بر اساس نظر کارشناسان هم امکان رشد و هم ممانعت از خلاقیت د رکودکان امکان پذیر است و این وابسته به تلاش والدین و مربیان آنها می باشد. اکثر نظریهه های روانشناسی رشد کودک ، کودکان را واجد خلاقیت بالا و ذاتی میپندارند. آنها تمایل فطری برای خیالپردازی، آزمایش و کشف محیط اطراف و درونشان دارند و البته این تمایل در سراسر زندگی آدمی دیده نمیشود. به طور مثال وقتی که کودکان به مهد کودک میروند، این توانایی کاهش مییابد و دوباره در سنین بلوغ و نوجوانی به اوج خود میرسد. به هر روی، خلاقیت برای حل مساله، ضروری است اما به تعبیری باید گفت که خلاقیت، گونهی خاصی از حل مساله است که پاسخهای ساده به آن نمیدهد. به این معنا که مسایلی که با روشهای معمول حل میشوند، گاهی با پاسخهای ساده برطرف نشده و نیاز به پاسخهای غیر مرسوم و عجیبی دارند. خلاقیت قدرت و توانایی سازگار شدن و انعطاف فکری را در بر میگیرد.
اصولاً مهارتهایی که خیلی به کار میروند و به طور وسیعی در نظام آموزشی کاربرد دارند اغلب آنها برای تفکر واگرا و خلاق مناسب نیستند. در ضمن باید بدانیم که بین هوش و استعداد و خلاقیت، تفاوت زیادی وجود دارد. اینها از هم مستقل هستند و فرضاً باهوش بودن یک کودک دلیلی بر این نمیشود که او خلاق هم باشد. خلاقیت به این معنا نیست که اگر کسی استعداد هنری یا موسیقی و غیره داشته باشد آن را مترادف خلاقیت بنامیم بلکه استعداد، نشانهی توانایی فرد در مهارت زیاد او در امور فنی یا تکنیکی در زمینهای خاص میباشد. از این جهت یک هنرمند ممکن است مهارت تکنیکی عجیب و شگفتانگیزی داشتهباشد اما ممکن است فردی که به عنوان ناظر به کار او نگاه میکند، در عین این که آن را ستایش میکند ولی آن را منحصر به فرد نداند.
امتیاز: 0.00
وزارت آموزش و پرورش > سازمان پژوهش و برنامهريزی آموزشی
شبکه ملی مدارس ایران رشد
شما باید یک عنوان و متن وارد کنید!