منو
 صفحه های تصادفی
پیوستن گروهی از لشگر عمر سعد به سپاه امام حسین علیه السلام
انتخاب صحیح الکترود برای کار
گوی و جاذبه «سرگرمی فیزیک»
شاتره
مناظره امام باقر علیه السلام با عثمان الاعمی
دانشگاه آزاد اسلامی استان گیلان
نمادرتلویزیون
سخنان امام حسن علیه السلام در حضور امیرالمومنین
قضاوت امام مهدی علیه السلام به شیوه حضرت داوود علیه السلام
گرافهای یکریخت
 کاربر Online
912 کاربر online
 : ریاضی
برای پاسخ دادن به این ارسال باید از صفحه قبلی اقدام کنید.   کاربر offline دبیر گروه ریاضی 3 ستاره ها ارسال ها: 953   در :  شنبه 14 شهریور 1388 [08:02 ]
  ریاضی در اهرام مصر
 

razz
تاریخچۀ ساختمان اهرام و بخصوص هرم بزرگ،داستانی دلپذیر و سرشار از شگفتیهاست و این داستان مشحورترازآن است که بتوان در یک نوبت به تفضیل آن پرداخت، بنابراین آنچه در ادامۀ این عنوان فراهم خواهد آمد تنها نکات برجسته ای ازاین افسانه حیرت انگیزرا روشن می سازد،درحالیکه تنها سی هرم بزرگ و کوچک در مصر و بسیاری دیگر نیز در سایر نقاط جهان ازجمله جنوب آفریقا، چین، کوههای هیمالیا، سیبری،مکزیکو،آمریکای مرکزی، فرانسه،انگلستان و ایالات متحدۀ آمریکا وجود دارند،دلیل بیشترین توجه دانشمندان، معماران، مهندسان و ریاضی دانان به هرم خئوپس اینست که از نظر رعایت اصول ریاضی و هندسی واجد آنچنان خصوصیاتی است که در دیگر هرمها نظیر آن مشاهده نمیشود. براساس نظر محققان شش هرم دیگر که قبل از هرم بزرگ ساخته شده از نظر عظمت، کمال هندسی و محاسبات ریاضی در سطحی پایینتر قرار دارند و در بیست و سه هرم دیگر که پس از آن ساخته شده اند از دقت و ظرافت کار به نحو محسوسی کاسته شده است.



هرم بزرگ در شانزده کیلومتری غرب قاهره در زمین مسطحی به وسعت 6/2 کیلومتر مربع از دشت `جیزه` مشرف به نخلستان دره نیل بنا گردیده و سطح زیر بنای آن که اندکی بیش از سیزده جریب را میپوشاند با دقتی معادل چند میلیمتر اختلاف تسطیح شده است.برای ساختمان این هرم دو میلیون و ششصدهزار قطعه سنگ های ساختمانی تراشیده شده از گرانیت و سنگ مرمر با وزنهائی از 2 تا 70 تن با دقتی بیمانند در حدود جزئی از میلیمتر چیده شده تا بنائی به ارتفاع یکصد و چهل متر پدید آمده است.

در جوار هرم بزرگ دو هرم دیگر وجود دارد که یکی متعلق به کفرن جانشین خئوپس و دیگری به مایکونیوس جانشین کفرن منسوبست.این اهرام به انضمام شش هرم دیگر که ظاهراً برای زنها و دختران خئوپس اختصاص داده شده اند مجتمع اهرام جزیره را تشکیل میدهند.در روزگاران پیش هرم بزرگ به منظور زیبائی و استحکام بیشتر با لایه ای از سنگ مرمر صیقلی پوشش یافته بود تا آنکه در سیزده قرن پیش از میلاد بر اثر تکانهای زلزله قسمتهائی از این سنگهای محافظ فرو ر یخته و در خلال نسلهای بعد تمامی سنگهای پوشش که ضخامت آنها به دونیم متر و مساحت کل آنها بالغ بر بیست و دومتر جریب بوده است بتدریج کنده شده و به مصرف بناهائی در شهر قاهره رسیده است.

هرم بزرگ تا قرنها پس از خاتمه ساختمان آن،دست نخورده،مسدود و غیر مکشوف باقی ماند و هر گونه اطلاع و خاطره ای از محل مدخل این هرم با سپری شدن روزگاران دراز در مدفن تاریخ ناپدید گردید تا آنکه در سال 820 پس از میلاد عبدالله المأمون فرزند هارون الرشید به انگیزه دسترسی به گنجها و مدارک تاریخی گرانبها که تصور میرفت در درون این بنای عظیم ذخیره شده است با استفاده از گروهی مهندسان،معماران و کارگران روزهای متوالی بدنبال یافتن راه و روزنه ای بر روی سنگهای مسطح هرم بدون کوچکترین نتیجه صرف وقت نمود.خلیفه جوان دستور دادتا با مشعل های مخصوص سنگها را داغ و افروخته کنند و سپس با ریختن سرکه سرد در آنها ایجاد شکاف نمایند و به این ترتیب بود که توانست با حفر یک تونل سی متری به راهرو باریکی به عرض و ارتفاع در حدود یکمتر در اندرون هرم راه یابد.

این راهرو با شیب تندی به سمت پایین سرازیر میشد و مهندسان پس از تلاش فراوان توانستند از طریق این تونل به مدخل مخفی هرم که در ارتفاع پانزده متری از پایه آن قرار داشت دسترسی یابند.ولی در هر جهت که پیش رفتند جز مشتی خاک و سنگ چیزی دیده نشد.

با مشاهده این وضع المأمون و افراد هیئت ،کار حفاری را نقطه دیگری از درون یک قطعه سنگ مرمر که بریدن آن آسانترمینمود آغاز کردند و پس از گذشت روزها و ادامه کار سختی ناپذیر،یک تونل باریک که سقفی بسیار کوتاه داشت بر روی آنان گشوده شد.گروه کارگران در حالیکه روی زانوهای خود می خزیدند در حدود پنجاه متر در طول این مسیر بالا رفتند و سرانجام به یک اطاقک خالی،با سقف شیروانی شکل به مساحت 7/1 متر مربع رسیدند و از آنجائیکه اعراب در آن زمان،زنان خود را در درون مقبره هائی که سرپوش شیروانی شکل داشت دفن میکردند این محل بنام اطاق `ملکه` نام گذاری شد.دراین محفظه یا مقبره چیزی جز یک حفره تو خالی طاقچه مانند یافت نشد.در نتیجه کارگران یکبار دیگر در بازگشت از مسیر خود در حالیکه مشعلها را متوجه سقف تونل کرده بودند به حفره خالی دیگری برخوردند و با صعود از این مجرای باریک به دالانی با سقف بلند به ارتفاع 6/8 و طول 48 متر برخوردند،انتهای این دالان یا راهرو به محل مسطحی منتهی گردید که بمنزله آستانه و مدخلی به اطاق دیگر بود.و از این محل،با عبور از تونل دیگری،وارد سالن بزرگی با دیوار و سقفی از سنگ خارا شدند که عرض و طول آن 20/10 در 60/5 متر ارتفاع آن7/5 متر بود و بنام سالن بزرگ یا سالن فرعون نامگذاری شد.با اینکه در این نقطه کارگران عرب دیوانه وار در جستجوی گنجینه مورد انتظار بودند،اما تنها چیزی که یافته شد،تابوتی خالی از سنگ خارای قهواه ای رنگ بسیار صیقلی بود.

المأمون که از ادامه کار خسته شده و نتیجه ای از زحمات خود بدست نیاورده بود،در فرصتی مناسب مقداری طلا و جواهر در گوشه ای از این اطاق پنهان کرد و سپس کارگران را برای حفاری در آن محل هدایت نمود و باین ترتیب به افراد خود دلگرمی و امیدواری داد و در ضمن خود نیز از مخمصه شکست در جریان این ماجراجوئی نجات یافت.بنابراین اولین تلاش انسانها برای گشودن راز و رمز این ساختمان عظیم بجائی نرسید.450 سال بعد،زلزله های شدید قسمتی از سنگهای روپوش و محافظ هرم را فرو ریخت،با اینحال قرنها هیچکس دیگر پا بدرون آن ننهاد.

سالها گذشت تا آنکه در قرن دوازدهم بعد از میلاد،ماجراجوی دیگری بنام رابی بنیامین که جسارت ورود به این هرم را پیدا کرده بود،ادعا کرد که این بنا ساخته دست جادوگرانست.متعاقب وی عبداللطیف بغدادی دانشجوی پزشکی و تاریخ یکبار دیگر پا بدرون هرم نهاد،اما به محض ورود از ترس مدتی بیهوش شد و در بازگشت به یک مرده بیشتر شباهت پیدا کرده بود.

در سال 1638 میلادی `جان گریوز` ستاره شناس و استاد ریاضیات مدارس عالی انگلستان به امید یافتن گنجینه هائی متفاوت از آنچه المامون یافته بود وارد هرم بزرگ شد.او که در جستجوی اطلاعاتی برای اندازه گیری مشخصات سیاره زمین بود با بهره گیری از تلاشهای پیشینیان به محل سالن بزرگ راه یافت،اما برای وی تصور اینکه ساختمانی با این عظمت تنها برای حفاظت و نگاهبانی از یک مقبره ساخته شده باشد غیر قابل باور بود،و بر اساس همین تصور،به جستجوی اطلاعات جدید ادامه داد و یادداشتهای فراوانی از یافته های خود تهیه کرد.

این یادداشتها توجه اسحاق نیوتن را جلب کرد و مقاله ای تحت عنوان (واحد اندازه گیری طول در مذهب یهود و بسیاری مذاهب دیگر) منتشر کرد که بموجب آن واحد طول مورد استفاده سازندگان هرم در عهد ممفیس را که به نسلهای بعد منتقل شده بود مشخص میساخت.جستجو و کشف واحد طول نه بر اساس تصادف بلکه بر پایه کنجکاوی محض بود،چرا که در آنزمان نیوتن،هنوز از نتیجه کشف `قانون جاذبه عمومی` خود که بر مبنای اندازه گیری دقیق محیط زمین استوار بود امینان کاملی نداشت و منبع اطلاعات وی تا آن تاریخ ارقام بدست آمده از محاسبات `آراتوستن` ستاره شناس یونانی و پیروان او بود که این ارقام محاسباتی را که نیوتن برای اثبات صحت تئوری خود مینمود،تائید نمیکرد.

اندازه گیری های `جان گریوز` از ابعاد هرم در ارتباط با محیط زمین گر چه به واقعیت نزدیک مینمود بعلت وجود خاک و سنگ فراوان در اطراف هرم،فاقد دقت لازم بود و به همین دلیل نیوتن کشف قانون جاذبه عمومی خود را چند سال بعد و بر اساس محاسبات ستاره شناس فرانسوی بنام `ژان پیکارد` به جهانیان اعلام داشت.در آنزمان چه نیوتن و چه پیروان او هیچگونه اطلاعی نداشتند که مجسمه ابوالهول و ستون سنگی چهار ضلعی که در میان پنجه های این پیکره سهمناک قرار دارد بعنوان وسیله ای برای تعیین دقیق اولین روز سال یعنی روزی که طول شبانه روز دقیقاً با هم برابری می کنند بکار میرفته است و هرگز نمیتوانستند تصور کنند که سایه این ستون برای محاسبه دقیق محیط کره زمین در رابطه با عرض جغرافیائی محل مورد استفاده دانشمندان وقت بوده است.

چندی بعد `ناتانیل دیویس` جنرال کنسول انگلیس در الجزایر،پا بدرون هرم گذاشت و پس از دقت و بررسی زیاد یک سوراخ مستطیل شکل در سقف سالن بزرگ (سالن فرعون) مشاهده کرد و هنگامیکه با اشکالات فراوان از درون این سوراخ بالا رفت به کشف سالنی دیگر با ابعادی مشابه سالن بزرگ،اما با سقفی بسیار کوتاه نائل آمد.در این سالن نیز که بنام کاشف آن `دیویس` نامیده میشود،هیچگونه گنجینه یا سنگنبشته ای بدست نیامد و این معما همچنان ادامه داشت تا آنکه در زمان اشغال مصر توسط ناپلئون یکبار دیگر هرم بزرگ مورد توجه دانشمندان و ریاضی دانان فرانسوی از جمله `ادم فرانسوا،جمار `و` کلنل ژان ماری` قرار گرفت.این دانشمندان با پاک کردن اطراف هرم از سنگ و خاک و با توجه به موقعیت ساختمانی آن سنگ بنای اصلی هرم را کشف کردند و بر این اساس اندازه گیریهای بسیار دقیقی از ابعاد خارجی آن بعمل آمد.

در اوائل قرن نوزدهم `کاپیتان کاویگلیا` و `کلنل هوارد ویس` تلاش مشترکی را آغاز کردند و در سال 1836 به کشف سه سالن دیگر تقریباً با ابعادی همانند سالن اصلی و در بالای آن نائل شدند که تصور میرفت این سالنها در مجموع به منظور تخفیف فشار سنگهای فوقانی که ارتفاع آنها به حدود 62 متری بالغ میشد بر روی دیواره های سالن اصلی ساخته شده اند.

`هوارد ویس` همچنین موفق شد دو سوراخ هواکش طولانی بطول تقریبی 62 متر کشف کند که که مستقیماً به سالن اصلی مربوط میشد و با تمیز کردن مجاری این هواکش ها،هوای تازه به درون هرم نفوذ کرد و حرارت داخل محوطه در تمامی طول سال به 20درجه سانیگراد تثبیت گردید.

همچنانکه زمان به پیش میرفت و اکتشافات جدید نشان میداد که در داخل هرم هیچگونه جواهرات،مدارک تاریخی و یا آثار هنری وجود ندارد تصور اینکه این ساختمان فقط به عنوان یک آرامگاه ساخته شده باشد روز بروز بعیدتر مینمود.

مجموعۀ اطلاعات بدست آمده تا امروز حاکی از آنستکه هرم بزرگ،این آخرین بازماندۀ عجایب هفتگانۀ عالم،راز بزرگ یک دانش گمشده در تاریخ را در سینۀ خود دارد.تا چندی پیش هیچ گونه دلیل روشنی وجود نداشت که مصریان پنجهزار سال پیش توانائی محاسبات ریاضی و نجومی دقیق برای پایه گذاری این چنین ساختمان شگفت آوری را داشته باشند،و اینکه این بنا دقیقاً بر محور شمال و جنوب مغناطیسی زمین احداث گردیده و یا در محاسبات ساختمانی آن از عدد `پی` (خارج قسمت محیط دایره بر قطر آن) که با دقت چندین رقم اعشار استفاده شده است تصادف محض تلقی میشد.

اما بنوشته `تام کینز` در بنای سالن اصلی این هرم،استفاده از خواص مثلث قائم الزاویه بر اساس قضیه فیثاغورث که افلاطون آنرا سنگ بنای اصلی کائنات مینامد و اینکه در احداث زاویه ها و شیب های هرم نکات دقیق پیشرفته علم مثلثات مورد نظر بوده است بهیچوجه نمیتواند مولود تصادف باشد.

کشف این حقایق علمی و بکار گرفتن آنها با دقت شگفت آور،در ساختمان هرم بزرگ،بطلان ادعای ریاضی دانان معاصر را بدین شرح که (عدد پی آنهم نه به تقریب صحیح،حداقل تا هزار سال بعد از ساختمان هرم در مصر،ناشناخته بود.قضیه فیثاغورث در قرن پنجم و کشف قواعد مثلثاتی که به `هیپارکوس` دانشمند یونانی نسبت داده میشود،به دو قرن پیش از میلاد بر میگردد) ثابت میکند.

بنابر نظریه `تام کینز` مطالعات جدید بر روی خط هیروگلیف و لوحه های خط میخی مربوط به عمر بابل و سامورای،نشان میدهد که علوم بسیار پیشرفته حداقل در سه هزار سال پیش از میلاد در سراسر خاور میانه گسترش داشته و علمای قرون بعد مانند فیثاغورث،ارتوستن و هیپارکوس که پایه گذار علوم ریاضی در کره زمین بشمار میروند تنها رشحه ای از منبع فیاض دانش گذشتگان را که از خلال صفحات تاریخ نفوذ کرده و صافی حوادث طبیعی و تاریخی گذشته است کسب نموده اند.

و اما،در مورد تاریخ و زمان دقیق بنای هرم بزرگ هیچ سابقه متقنی در دست نیست و گرچه مصر شناسان در این زمینه با یکدیگر اختلاف نظر دارند و لیکن در یک نکته متفقند که این هرم در زمان چهارمین سلسله فراعنه مصر و در فاصله 2560-2720 قبل از میلاد ساخته شده و مدت ساختمان آن از 30 تا 65 سال بطول انجامیده است.نکته مسلم دیگر اینکه مهندسان و معماران سازنده اهرام و بخصوص هرم بزرگ به علوم ریاضی،معماری،مهندسی،ستاره شناسی،جغرافی و دریانوردی تسلط کامل داشته اند و در این صورت این سؤال پیش می آید که اینها این علوم را در چه زمانی و از چه کسی فرا گرفته بودند؟

گروهی بر این عقیده اند که سازندگان این هرم مردمانی با تمدن پیشرفته از قاره گمشده `آتلانتیس` بوده و هدف از بنای آن حفظ دانشهای شناخته شده تا آنزمان از یکطرف و ایجاد کانونی که در آن میدانهای انرژی کیهانی تمرکز یافته و نیروی ابداع،خلاقیت و ابتکار در انسان فیضان مییابد از طرف دیگر بوده است.

برخی از محققان در اتحاد جماهیر شوروی معتقدند که این معماران در حدود ده تا دوازده هزار سال قبل،از اندونزی که در آن زمان از تمدن پیشرفته ای برخوردار بوده و آثار این تمدن بر اثر یک فاجعه طبیعی نابود شده است،به مصر آمده اند و مدعی هستند که یافتن چند چیز،از جمله یک نقشه نجومی و تعدادی عدسیهائیکه از ظرافت فوق العاده دقیق برخوردار بوده و جز با وجود و استفاده از وسائل الکتریکی دقیق،تراش آنها غیر ممکن بوده است،این نظریه را تأیید میکند.

صرف نظر از نکات و شگفتیهای مهندسی و معماریفمساله مصالح ساختمانی اهرام و حمل و نقل انها نیز خود در خور کاهش و بحث جداگانه است.در یک برداشت ساده گروهی را عقیده بر اینست که قسمت اعظم از دو میلیون و ششصدهزار قطعه سنگهای مصرف شده در هرم بزرگ که هر یک از 2 تا 70 تن وزن دارند از ناحیه `مکاتام` که در چند کیلومتری آنسوی نیل قرار دارد و برخی نیز از تپه `جیزه` به محل آورده شده،و بعضی از بزرگترین قطعات سنگ خارا که در سالن فرعون بکار رفته است از ناحیه آسوان در 800 کیلومتری اهرام به وسیله سورتمه و بر روی غلطکهای مخصوصی به نزدیک ساختمان حمل و با طناب و جراثقال چوبی کار گذاشته شده است.

اما،امروزه این عقیده بکلی مردود است،زیرا در حالیکه مهندسان طراز اول امروز با بکار گرفتن نیرومندترین جراثقالها و کامیونهای مجهز و مدرن از جابجائی `قطعه سنگهای مشابه ناتوان مانده اند،اینکار چگونه با ابزار ساده`چوبی و طنابی و غلطک در گذشته های دور امکان پذیر بوده است؟بخصوص این عجز مهندسان زمانی آشکار گردید که به هنگام ساختمان سدآسوان و ضرورت نجات پاره ای از شاهکارهای معماری و تاریخی که پس از پر شدن سد در زیر آب مدفون میشدند چون امکان جابجائی بعضی از قطعات ساختمانی با تمام وسائل موجود،میسر نمیشد،بناچار آنها را بقطعات کوچکتر تقسیم کردند و باین ترتیب به اصالت تصویر و سنگنبشته ها لطمات و خسارات،جبران ناپذیر وارد شد.

سخن کوتاه،با آنکه خیل عظیمی از برجسته ترین دانشمندان و محققان با زمینه های فکری متفاوت و با دقت و وسواسی بی نظیر در جهات علمی،تاریخی و فلسفی،در زمینه کیفیت و انگیزه های ساختمانی این تنها بازمانده عجایب هفتگانه عالم به کاوش و تحقیق پرداخته اند،هنوز این چیستان تاریخ در پرده ابهام و راز و رمز همیشگی خود باقی است.

منبع

  امتیاز: 0.00