منو
 کاربر Online
943 کاربر online
 : نجوم
برای پاسخ دادن به این ارسال باید از صفحه قبلی اقدام کنید.   کاربر offline دبیر گروه نجوم 3 ستاره ها ارسال ها: 1615   در :  شنبه 09 آبان 1388 [16:30 ]
  گزارش طولانی ترین گرفت خورشید درچین - 31 تیر 1388 قسمت هفتم - فصول خورشید و ماه گرفتگی ها
 

بر خلاف باور عامه ، گرفت خورشید پدیده نادری نیست .در واقع فراوانی گرفت خورشید نسبت به گرفت ماه بیشتر است نسبت وقوع گرفت خورشید به گرفت ماه5به 3 است درهر سال تقویمی حد اقل 2 وحد اکثر 5 گرفت خورشید ممکن است رخ دهد از طرف دیگر وقوع بیش از 3 گرفت ماه ممکن نیست ، حتی ممکن است در طی سال اصلا ً گرفت ماه روی ندهد . در مجموع در هر سال تقویمی وقوع حد اکثر 7 گرفت امکان پذیر است . این تعداد گرفت به صورت 5 گرفت خورشید و2 گرفت ماه یا 4 گرفت خورشید و 3 گرفت ماه خواهد بود . سال 1361 یکی از نادر سالهایی بود که 7 گرفت در آن اتفاق افتاد . مهمتر آن که هر سه ماه گرفتگی در این سال کلی بود چنین واقعه ای تا سال 2485 میلادی / 1864 شمسی روی نخواهد داد. دلیل اینکه مردم فکر می کنند ، گرفت ماه بیشتر از گرفت خورشید اتفاق می افتد این است که گرفت ماه در سرا سر یک نیم کره زمین قابل مشاهده است اما گرفت خورشید را صرفا در طول مسیر گرفت می توان دید.

تصویر
اززمان ورود ماه به سایه زمین تا خروج آن همه کسانی که شب را می گذرانند می توانند گرفت ماه را مشا هده نمایند.

بررسی هندسه گره ها کمک می کند که موضوع تکرار گرفت خورشیدی را بهتر بفهمیم به خاطر آنکه قطر ظاهری ماه وخورشید تحت زاویه نسبتا ً بزرگی دیده می شود از این رولازم نیست که ماه یا خورشید دقیقا در گره ها باشند تا گرفتگی رخ دهد. علاوه بر آن مکان ناظر بر روی سطح زمین به اختلاف منظر 2 درجه در عرض دایره البروجی منجر می شود.این عاملها باعث می شوند که هر گاه خورشید در محدوده5/18 درجه یک گره باشد گرفت امکان پذیر باشد ، خورشید در دایره البروج هر روز در حدود1 درجه جا بجا می شود و 37 ( 5/18 + 5/18 ) روز لازم است تا منطقه گرفت محدوده ای در دایره البروج به مرکزیک گره وبه پهنای 37 درجه را طی کند در هر 2/1 29 روز ماه نو داریم واز این رو وقوع حد اقل یک گرفت در خلال رسیدن خورشید به منطقه گرفت ( همان محدوده حول وحوش یک گره ) ممکن است. دوره ای که طی آن خورشید در نزدیکی یک گره است فصل گرفت نامیده می شود .در هر سال دو فصل گرفت داریم . اگر راستای خط واصل دو گره ( خط عقدتین ) در فضا ثابت بود آنگاه فاصله زمانی بین فصلهای گرفت 6 ماه بود وزمان وقوع گرفتها هم موقع کاملا معینی از سال بود . اما خط گره ها به آرامی در جهت شرق ـ غرب جا بجا می شودوهر سال 19 درجه به طرف غرب می چرخد . در نتیجه فصلهای گرفت در هر 3/173 روز رخ می دهند . دو فصل گرفت یک سال گرفت تشکیل میدهند که 6/ 346 روز است این مدت6/18 روز کوتاهتر از یک سال شمسی است . ومعادل است با زمان لازم برای اینکه خورشید یک گره را دوبار متوالی قطع کند. برای یافتن یک چرخه در مکانیک گرفتهای خورشید باید تناسبی بین ماه اقترانی وسال کسوفی پیدا کنیم . ماه اقترانی فاصله زمانی بین دو ماه نو متوالی ( یا هر فاز مشخص دیگر ماه ) است ومعادل است با 530 / 29 روز خوشبختانه 19 سال کسوفی دقیقا ً برابر است با 223 ماه اقترانی ( با اختلاف فقط 11 ساعت ) . از طرف دیگر ، تناسب چشمگیری بین ماه آنومالی وماه اقترانی وجود دارد . ماه آنومالی عبارت است از فاصله زمانی بین دو عبور متوالی ماه از حضیض مدارش که تقریباً معادل است با 2/1 27 روز. ماه آنومالی از آن جهت مهم است که فاصله زمین مرکزی ماه عامل اصلی در تعیین حلقوی با کلی بودن گرفت خورشید است . 239 ماه آنومالی برابر است با 223 ماه اقترانی ( با اختلاف 6 ساعت ) . آنچه گفته شد منشا دوره مشهور ساروس است . دوره ساروس 3/1 6585 روز یا18 سال و11 روز و 8 ساعت است . هر دو گرفتگی که به اندازه یک دوره ساروس اختلاف زمانی دارند ویژگیهای مکانیکی بسیار مشابهی هم دارند . این گرفتها در یک گره اتفاق می افتد فاصله ماه از زمین در هر دو گرفت به یک اندازه است هر دو گره درزمانهای مشابه در سال اتفاق می افتند . به خاطر اینکه دوره ساروس شامل مقدار درستی از روزها نیست وکسری دارد تنها اثر آن این است که دو گرفت با اختلاف یک دوره ساروسی از نقاط متفاوتی در زمین آغاز می شوند گر چه همین روز ( مقدار کسری دوره ساروسی ) به معنای 120 درجه درجا به جایی مسیر گرفت به طرف غرب است اما بعد از سه دوره ساروسی یا 56 سال و34 روز دوباره گرفت از همان مسیر سه دوره قبل می گذرد.دوره های ساروسی تا ابد بی تغییر نمی ماند چرا که هر دوره ساروسی با دوره دیگر کاملاًمتناسب نیست به ویژه این که 19 سال کسوفی نیم روز طولانی تر از دوره ساروسی است در نتیجه عقده ، در هر دوره به اندازه ◦ 5/0 به طرف شرق جا به جا می شود . یک رشته ساروسی نوعی ، از هنگامی آغاز می شود ، که ماه نو در حوالی 18 درجه گره شرقی رخ می دهد اگر اولین گرفت در گره صعودی ماه اتفاق بیفتد سایه ماه از 3500 کیلومتری پایین زمین می گذرد و یک گرفت جزئی در نواحی قطب جنوب دیده می شود. در دوره بعد سایه 300 کیلومتر نزدیکتر است و گرفتی جزئی ( منتها با در صد بیشتری نسبت به گرفت قبلی )روی می دهد .بعد از ده یا یازده دوره سارروسی ( در حدود 200سال ) اولین گرفت مرکزی در نزدیکی قطب جنوب زمین دیده می شود در خلال 950 سال بعدی یک گرفت مرکزی در هر دوره ساروسی اتفاق می افتد ولی هر بار مسیر گرفت به میزان 300 کیلو متر شمالی تر می شود .در نیمه این دوره بلند ، گرفتهایی با مکث طولانی در حوالی استوا رخ می دهد .آخرین گرفت مرکزی از این سری د ر نزدیکی قطب شمال دیده می شود.ده گرفت بعدی جزئی خواهند بود و هر بار میزان گرفتگی کمتر خواهد شد . سر انجام رشته ساروسی 13قرن بعد از شروع رشته در قطب مقابل خاتمه می یابد . یک رشته نوعی ، ممکن است 70 تا 80 گرفت را در بر گیرد که در حدود 50 تای آن مرکزی است . اگر رشته ساروسی از نزدیکی گره صعودی آغاز شود اولین گرفت جزئی در حوالی قطب شمال خواهد بود .همان رویداد های گفته شده در پیش به طور معکوس اجرا خواهد شد . از آنچا که حداقل دو گرفت خورشیدی در هر سال ر خ می دهد . پس رشته های ساروسی متعددی وجود دارند که همزمان پیش می روند. به عنوان مثال در نیمه دوم قرن بیستم 41رشته مجزا داشتیم که 26 تای آنها گرفت مرکزی ایجاد کرد. با پایان گرفتن رشته های قدیمی رشته های جدید جای آنها را می گیرند. حالا اگر دوره ساروس دقیقا 6585 روز بود پس از این مدت اگر کسوف رخ دهد مسیر فعلی آن یکی می شود . اما چون دوره ساروسی شامل مقدار درستی از روزها نیست و کسری دارد کسوف بعدی در نقطه متفاوتی از زمین رخ خواهد داد.پیش بینی مکان این کسوف با توجه به مقدار کسری چندان مشکل نیست.مقدار کسری 3/1 روز یعنی 8 ساعت .در این مدت زمین به اندازه 3/1 دور یعنی 120 درجه به دور خود چرخیده است. پس دردوره بعدی کسوف 120 درجه غرب مکان فعلی آن رخ خواهد داد .آیا می توانید بگویید کسوف بعدی کجا رخ خواهد داد ؟ بنابراین پس از سه دوره ساروسی یعنی 54 سال و 34 روز کسوف درهمان مسیر سه دوره قبل رخ خواهد داد.

  امتیاز: 0.00