شوکی است. لوبون معتقد بود که رفتارهای پرخاشگرانه و غیر اخلاقی دسته اوباش از راه واگیری در یک جماعت رسوخ می کند و حس اخلاقی و خویشتنداری را درهم می شکند. این خود سبب می شود که جماعت به اعمال مخربی دست بزند که هیچ فرد منفردی مرتکب آنها نمی شود.
امروزه این نظریه لوبون به صورت مفهوم فردیت باختگی ارائه شده است. مفهومی که نخستین بار به وسیلة فستینگر، پپیت.ن، و نیوکام در سال 1952 ارائه شده و زیمباردو و دینر در سال 1980 و 1979 آن را گسترش دادند. بر طبق نظریة آنان برخی شرایطی که غالبا بر گروه ها حکمفرماست می تواند به حالت روانی فردیت باختگی در افراد منجر شود. این حالت سبب می شود رفتارهای ناگهانی و دیگر شرایط عاطفی و شناختی که ویژة یک جماعت لجام گسیخته است، با محظورات و موانع کمتری رو به رو شود.

  امتیاز: 0.00     
برای پاسخ دادن به این ارسال باید از صفحه قبلی اقدام کنید.   کاربر offline دبیر گروه روان شناسی 3 ستاره ها ارسال ها: 2479   در :  چهارشنبه 17 آذر 1389 [11:57 ]
  دخالت تماشاگر
 

می گویند که افراد فقط به ویژگی های عینی یک موقعیت واکنش نمی کنند؛ بلکه به تعبیرهای ذهنی خود از آن موقعیت واکنش نشان می دهند. علاوه بر این گفتیم که حتی تسهیل اجتماعی تا حدودی وابستة تعبیر و تفسیر فرد از رفتار و اندیشة دیگران است. همان طور که خواهیم دید، فرایند تعریف یا تعبیر یک موقعیت غالبا درست همان مکانیسمی است که از طریق آن افراد در یکدیگر تاثیر می گذارند.
در سال 1964 در نیویورک زن جوانی در چند قدمی خانة خود در دیرگاه شب کشته شد. قتل او در حدود نیم ساعت طول کشید چون وی از خود دفاع کرده بود. حدود 40 تن از همسایگان فریادهای استمداد او را شنیدند، اما هیچکس به کمک وی نرفت؛ حتی هیچکس پلیس را نیز خبر نکرد.
این حادثه مردم آمریکا را سخت به وحشت انداخت و روان شناسان اجتماعی شروع کردند به تحقیق دربارة علل آن چه که در آغاز بی تفاوتی تماشاگر خوانده شد. برسی های آنها نشان داد که بی تفاوتی اصطلاح چندان درستی نیست؛ زیرا تنها بی تفاوتی نیست که مانع از دخالت تماشاگر در موارد اضطراری می شود. نخست آن که عوامل بازدارندة واقع بطینانه ای همچون خطر جانی وجود داردو ثانیا ، درگیر شدن ممکن است حضور در جلسات دادگاه یا گرفتاری های دیگری را در پی داشته باشد. ثانیا، موقعیت های اضطراری غیر قابل پیش بینی بوده و مستلزم اقدامات سریع و برنامه ریزی نشده است و تنها عدة کمی از مردم آمادگی لازم برای رویارویی با چنین موقعیت هایی را دارند. نکتة آخر این که اضطراری تلقی کردن یک موقعیت غیر اضطراری ممکن است شخص را در معرض استهزا قرار دهد. خلاصه این که تماشاگر موقعیت اضطراری در وضعیت ناخوشایندی گرفتار شده است. از این رو شاید تعجب آور هم باشد که کسی در چنین شرایطی حاضر به دخالت بشود. این بحث را به خوبی دنبال کنید.
شاید تصور شود که حضور تماشاگران دیگر به فرد جرات می دهد که علی رغم خطرات احتمالی وارد عمل شود. تحقیقات عکس این مطلب را نشان می دهد. غالبا همان حضور افراد دیگر ما را از دخالت باز می دارد. حضور دیگران به ویژه سبب می شود که موقعیت غیر اضطراری تلقی شده و مسئولیت اقدام پخش شود.

  امتیاز: 0.00     
برای پاسخ دادن به این ارسال باید از صفحه قبلی اقدام کنید.   کاربر offline دبیر گروه روان شناسی 3 ستاره ها ارسال ها: 2479   در :  چهارشنبه 17 آذر 1389 [11:58 ]
  تعریف موقعیت
 

اکثر موقعیت های اضطراری به صورتی ابهام آمیز شروع می شوند. آیا مردی که تلو تلو می خورد بیمار است یا نه؟ آیا زندگی یک فرد واقعا در خطر است یا این که یک نزاع معمولی است؟ آیا چیزی که از پنجره بیرون می زند دود است یا بخار؟ یک شیوة رایج برای حل و فصل چنین معماهایی این است که موقتا دست نگهداریم و طوری رفتار کنیم که گویی اتفاقی نیفتاده است و به دور و بر خود نگاه کنیم ببینیم دیگران چه واکنشی نشان می دهند. در چنین وضعی احتمالا چه خواهیم دید؟ افراد دیگر نیز به همان دلایل طوری رفتار می کنند که گویی اتفاقی نیفتاده است. در اینجا یک حالت غفلت جمعی ایجاد می شود، به این معنا که هر یک از افراد گروه، موقعیت را غیر اضطراری تلقی می کند و از این راه افراد دیگر گروه را گمراه می کند. ما همه وصف جماعاتی را شنیده ایم که دچار وحشت شده اند ؛ زیرا هر یک از افراد آنها افراد دیگر را به واکنش افراطی سوق داده است. عکس این قضیه ، یعنی حالتی که در آن یک جماعت اعضای خود را از عمل باز می دارد، شاید رایجتر هم باشد.

  امتیاز: 0.00     
برای پاسخ دادن به این ارسال باید از صفحه قبلی اقدام کنید.   کاربر offline دبیر گروه روان شناسی 3 ستاره ها ارسال ها: 2479   در :  چهارشنبه 17 آذر 1389 [11:58 ]
  پخش مسئولیت
 

غفلت جمعی می تواند منجر به این شود که افراد موقعیت را غیر اضطراری تلقی کنند؛ اما این فرایند نمی تواند حوادثی نظیر قتل آن زن در آمریکا را که در آن اضطراری بودن موقعیت بسیار آشکار است، تبیین کند. عامل تعیین کننده در این مورد پخش مسئولیت است. وقتی کسی می داند که غیر از او افراد متعدد دیگری نیز حضور دارند، سنگینی مسئولیت تنها به دوش او نمی افتد. در این شرایط هر یک از آنان فکر می کند که یقینا کس دیگری تا به حال باید کاری کرده باشد؛ کس دیگری بالاخره اقدامی می کند. بنابر این ، نمی توان عدم دخالت افراد را ناشی از بی عاطفگی یا بی تفاوتی دانست ؛ بلکه این حضور دیگران در آن شرایط بود که مسئولیت اقدام را پخش کرده بود. لذا اگر غفلت جمعی و پخش مسئولیت به حداقل رسانده شود، امکان کمک به فرد نیازمند بیشتر می شود.

  امتیاز: 0.00     
برای پاسخ دادن به این ارسال باید از صفحه قبلی اقدام کنید.   کاربر offline دبیر گروه روان شناسی 3 ستاره ها ارسال ها: 2479   در :  چهارشنبه 17 آذر 1389 [11:58 ]
  نقش سرمشق یاری رسان
 

اگر در شرایط اضطراری به محض این که کسی به کمک فرد آسیب دیده بشتابد، بسیاری کسان دیگر نیز از او پیروی می کنند. این نشان می دهد که درست همانگونه که افراد با سرمشق گیری از دیگران موقعیتی را غیر اضطراری تلقی می کنند( غفلت جمعی) ، به همان شیوه نیز با سرمشق گیری از دیگران برای خود مشخص می کنند که چه موقعی به کمک کسی بشتابند.

  امتیاز: 0.00     
برای پاسخ دادن به این ارسال باید از صفحه قبلی اقدام کنید.   کاربر offline دبیر گروه روان شناسی 3 ستاره ها ارسال ها: 2479   در :  چهارشنبه 17 آذر 1389 [11:59 ]
  نقش اطلاعات
 

آیا اکنون که مطالب این بخش را خوانده اید، احتمال دخالت شما در یک موقعیت اضطراری بیشتر شده است؟ آزمایش های روان شناسان اجتماعی نشان می دهد که پاسخ این سوال مثبت است.

  امتیاز: 0.00     
برای پاسخ دادن به این ارسال باید از صفحه قبلی اقدام کنید.   کاربر offline دبیر گروه روان شناسی 3 ستاره ها ارسال ها: 2479   در :  دوشنبه 22 آذر 1389 [11:55 ]
  همرنگی و اطاعت
 

مطالعات مربوط به دخالت تماشاگر نشان می دهد که مردم هنگام تعریف و تفسیر موقعیت های مبهم به یکدیگر تاسی می کنند. این فرایند زیربنای شکل گیری هنجارهای اجتماعی در جامعه است. مقصود از هنجار اجتماعی، توافق جمعی دربارة شیوه های مناسب رفتار در موقعیت های معین است. مقصود از هنجارها همرهنگی نشان می دهند بی آنکه از فشارهای برونی که آنان را به همرنگی وا دارد آگاهی زیادی داشته باشند. در واقع، تا زمانی که کسی از این هنجارهای اجتماعی تخلف نکرده باشد ما از وجود آنها بی خبر می مانیم. ما هنگامی ناگهان متوجه هنجارهای اجتماعی می شویم که مثلا ببینیم مخاطب ما موقع صحبت کردن به سقف نگاه می کند.

  امتیاز: 0.00     
برای پاسخ دادن به این ارسال باید از صفحه قبلی اقدام کنید.   کاربر offline دبیر گروه روان شناسی 3 ستاره ها ارسال ها: 2479   در :  دوشنبه 22 آذر 1389 [11:56 ]
  همرنگی در برابر فشار گروهی
 

در هر گروهی ممکن است، خود را بر سر موضوعی در اقلیت ببینیم. این یکی از واقعیت های زندگی اجتماعی است که به آن عادت کرده ایم. در چنین مواقعی اگر ما به این نتیجه برسیم که اطلاعات اکثریت در مقایسه با تجارب خود ما از اعتبار بیشتری برخوردار است، ممکن است نظر خود را تغییر دهیم و به عقیدة اکثریت گردن نهیم. حال موقعیتی را در نظر آورید که در آن اطمینان دارید نظر شما درست و نظر گروه غلط است. آیا در چنین شرایطی نیز شما تسلیم فشار اجتماعی خواهید شد؟

  امتیاز: 0.00     
برای پاسخ دادن به این ارسال باید از صفحه قبلی اقدام کنید.   کاربر offline دبیر گروه روان شناسی 3 ستاره ها ارسال ها: 2479   در :  شنبه 27 آذر 1389 [15:07 ]
  روان شناسی محیط نگر
 

چنانکه می دانیم آدمیان از راه های زیادی بر یکدیگر تاثیر می گذارند. اما محیط فیزیکی نیز بر ما اثر می گذارد و شاخه ای از روان شناسی به نام روان شناسی محیط نگر به وجود آمده است که بنیان گذاران آن کسانی هستند که تاثیرات محیطی را مطالعه می کنند. یکی از موضوعات عمده که توجه روان شناسان محیط نگر را به خود معطوف داشته، اثرات روان شناختی زندگی در محیط های شهری پر سر و صدا و پر جمعیت است

  امتیاز: 0.00     
برای پاسخ دادن به این ارسال باید از صفحه قبلی اقدام کنید.   کاربر offline دبیر گروه روان شناسی 3 ستاره ها ارسال ها: 2479   در :  شنبه 27 آذر 1389 [15:10 ]
  اثرات سروصدا
 

این که ما آرامش و سکوت را به سروصدا ترجیح می دهیم به طور کلی فرض نامعقولی نیست. با وجود این، بسیاری از ما این تجربه را داشته ایم که خوابیدن در نواحی کوهستانی یا ییلاقی مستلزم مختصر سازگاری مجدد بوده است؛ زیرا که این مکان ها اصولا بیش از حد ساکت بوده اند. چنین تجربه ای حاکی از آن است که آدمیان می توانند با طیف گسترده ای از سروصدا سازگار شوند.
اما برای سازگار شدن هم حدی وجود دارد و اگر شخص مجبور شود که بر بیش از یک تکلیف متمرکز شود، صدای بلند مزاحمت ایجاد می کند. مهم ترین یافته های پژوهشی بر این نکته تاکید دارند که پیش بینی پذیری سروصدا و آگاهی از کنترل آن در مقایسه با شدت سروصدا عامل مهم تری است . زیرا ، توانای ما برای سازگاری با سروصدای قابل پیش بینی و کنترل پذیر بیشتر از شرایطی است که نمی توانیم آن را پیش بینی یا کنترل کنیم. ظاهرا صدای غیر قابل پیش بینی و کنترل ناپذیر خستگی بیشتری را سبب می شود تا صدای قابل پیش بینی و کنترل پذیر، اما اثر این خستگی مدتی بعد ظاهر می شود.

  امتیاز: 0.00     
برای پاسخ دادن به این ارسال باید از صفحه قبلی اقدام کنید.   کاربر offline دبیر گروه روان شناسی 3 ستاره ها ارسال ها: 2479   در :  چهارشنبه 01 دی 1389 [12:18 ]
  اثرات ازدحام
 

ازدحام نیز مانند سروصدا یکی از پدیده های زندگی شهری است. مقصود از ازدحام ، احساس خصوصی فرد دربارة تجمع تعداد زیادی از افراد در کنار یکدیگر است .مطالعات مربوط به شرایط پر ازدحام نشان می دهد که تراکم جمعیت همبستگی مثبتی با بروز بیماری های روانی دارد.

  امتیاز: 0.00