کاشفین و بازیابندگان


کاشفین و بازیابندگان

بسیاری از مردم ، از خود می‌پرسند من افکار و اندیشه‌ های خویش را درباره اهمیت دنیاهایی مثل دنیای آفتاب ، خاک ، هوا ، آب از کجا بدست آورده‌ام ، و من جواب می‌دهم:
از علم پیشینیان و متد هایی که حکما و اطبای اروپایی در قرن نوزدهم هم به کار می‌بردند از تجربیات و آزمایش های مخصوص خودم و شاگردانم و همچنین از اکتشافات علوم جدید ، اطلاعات و معلومات خود را تحصیل کرده‌ام.
معابد یونانی که وقف آفتاب می‌شدند ، اهمیتی را که تمام ملتها به فواید تنفس می‌دادند ، سهم مهمی را که برای غذای کامل در تأمین و نگهداری سلامت و تندرستی کامل داشتند همه اینها عواملی هستند که مرا به شدت تحت‌تأثیر خود قرار داده‌اند . هیچکدام از اینها چیز تازه ای نیست و حال آنکه اعصار و قرونی در تاریخ زندگانی انسانی پیدا می‌شود که این عادات و اعمال تقلیل یافته و یا متروک شده‌اند!
در زمان قدیم پاکی و نظافت بقدری اهمیت داشت که مقام عقل را به‌دست آورده بود و در آن وقت کسی که نظیف بود مثل کسی بود که عقل داشت.زمانی بود که در آن وقت می‌گفتند ، هوای شبانگاهی مضر و زیان‌آور است و امروز هم حتی در آمریکا عده‌ای می‌گویند زمین اگرچه خسته شده یاشد بازهم زمین است و هرچه در این زمین است و هرچه در این زمین خسته بروید خوب است!….
ما می‌دانیم که همه اینها دروغ و اشتباه است ، ما می‌دانیم آفتاب یکی از عناصر لازم برای تندرستی است ، ما می‌دانیم که هوای شبانه مضر نیست و ما می‌دانیم آب برای سلامت و حیات گیاهان ، حیوانات و موجودات انسانی لازم است.علم و دانش ، بسیاری از چیزهای عجیب را کشف کرده‌ است ولی بسیاری از این چیزها که خیلی مهم اند و اهمیت دارند کشف نشده‌اند بلکه سابقاً بوده‌اند و گم شده‌اند و علم و دانش جدید آنها را باز‌یافته است.استعمال افدرین یکی از نمونه‌هایی است که چینی ها آن را در هزاران سال پیش مصرف می‌کردند. فکر اینکه زمین باید تغذیه شود و تجدید گردد تا در مقابل آنچه به آن داده شده پس گرفته شود از ملت های ابتدایی است و مردم چنین ملتهایی به خوبی آنرا می‌دانستند و علم و دانش امروز ، به ما می‌آموزد که آنها کاملاً حق داشتند.
نعمت تنفس کامل را اجتماعات و تمدن هایی می‌شناختند که اطلاعات علمی درباره آن نداشتند ، آبی را که برای رفع تشنگی و یا پاکی و نظافت مصرف می‌کنیم تا سلامت ما را حفظ کرده و خوشبختی ما را فراهم آورد انسانها و حتی حیوانات فواید آنرا می‌دانستند و هیچ علمی برای اثبات و مدلل کردن آن بکار نرفته است.فکر اینکه تندرستی و سلامت چیزی طبیعی است که بر تمام چیزهای دنیا اولویت و برتری دارد مدتی طولانی موجب توسعه این اندیشه شد که بیماری و درد ، مجازاتی است که خدایان ناراضی در مقابل گناه بندگان عاصی خود مقرر می‌دارند و تنها وسیله تسکین دادن و آرام کردن آن توسل به عبادت است و ما در این بخش قسمتی از این اعمال را که تاریخ برای ما انتقال داده و مربوط به این موضوع است نقل می‌کنیم.
چهار قرن قبل از میلاد مسیح دیوکلس دوکاریستوس توصیه می‌کرد که غذای اصلی را با سبزی های خام شروع کنند و این فکری است که دو هزار سال بعد ویرخوو آنرا گرفته و تعمیم و رواج داد. رومیان به استحمام اهمیت فراوانی می‌دادند و حمام های باعظمتی می‌ساختند که امروز ایستگاه راه ‌آهن پنسیلوانی به نیویورک‌سیتی از روی مدل اتاق مرکزی حمام های کاراکالا در روم ساخته شده است. زرتشت پیغمبر ایرانی آب را چیز مقدسی می‌دانست و آنرا برای تطهیر و مداوای بیماران بکار می‌برد در آیین زرتشت بعد از آب ، شیر دارای خصلت مقدسی است و از آن احترام فراوان سخن می‌رود.
پزشکان چینی عادت داشتند بگویند اول روح و بعد بیماری را باید معالجه کرد.
این فکر با طرز جالبی مربوط به متدهای جدیدی می‌شود که درباره معالجه امراض پسیکوزوماسی گفتگو می‌کند.
چینیها به آنچه مربوط به تنفس و دم زدن بود اهمیت بسیار زیادی می‌دادند آنها یک غذای ساده و معتدل را توصیه می‌کردند و عقیده داشتند که خوردن بی‌اعتدال علت بیماریهاست.
این فرضیه به وسیله بسیاری از کمپانی‌های بیمه عمر مخصوصاً « کمپانی بیمه عمر مترو پولیتن » که از بزرگترین کمپانی ‌های معروف بیمه جهان است کاملاً تایید و تصدیق گردیده است .
چینی‌ها همچنین عقیده داشتند که یک کار فکری شدید جسم را خراب می‌کند و اکنون علم جدید پسیکوزوماسی به آنها حق می‌دهد و عقیده آنها را صد در صد تصدیق می‌کند آها همین‌طور اعلام می داشتند که هیچ دارویی بهتر از روح شاد و عقل سالم نیست و حالا ما می‌دانیم که خوشبختی برای تندرستی است همان‌طور که تندرستی برای خوشبختی است.
در نخستین قرن عصر ما ، آتنه می‌گفت : یک تغذیه مفرط و پر خوری یکی از اولین علل بیماریهاست.
در آمریکا هم امروز مطالعات و تحقیقات کمپانی مترو پولیتن درباره بیماریها و چاقی همین نتیجه را اعلام می دارد و صحت آن را به ثبوت می‌رساند.
از آشور عهد عتیق این فکر برای ما آمده است که می‌توان بیماری را شفا و درد او را تسکین داد اگر سر او را پایین‌تر از پای او قرار دهند.
من « تخت مورب » را به منظور معالجه کامل بیماریها توصیه نمی‌کنم ولی معتقدم که ممکن است این تخت را برای بهبود و سلامت و تسکین دردها مفید باشد.
پلین اعتقاد داشت که هر گیاهی یک ارزش طبی کامل دارد و در حال حاضر ما گیاهان بسیاری را کشف کرده‌ایم که دارای ارزش معالج نیرومندی است.
قابله ها و ماماهای قدیم نان بیات چاودار را در مورد بیماران خود مصرف می‌کردند و امروز « ارگو » یا زنگ چاودار را برای انعقاد رحم پس از زایمان تجویز می‌کنند.
بالاخره یکی از افکار خیلی قدیمی که امروز بین ما رواج کامل دارد جمله معروف عقل سالم در بدن سالم است و این جمله ، جوهر روانشناسی و بیماریهای روحی و جسمی (پسیکوزو ماسی) است.
« آتنه » چیز دیگری را یادداشت کرده و نوشته است که ارزش آن در زمان ما کاملاً شناخته و معروف شده است و آن رابطه کاملی است بین استراحت و رفع خستگی و یک روح خوشحال با یک غذای کامل موجود است اکنون کاملاً ثابت شده و به حقیقت پیوسته است که یک غذای سنگین و ثقیل را نباید به عصبانیت و خستگی مزاج افزود.
یونانیان اهمیت زیادی به استراحت ، به نور آفتاب ، به حمامها ، به هوای تازه و یه رژیم غذایی می‌دادند و عقیده داشتند که تندرستی و بیماری طبیعی است و پدیده ‌های مافوق طبیعت نیست و بدن وقتی میل پیدا کند شفا یابد باید آزاد شود و استراحت کند تا قوای از دست‌رفته را دوباره به‌دست آورد.
در پایان قرون وسطی « سر جان هارینگتون » می‌گفت : سه معالج بزرگ برای درمان بیماریها وجود دارد که به ترتیب اهمیت عبارتند:

  • معالج آسایش و خیال.
  • معالج خوش‌بینی.
  • معالج رژیم.

آیا بهتر از این راهنمایی توصیه‌ای وجود دارد که ما برای معالجه خود از شر بیماریها و امراض دست به دامان آسایش خیال ، رضایت و رژیم بشویم و برای خود آرامش و شادی و غذای کافی و کامل را فراهم آوریم.
پاراسلس یکی از بزرگترین پزشکان قرون وسطی عادت داشت بگوید : افتخار بر کسی باد که در جاده‌های مغشوش و تاریک و ظلمانی راه نمی‌رود بلکه راههای روشن و طبیعی را برمی‌گزیند زیرا طبیعت دارویی عالی و پزشکی جاویدان و همیشگی است . پاراسلس پلی است که طب قدیم را به طب جدید اتصال می‌دهد ، او از گذشته قطع علاقه نمی‌کند و راه آینده را برمی‌گزیند او عادت داشت بگوید : پزشک مراقبت می‌کند ولی طبیعت شفا می‌بخشد!…...
چندی پس از پاراسلس ، آمبروازپاره همین جمله را با وضوح بیشتری به این عبارت می‌گفت: « من زخم‌بندی کردم خدا شفا بخشید… » همه این پزشکان عالیقدر به روشهای طبیعی در معالجه امراض اعتقاد داشتند زیرا در طبیعت عناصر مقوی و کاملی وجود دارد که آن عناصر آفتاب ، زمین ، هوا و آب است که من هم اینقدر برای استفاده از آن اصرار و تأکید کرده‌ام.
من عقیده دارم پیشینیان بعضی اطلاعات و معلوماتی را داشته‌اند که اگر آن سنن قدیمی را ما هم از دست نداده بودیم می‌توانستیم آن را به کار بندیم . اگر پیشینیان علم محققی را نداشتند ، متدهای مطمئنی را داشتند که آن متدها برای آنها و برای ما بطور یقین خوب و قابل اجرا بود. من می‌دانم که متدهای غذایی آنها بسیار کامل و مرتب بود و آنها غذای خود را از موادی ترتیب می‌دادند که طبیعت آن را به‌وجود آورده بود و برعکس امروز مواد حیاتی را از اغذیه کم نمی‌کردند تا غذا ضعیف شود و آن نیرو و قوتی را که باید ، بدن ندهد.
البته از علمی که اکنون داریم و به کمک آن علم می‌توانیم دوره بیماری را کوتاه کنیم جای تعجب و شگفتی است ولی عجیبتر از آن علمی است که به کمک آن علم می‌توانیم از وقوع بیماریها پیشگیری کرده و بکلی از ظهور آن جلوگیری نماییم.
آینده در مقابل ماست ، ما نمی‌توانیم به عقب بازگردیم و به طبیعت بازگشت کنیم اما می‌توانیم به سوابق و گذشته‌های تاریخی خود توجه نماییم و نظری به وقایعی بیاندازیم که بعضی از آن وقایع و حوادث بد و بعضی خوب بودند من به طبیعت اعتقاد دارم و من معتقدم که طبیعت چشمه زاینده و بزرگ تندرستی و خوشبختی است اما من جداً اعتقاد دارم که تمام چیزهای خوب و مفید باید در حال پیشرفت به سوی طبیعت بدست آید نه آنکه به عقب برگردیم و آنها را بدست آوریم .
چرا باید چنین گفت؟…

لینک های مربوطه:





تعداد بازدید ها: 9606