در تکنیک مبالغه، عبارتی است که دوباره آن را تکرار میکنیم: این اغراقها گر چه ممکن است به کار نیایند اما میتوانند زمینهای شوند که احتمالاً موجب برانگیختگی طرحها و ایدهها شوند. همانگونه که ملاحظه میکنید، در همین عبارت نیز تاکید شدهاست که این اغراقها احتمالاً موجب بروز طرحهای نو خواهند شد و این نکتهی مثبت این عبارت است زیرا تاکید قطعی بر نتیجه گرفتن از این تکنیک را مطرح نمیکند و موضوع مهم که بارها به آن اشاره کردهایم نیز همین است. بشر میخواهد از راههای مختلف به هر طریقی که باشد، نحوهی تفکرش را تغییر دهد و از این رهگذر به نتایج دلخواهش دست یابد.
اگر شما دوران کودکیتان را به یاد بیاورید ممکن است در آن زمان آرزو داشتید که ای کاش مدادی داشتید که مثلاً تا آسمان امتداد داشت و هیچگاه آن را عوض نمیکردید و تمام نمیشد! این مبالغه گرچه امکانپذیر نیست اما ممکن است در حال حاضر ایدهای را به ذهن شما برساند که مدادی را بسازید که در همان قطع و اندازه طبیعی باشد اما به مدت بسیار طولانی بتوان از آن استفاده کرد و به راحتی تمام نشود. این ایدهی جالبی است که با یک مبالغهی ساده به ذهن خطور میکند ولی موضوع مهم این است که آیا اینگونه ایدهها تا چه حدی عملی هستند و فنآوری لازم برای آنها تا چه حدی مقدور و در دسترس است؟ از سوی دیگر محدودیتها مانع جدی هستند مثلاً کارخانههایی که آن مدادها را میسازند ممکن است به هیچ وجه حاضر به عملیکردن این طرح نشوند چرا که ممکن است قیمت چنین محصولی بسیار گران تمام شود و بازار فروش پیدا نکند و سود حاصله، حتی اگر به فروش هم برسد ممکن است به مراتب کمتر از سود کنونیاش باشد و دهها و دهها اگر و باید به این طرح اضافه میشود. منظور از این مثال این بود که بسیاری از طرحها ممکن است جالب و حتی خلاق هم باشند اما شرایط اجتماعی و فنآوری و سرمایهگذاری سایر عوامل مانعی جدی درراه بروز و عملی شدن آن باشند.
بحث زیبایی شناختی فرایند تفکر یک چیز است و عالم واقعیت و محدودیتهای محیطی و جز آن چیز دیگری است. در آخر بحث این تکنیک توصیههایی ارائه شدهاست که مجدداً یکی از مهمترین آنها را دوباره خاطر نشان میکنیم: یک فهرست کامل از ترکیب ایدهها را بنویسید و به اضطرارها و اجبارها و الزامهای آن و خودتان و به محدودیتها و... نیز توجه کنید. این عبارت همان نکاتی است که به آن اشاره کردیم به این معنا که هر طرحی را که می خواهیم ارائه دهیم الزاماً میباید به اضطرارها و اجبارها و محدودیتهای آن توجه نماییم. باید ببینیم که آیا اصولاً لازم است که این طرح ارائه شود؟
چرا که هر طرح جالب و نویی را نمیتوان انتظار داشت که عملی شود و یا از آن به عنوان یک کشف و نوآوری یاد کرد بلکه شرایط اجتماعی و سرمایهها و محدودیتهای آن را باید لحاظ کرد. بلافاصله بعد از پیدا کردن یک ایده، این که انتظار داشتهباشم آن ایده عملی شود و از آن به عنوان یک کشف یاد شود و مورد تشویق و قدردانی قرار بگیریم، اصولاً این نوع نگرش، نگرش و تصور غلطی است. بشر امروزی با توجه به محدودیتهای اقتصادی و محیطی و... خود، به اموری اهمیت میدهد که طبعاً منافعی برای او در برداشتهباشد. بسیاری از سرمایهداران و کارخانهها و مراکز تولیدی و جز آن، قطعاً به طرحهاییکه سودآوری لازم را داشتهباشند میپردازند و همان گونه که در نقد تکنیکهای خلاقیت و نگرش جوامع سرمایهداری اشاره کردهایم، تعداد بسیاری از طرحهای زیبا و جذاب و در عین حال مفید را نادیده میگیرند و از این روست که فردی که میخواهد به خلاقیت در عرصه تولید یا بازار تجاری و غیره بپردازد طبعاً میباید با چنین مسایلی آشنایی داشتهباشد و البته خلاقیتهایی علمی و نظری تا حد زیادی از این موضوع مبرا هستند مگر آن که بخواهند به صورت عملی درآیند و در چنین شرایطی همان نکات بالا برای آنها نیز صدق میکند و به طور مثال خودتان ملاحظه میکنید که فرضاً کالاهای بسیار مقاوم و ارزان و پردوام جزء دستور کار تولید کنندگان عمدهی جهانی قرار نمیگیرد و مسایل و ملاحظات اقتصادی و مالی و غیره، روند زندگی بشر امروزی را آنگونه که میخواهند تعیین میکنند.
امتیاز: 0.00
وزارت آموزش و پرورش > سازمان پژوهش و برنامهريزی آموزشی
شبکه ملی مدارس ایران رشد
شما باید یک عنوان و متن وارد کنید!