سلام بر همه عزیزان به ویژه جناب آقای قدوسی
خسته نباشید
آیا قدوسی به نظر شما چه نسبتی بین دین و فرهنگ می باشد؟
فرهنگ متاثر از دین است یا بالعکس دین متاثر از مولفه های فرهنگی است؟
امیدورام مباحثه خوبی داشته باشیم
یا علی
امتیاز: 0.00
شما باید یک عنوان و متن وارد کنید!
برای پاسخ دادن به این ارسال باید از
صفحه قبلی
اقدام کنید.
سلام
موضوع بسیار جالبی است
ببخشید که وارد شدم
کاش کمی بیشتر توضیح می دادید
آیا از دین منظورتان فقط اسلام است؟ زیرا رویکرد آزادی خواهانه اسلام به فرهنگ قابل مقایسه با هیچ دینی نیست. در اسلام هرجا نشان از دین می بینید در کنارش فرهنگ هم هست فقط گاهی با بیراهه های فرهنگی مبارزه شده است. رابطه ای بسیار مسالمت آمیز و بدون درگیری
امتیاز: 0.00
شما باید یک عنوان و متن وارد کنید!
برای پاسخ دادن به این ارسال باید از
صفحه قبلی
اقدام کنید.
دین در لغت به معنای کیش آیین می باشد که به قضاوت ،داوری اطاعت نیز معنا می گردد می گویند اصل این کلمه احتمالا ایرانی و فارسی است و در اوستا دئنا به معنای ضمیر و وجدان پاک آمده است و زرتشتیان دین خود را به دین می نامند در قرآن نیز این کلمه بکاربرده شده است و اطلاق آن به طرفداران اسلام است و هم به مخالفان. معادل این کلمه درانگلیسی religion می باشد که معنای پیوند و ارتباط روحی بین مردم می باشد که معادل عقیده است.
می توانید ببینید
دین
امتیاز: 0.00
شما باید یک عنوان و متن وارد کنید!
برای پاسخ دادن به این ارسال باید از
صفحه قبلی
اقدام کنید.
با سلام ممنون از تعرف فرهنگ شما ، بعدا به فرهنگ می پردازیم
اما شاید این مطلب توجه شما را جلب کرده باشد که دینی که ما از آن بحث می کنیم الهی می باشد یا غیر الهی برای این منظور توجه شما را به چند تعریف جلب می کنم:
1- دین عبارت است از ایمان و اطاعت از یک یا چند نیروی مافوق الطبیعه که از نظر معتقدان شایسته ی عبادتست که این تعریف شامل الهی و غیر الهی می شود
2-دین مکتب خاص اعتقادی و اعمال و عبادات که در برگینده مجموعه ای از قواعد اخلاقی و حکمت های فلسفی است مثل دین بودا و کنفسیوس و ... که بحث از خدا نمی کنند یکسرس قوانین اخلاقی دارند.
3- دین ایمان و اعتقاد به بعضی از موجودات روحانی است مانند توتم پرستی و آنیمیسم
دین چه الهی باشد چه غیر الهی از نظر شما بر انسان چه تاثیری دارد؟
چه مولفه هایی از انسان با دین متحول می گردند؟
دین چه چیزی را در انسانها تغییر می دهد؟
امتیاز: 0.00
شما باید یک عنوان و متن وارد کنید!
برای پاسخ دادن به این ارسال باید از
صفحه قبلی
اقدام کنید.
با سلام
دین بر باورهای انسان تاثیر می گذارد و با تغییر باورها رفتار انسان نیز تغییر پیدا خواهد کرد
ادیان در طول تاریخ با خود فرهنگهایی نیز آورده اند به نظر من دین فرهنگ ساز است
امتیاز: 0.00
شما باید یک عنوان و متن وارد کنید!
برای پاسخ دادن به این ارسال باید از
صفحه قبلی
اقدام کنید.
ناشناس
در : جمعه 08 اردیبهشت 1385 [17:59 ]
این ادعا ها حقیقت ندارند
دارا
در باره ادعا های مدعیان دین گوشهایمان پر است ، به جای گلی گویی بیایید نشان دهید این آزادی دینی کجاست ، جلوی مرا هم نگیرید تا به شما نشان دهم این ادعا ها حقیقت ندارند.
امتیاز: 0.00
شما باید یک عنوان و متن وارد کنید!
برای پاسخ دادن به این ارسال باید از
صفحه قبلی
اقدام کنید.
ناشناس
در : جمعه 08 اردیبهشت 1385 [17:59 ]
اخلاق الهی و غیر الهی ندارد
هر کسی ادعا کرد که دینش الهی است که آنرا الهی نمیکند ، شما میتوانید تمام ادعا های دنیا را داشته باشید اما سیاهکار ترین مردم دنیا باشید اخلاق و پایبندی به اخلاق بهتر از ادعای الهی کردن و نداشتن اخلاق است . اخلاق الهی و غیر الهی ندارد خیلی از آنها را که شما الهی مینامید من آنها را عین باطل میدانم . شما نمیتوانید با یک واژهء الهی آب تطهیر بر پندار های غلط بریزید . در دین و اخلاق نمیتوان از خود خداوند پیشی گرفت او بشر را آفرید بشر آفریده او را قبول ندارد؟ این واقعا مضحک است ، شما واسطه خدا در روی زمین نیستید خدا هر کاری را بخواهد خود میتواند انجام دهد، شما به توانایی خداوند بی اعتقادید و از این روست که نقش او را میخواهید بازی کنید.
امتیاز: 0.00
شما باید یک عنوان و متن وارد کنید!
برای پاسخ دادن به این ارسال باید از
صفحه قبلی
اقدام کنید.
با سلام و تشکر از دوستان ناشناس
ما در اینجا در مورد آزادی دینی بحث نمی کنیم اگر فرصتی باقی بود در مورد آزادی هم بحث خواهیم کرد بحث ما در مورد ادیان به صورت کلی است که شامل ادیان الهی و غیر الهی می گردد .
اما در مور الهی بودن یا الهی نبودن می خواهم بحث را یک خورده باز کنم،ادیان تقسیم بندی متفاوتی شده اند یکی از این تقسیم بندی هاتقسیم بندی براساس اصول اعتقادی است:
1- ادیان ساده ی بدوی هستند که در آن اعتقاد به اجسام و ارواح و پرستش نیاکان وجود دارد که در این حالت نیز توتم پرستی به وجود آمده است و آنمیسیم یعنی پرستش طبیعت و روح خصوصا پرستش روح نیاکان از این دست می باشد شاید بتوان گفت شینتو یعنی دین ژاپن امروز از این دست باشد
2- ادیان مبتنی بر اصول فکری و فلسفی مثل بودا،کنفسیوسی که بودا و کنفسیوس از کسانی بودند که براساس یکسری اصول فکری ،ادیانی را پایه گذاری کرده اند این نوع ادیان بیشتر مشتمل بر قواعد اخلاقی و حکمت فلسفی که در آن بحث از خدا نیست ولی یکسری قوانین اخلاقی برآن حاکم است این نوع ادیان در هند و چین و ژاپن متداول است.
3- ادیان براساس اصول روحانی و معنوی مثل دین یهود مسیحیت و اسلام در قرآن سه نوع دین وجود دارد :اول دین یهودیان و نصری و مجوس (زرتشتیان) دوم دین اسلام سوم دین مشرکان که ادیان ساده بدوی می باشد
به هر ترتیب ما دینی را الهی نکرده ایم بلکه علم ادیان است که ادیانی را که در از خدا برپیامبرانش وحی رسده است را ادیان الهی می داند.
من در خدمت شما هستم اگر سوالی باشد و بحث را ادامه خواهیم داد
امتیاز: 0.00
شما باید یک عنوان و متن وارد کنید!
برای پاسخ دادن به این ارسال باید از
صفحه قبلی
اقدام کنید.
با سلام
گرچه از میانه بحث وارد شده ام اما در این زمینه چند نکته به نظرم می رسد که خدمت عزیزان عرض می کنم:
1- عبارت نسبت دین و فرهنگ متاسفانه خیلی گسترده است. چرا که فرهنگ های بومی آمریکای جنوبی تا متمدن ترین فرهنگ ها را در بر می گیرد از طرف دیگر خرافی ترین ادیان مانند توتمیسم و ... را تا پیشرفته ترین ادیان مثل اسلام و مسیحیت را شامل می شود. به همین علت اگر بخواهیم نسبت این دو را بیان کنیم مجبوریم به گفتن چند کلمه کلی بسنده کنیم مانند اینکه این دو با هم عموم و خصوص من وجه دارند و یا ....
2- با نگاهی به تمدن های بشری می بینیم که در بعضی از آنها یک دین آنقدر قوی است که فرهنگ یک هزاره را می سازد. و یا یک دین آنقدر ضعیف است که با تند باد ضعیفی از بین می رود. از طرف دیگر بعضی فرهنگ ها را می بینیم که آنقدر قوی هستند که چندین دین را در کنار یکدیگر تحمل می کنند و بعضی فرهنگ ها یک شبه دچار اضمحلال می شوند. پس باز هم می بینیم که عبارت نسبت میان فرهنگ و دین چندان گویا نیست
3- مطمئنا یکی از مسائلی که برای ما جذاب خواهد بود نسبت میان دین اسلام و فرهنگ های مختلف است. در این جا این سوال مطرح می شود که اسلام آیا از جنس فرهنگ است بدین معنا که وقتی در جایی وارد می شود باید فرهنگ قبلی رخت بر بندد تا اسلام در جای او بنشیند یا نه جنس اسلام جنس دیگری است؟
متشکرم.
امتیاز: 0.00
شما باید یک عنوان و متن وارد کنید!
برای پاسخ دادن به این ارسال باید از
صفحه قبلی
اقدام کنید.
با سلام
آقای ناظم نیا فرآیند تاثیر دین بر فرهنگ و بالعکس است که اهمیت دارد یعنی چرا ادیان فرهنگها را تغییر می دهند؟
ضمن اینکه خیلی از مقوله های فرهنگی امروز تاثیر بر دین داشته اند و باعث تغییر برخی از مولفه های غیر ثابت دین شده اند.
در مورد ادیان کنفسیوسی باید گفت آنها بیش از اینکه انسان را متوجه یک حقیقت متعالی کنند در واقع یک روش خاص را القا می کنند که به صورت اصولی کلی مطرح گردیده است.
امتیاز: 0.00
شما باید یک عنوان و متن وارد کنید!
برای پاسخ دادن به این ارسال باید از
صفحه قبلی
اقدام کنید.
فرهنگ
با تشکر از سرکار خانم سیارپور در مورد مباحثی که در مورد فرهنگ نوشته اند باید گفت تعریف فرهنگ بسار متنوع و بی شمار است مرحوم علامه جعفری در کتابی بنام فرهنگ پیرو و پیشرو شاید بیش از 1000 تعریف از فرهنگ آورده است. که هر کدام با ویژگیهای مختلفی فرهنگ را تعریف کرده اند(تعریف به اجزاء - تعریف فلسفی - تعریف جامعه شناختی و ....)
اما تعریفی که من مدنظرم است تعریفی در کلیت فرهنگ است که می تواند روشنگر ارتباط بین فرهنگها و ادیان باشد که یکی از اساتید آنرا مطرح نموده است
امتیاز: 0.00
شما باید یک عنوان و متن وارد کنید!
برای پاسخ دادن به این ارسال باید از
صفحه قبلی
اقدام کنید.
فرهنگ در لغت به معنای دانش ، عقل و بزرگی آمده است و مصدر واژه فرهیختن به معنای علم و ادب و هنر آموختن می باشد. این لغت از دو جزء فر به معنای جلو، بالا بر و پیش آمده هنگ از ریشه اوستایی به معنای کشیدن و سنگینی و وزن آمده است.
برخی از تعریفهای فرهنگ:
تایلور: فرهنگ کلیت در هم تافتهای است که شامل دانش، دین، هنر، قانون، اخلاق، آداب و رسوم و هر گونه توانایی و عادتی که آدمیهمچون عضوی از جامعه بدست میآورد میباشد که البته به نحوی تعریف تمدن نیز میباشد.
تمامیفعالیتهای اجتماعی به گسترده ترین معنای آن زبان، زناشویی، نظام مالکیت آداب و صفات و همه چیز جزء فرهنگ قرار میگیرد. تعاریف تکوینی: که براساس فرآوردههای اجتماع بشری است.
ویلی: فرهنگ آن بخش از محیط زیست است که بشر خود آفریده و باید خود را با آن سازگار گرداند.
رویتر: اصطلاح فرهنگ به معنی مجموع آفرینشهای بشری و به معنای نتایج سازمان یافتهی تجربهی بشر تا زمان کنونی به کار میرود. کهاین تعریف هم شامل تمدن میشود. تعاریف تاریخی که براساس میراث اجتماعی است. فرهنگ مجموعهی مرتبطی از کردارها و باورها که از راه جامعه به ارث رسیده و بافت زندگی ما را تعیین میکند.
لین تون: وراثت اجتماعی فرهنگ است یعنی هر چه از نسل قبل به نسل بعد برسد.
ساترلن: فرهنگ شامل بر هر چیزی است که بتواند از نسلی به نسل دیگر منتقل شود. تعاریف روانشناختی که به فرهنگ به عنوان وسیله سازگاری و حل مسائل نگاه میشود. دالن سن: فرهنگ راه و روش مشترک زندگی است یعنی عامل سازگاری انسان با محیط طبیعی و نیازهای اقتصادی خود.
یانگ: فرهنگ مشتمل بر تصورات، عادتهای مشترک و کم و بیش یکسان شده که در جهت نیازهای همیشگی آدمیپرورانده شده است.
تعریف ساختاری با تکیه با ا لگوسازی یا سازمان فرهنگی
ولیین: فرهنگ سیستمیاست از الگوهای عادتی که در پاسخگویی با یکدیگر در ارتباط بوده و وابسته بههم هستند.
کوتو: فرهنگ عبارت است از شیوه زندگی تمامییک قوم کههمین فرهنگ در مورد کل آن قوم همان نقشی را دارد کهیک شخصیت در مورد فرد دارد. تعریف هنجاری با تکیه بر ده روش
بوگاردوس: فرهنگ مجموعهی راه و رسمها، عمل و اندیشهیک گروه اجتماعی در گذشته و حال است و عبارتست از مجموعهی باورها و نیز رسوم رسیدهاند نسل قبل. یانگ: استعدادی برای این راه و رسم ها همگانی و پذیرفته شده اندیشه و عمل فرهنگ است.
این تعاریف، تعاریف غربی ها بود از فرهنگ که گفته میشود بیش از سیصد تعریف است.
صحبنظران نیز تعاریفی دارند.
آقای موسایی کتابی به نام دین و فرهنگ توسعه دارند که کتاب بسیار جالبی است در آن کتاب ایشان تعریف کردهاند:
مجموعهی دیدگاهها، ارزشها، اعتقادات و باورهای یک جامعه است که بر رفتار افراد حاکم است که در این تعریف فرهنگ دارای سه خصوصیت است :
1- قالب افراد جامعه آنرا پذیرفته باشند.
2- در مقام عمل به خاطر عمق مقبولیت آن عاقلانهیا غیر ارادی میباشد
3- تغییر آن مستلزم گذشت زمان است.
شهید باهنر میفرمایند : فرهنگ مجموعهی برداشتها، اندیشهها، موضعگیریهای فکری، هنر ادبیات، فلسفه، آداب سنن، رسوم و روابط حاکم اجتماعی است که تکیه بر دو عنصر یکی اندیشه و دیگری خصلتها میباشد- کهایشان پیرامون فرهنگ انقلاب اسلامیاین تعریف را ارائه میدهند که در آن زمان تعریف بسیار خوبی بوده است- اندیشهها تحت تاثیر جهانبینی و خصلتها تحت تاثیر ایدئولوژی است.
علامه جعفری میفرمایند:
فرهنگ عبارتی است از کیفیت یا شیوهی بایسته و یا شایسته بر آن دسته از فعالیتها حیات مادی و معنوی انسانها که مستند بر طرز تعقل سلیم و احساسات تصعید شدهی آنان بر حیات معقول تکاملی میباشد.
ایشان در فلسفه دین حیات معقول را تعریف میکنند که برای روشنتر شدن تعریف مذکور آنرا میآوریم:
تکاپویی آگاهانه کههر یک از مراحل زندگی که در این تکاپو سپری شود اشتیاق و نیروی حرکت به مرحلهی بعدی را میافزاید. شخصیت انسانی رهبر این تکاپوست. آن شخصیت که حیات معقول سرچشمهی آن است، این جهان معنیدار گذرگاهش و قرار گرفتن در جذابیت کمال مطلق در ابدیت مقصد نهایی آن است. آن کمال مطلقی که نسیمیاز محبت و جلالش واقعیت هستی را به تموج در آورده و چراغی فرا راه پرنشیب و فراز تکامل ماده و معنی میافروزد. در تعاریفی که ذکر گردید به جنبههای مختلف فرهنگ اشاره شده بود و در این تعاریف بیش از همه به ذکر اجزاء فرهنگ پرداخته شده (تعاریف غربی) و با ذکر تعابیری مثل فراوردههای بشری، دانش، دین، هنر و مواردی مانند آن و یا راه و رسمهای اجتماعی و تصورات مشترک و از این قبیل تعریف شدهاند.
اما تعریفی که به مذاق بنده بیشتر خوش آمد تعریف ذیل از کتاب فرهنگ و مقاومت فرهنگی است:
فرهنگ مجموعهای از بینشها، باورها، گرایشها و رفتارهای مادی و معنوی افراد یک جامعه است که از نسلی به نسل دیگر منتقل میشود.
امتیاز: 0.00
شما باید یک عنوان و متن وارد کنید!
برای پاسخ دادن به این ارسال باید از
صفحه قبلی
اقدام کنید.
با سلام
اگر اشتباه نکنم ادیان بر اندیشه ها تاثیر می گذارند که در واقع سازنده فرهنگها هستند اکثر ادیان دارای دستورهای رفتاری هستند پس ادیان بر بخش دیگری از فرهنگ که رفتارهای مادی و معنوی نیز تاثیر گذار خواهند بود ادیان با آمدن و معرفی در جوامع مختلف فرهنگها را تغییر داده اند و هرچه دین کامل تر و در شوؤن مختلف نفوذ داشته باشد فرهنگ عمیق تری را شکل می دهد از این جمله می توان به فرهنگ سازی ادیانی مثل یهودیت و مسیحیت و اسلام اشاره کرد.
آیا درست نتیجه گیری کرده ام؟
تاثیر فرهنگها بر ادیان چیست؟
امتیاز: 0.00
شما باید یک عنوان و متن وارد کنید!
برای پاسخ دادن به این ارسال باید از
صفحه قبلی
اقدام کنید.
با سلام
با تشکر از خانم حاتمی که نتیجه گیری درستی کرده اند به واقع خیلی از مولفه های اصلی و فرعی فرهنگ بیشتر مردم در دنیا نشات گرقته از دین مورد نظرشان می باشد.دین و ایمان به آن محقق نخواهد شد مگر آنکه به باور انسان برسد و باور دین در همه شوونات فرد تاثیر گذار خواهد بود.
ادیان چه الهی باشند چه غیر الهی بر اجتماع افراد نیز تاثیر گذار خواهند بودو
اما آیا فرهنگها نیز بر دین تاثیر دارند؟
امتیاز: 0.00
شما باید یک عنوان و متن وارد کنید!
برای پاسخ دادن به این ارسال باید از
صفحه قبلی
اقدام کنید.
با سلام
با تشکر از زحمات شما
به نظر من فرهنگ هم می تواند بر دین تاثیر گذار باشد اما این تاثیر نباید و نمیتواند دین را دچار تغییر اساسی کند برخی از فرهنگها ذاتا با اصل دین کار دارند که فرهنگ امروز غربی از این ویژگی برخوردار است.
امتیاز: 0.00
شما باید یک عنوان و متن وارد کنید!
برای پاسخ دادن به این ارسال باید از
صفحه قبلی
اقدام کنید.
ناشناس
در : شنبه 16 اردیبهشت 1385 [16:20 ]
چرا آمریکا مسیحیان پرشماری دارد ؟
اگر فرهنگ غربی ، با اصل دین کار دارد ، پس چرا آمریکایی های مسیحی ، نقش مهمی در کشورشان دارند و داشته اند؟
امتیاز: 0.00
شما باید یک عنوان و متن وارد کنید!
برای پاسخ دادن به این ارسال باید از
صفحه قبلی
اقدام کنید.
با سلام
قبل از هز چیز باید به چند نکته توجه داشت؟
- به نظر من ابتدا باید ببینیم این فرهنگ غرب امروز چه ویژگی دارد که همه از دست آن می نالند مهمترین ویژگی این فرهنگ مبتنی بودن آن بر اومانیسم است در این فرهنگ به شدت به ابعاد مادی بشر توجه می گردد و خیلی از مولفه ها فرهنگ مورد هجوم آن قرار می گیرد از جمله آنها تغییر اساسی در باور انسانها و به تبع آن تغییر در رفتار انسانها می باشد (پیشرفت بی حد و حصر امروز جدایی از مثبت یا منفی بودن آن سعی در رسیدن به آرمان اومانیسم دارد)
- اما آیا مسیحیت امروز آن دین اصیلی است که حضرت عیسی آن را آورده است به اعتراف همه، مسیحیت امروز تحریف شده است حتی به نظر بنده مسیحیت امروز از همین انسان محوری رنج می برد. اگر چه همین مسیحیت تحریف شده هم با این فرهنگ غربی مشکل دارد چه شما بارها شنیده اید مسیحیان و افراد مذهبی در همین آمریکا از عدم رعایت اصول اخلاقی می نالند.
-اما چرا در آمریکا مسیحیان بی شماری است نشان دهنده اعتقاد به خداست مردم آمریکا مسیحی دارند که این نشان از فطری بودن دین است اما این نشان دهنده پذیرش فرهنگ غربی نمی باشد.
امتیاز: 0.00
شما باید یک عنوان و متن وارد کنید!
برای پاسخ دادن به این ارسال باید از
صفحه قبلی
اقدام کنید.
ناشناس
در : دوشنبه 18 اردیبهشت 1385 [16:57 ]
اصل دین مسیحیت؟
با سلام
باید ببینیم آیا مسیحیت امروز همان مسیحیت اصیل و واقعی است پر واضح است که مسیحیت امروز به شدت تغییر کرده است و همین انحراف در دین خدا توسط افراد مختلف زمینه ظهور آرین دین را پدید آورد البته همین دین تغییر یافته نیز گاهی با این فرهنگ غرب به تضاد می رسد چه شما در همین آمریکا می بینید که از مشکلاتی که برای افراد پیش آمده می نالند.
امتیاز: 0.00
وزارت آموزش و پرورش > سازمان پژوهش و برنامهريزی آموزشی
شبکه ملی مدارس ایران رشد
شما باید یک عنوان و متن وارد کنید!