مکانیسم دفاعی اضطراب زا


نگاه اجمالی

فروید انواع مختلف مکانیسم‌ها را شناسایی و تعریف کرده است. مکانیسم‌های دفاعی را می‌توان به سه دسته تقسیم کرد. دسته اول مکانیسم‌هایی هستند که باعث سازگاری و بهداشت روانی خوبی در فرد می‌شوند. دسته دوم مکانیسم‌های هستند که در دراز مدت باعث اختلالات "نوروتیک" (Neurotic) می‌شوند، هر چند بکارگیری آنها بصورت مداوم و طولانی ممکن است به اختلالات "سایکوتیک" (Psychotic) منجر شود. دسته سوم اختلالاتی هستند که دراز مدت باعث اختلالات نوروتیک و روان پریشی می‌شوند.

سرکوبی (Repression)

اساسی‌ترین مکانیسمی که مورد استفاده افراد قرار می‌گیرد سرکوبی است. فروید بر این عقیده بود که روانکاوی (Psychoanalyst) باید برآن تکیه کند، تا خواسته‌ها ، آرزوها ، افکار سرکوب شده به خودآگاهی آورده شود. این بدین معنی است که شخص در سرکوبی تکانه‌های اظطراب‌آور را از ضمیر ناخودآگاه به ضمیر ناخودآگاه پس می‌زند (خارج می‌کند)، اما موضوعات سرکوب شده هرگز از بین نمی‌رود و زمانی که خود ضعیف شود، غالبا در سطح هوشیاری ظاهر می‌شوند.

همچنین آنها بصورت غیر مستقیم بر رفتار شخصی تاثیر می‌گذارد، نظیر ظهور این تکانه در رویا و کابوس‌های شبانه ، اعمال و گفتار تصادفی و اشتباهات غیرعمدی و ناخواسته. همچنین سرکوبی انرژی روانی (Libido) زیادی را از فرد برای نگهداری موضوعات در ناخودآگاه می‌گیرد و هرچه موضوعات سرکوب شده بیشتر باشد تاثیر مخرب آنها در سلامت روانی و رفتاری فرد بیشتر خواهد بود، بدین ترتیب انباشته شدن موضوعات سرکوب شده در ناخودآگاه باعث بروز انواع اختلالات روانی در سطح نودوز نظیر اختلالات اضطرابی ، روان – تنی ، تبدیلی (Anxiety Psycho - Somatic Conversion ) و حتی در سطح سایکوتیک می‌شود.

واکنش وارونه (Reaction Formation)

در این مکانیسم افکار ، گفتار و رفتار ظاهری فرد برعکس تمایلات و انگیزه‌های درونی (نهاد) است. چرا که این تمایلات به حدی اضطراب‌آور و ایجاد کننده احساس گناه هستند که نمی‌توان وارد هوشیاری شوند. اما معمولا واکنش وارونه از طریق رفتارها و گرایشات افراطی و غیر منطقی که هیچ تناسبی با موقعیت ندارد، آشکار و شناخته می‌شوند. نمونه‌ای از رفتارهایی که احتمالا زیر بنای آنها این مکانیسم است در نگرانی شدید مادر (یا نامادری) به فرزند (یا فرزند خوانده) نسبت به سلامت او دیده می‌شود. آنها رفتار مراقبتی افراطی را اعمال می‌کنند که احتماال ریشه در نفرت ، خشم و دشمنی آنها نسبت به فرزند (یا فرزنده خوانده) دارد.

دلیل تراشی (Rationalization)

دلیل تراشی یعنی پیدا کردن دلیل قانع کننده و خوش ظاهر برای توجیه انجام ندادن رفتار قابل قبول یا انجام دادن رفتار غیر قابل قبول است. در دلیل تراشی از دلایلی استفاده می‌شود که از نظر اجتماع و فرد قابل قبول است. در واقع این یک تدبیر فریب دهنده و دروغ زیرکانه است که باعث کاهش اضطراب و احساس گناه و شرمساری می‌شود. برای نمونه دانش آموزی که در امتحان تقلب کرده یا فروشنده‌ای که کم فروشی یا گران فروشی کرده برای کاهش و از بین بردن احساس گناه و ناراحتی وجدان خود دلیل می‌آورد که همه تقلب می‌کنند یا اکثر فروشنده‌ها از این کارها می‌کنند.

عقلانی کردن یا فلسفه بافی (Intellectualization)

در این مکانیسم جنبه‌های هیجانی و عاطفی یک تجربه با تمرکز بر افکار و اعمال انتزاعی و کمالات و اندیشه‌ها و واقعیت‌ها نادیده گرفته می‌شوند. استفاده کنندگان این مکانیسم گفتار و رفتارشان سرد و یکنواخت بدون بار عاطفی است. جنبه مفید این مکانیسم در افرادی دیده می‌شود که داشتن هیجان و عاطفه بر کارکرد و سلامت روان آنها تاثیر منفی می‌گذارد، نظیر کار پزشکان و مرده شورها و افراد زندانی کارکرد منفی و مخرب این مکانیسم بیشتر در افراد دچار اختلال وسواسی – جبری دیده می‌شود. در ذهن آنها احتمالا افکار مرگ پدر و مادر و... بدون احساس گناه و هیجان و با این عقل‌گرایی که مرگ حق است وجود دارد.

برون فکنی یا فرافکنی (Projection)

در این مکانیسم افکار ، آرزوها و تمایلات غیر قابل قبول و اضطراب‌آور به دیگران نسبت داده می‌شود، در حالی که فرد انتساب آن تمایلات را به خود نفی می‌کند. این مکانیسم باعث می‌شود که شخص دیگران را مسئول اشتباهات و ناکامی‌های خود بداند و آنها را سرزنش کند. نمونه‌ای از این رفتارها در مردی دیده می‌شود که می‌خواهد همسرش از همسرش جدا شود (طلاق بگیرد) و برای این کار همسرش را متهم به بی‌وفایی و علاقه نداشتن می‌کند، همچنین افراد منحرف با فرافکنی جامعه و دیگران را منحرف یا علت انحراف خود ذکر می‌کنند. نمونه بیمارگونه استفاده این مکانیسم در بیماران اختلال شخصیت پارانوئید دیده می‌شود.

جابجایی (Displacement)

در این مکانیسم "خواسته‌ها و تمایلات اضطراب‌آور نهاد نسبت از یک موضوع به موضوعی دیگر ، که کمتر اضطراب‌آور یا خطرناک منتقل و منحرف می‌شود. در واقع در جابجایی برای برآوردن شدن خواسته‌های نهاد ، موضوعات (اهداف) و افراد ضعیف جانشین موضوعات (اهداف) و افراد قوی می‌شود. نمونه‌ای از این رفتار در پرخاشگری مردی نسبت به همسرش که از دست رئیس‌اش عصبانی است، دیده می‌شود. او به دلیل خطرناک و اضطراب‌آور بودن نشان دادن خشم و نفرت به رئیس (موضوع قوی) آنرا به همسرش (موضوع خفیف) منتقل و جابجا می‌کند. همچنین است ظرف شکستن زنی که از دست شوهرش عصبانی است.

باطل سازی یا خنثی سازی (Neutralization)

در این مکانیسم شخص برای از بین بردن یا کاهش اضطراب و تنش درونی خود بوجود افکار ، آرزوها و اعمال غیر قابل قبول اعتراف می‌کند (در پیش وجدان خود یا یک فرد معتمد) بدین ترتیب فرد احساس می‌کند بار سنگینی از دوشش برداشته شده است (البته بطور موقت) نمونه‌ای از این رفتار در آیین‌های اعتراف به گناه مذاهب مختلف در پیش خداوند یا روحانی مقدس دیده می‌شود. هچنین بعضی افراد مجرم (بخصوص قاتلان غیر حرفه‌ای) به احتمال زیاد خود را به دستگاه قضایی معرفی و به اعمال خود اعتراف می‌کنند.

مباحث مرتبط با عنوان


تعداد بازدید ها: 32971