ذات




حقیقت هر چیز را ذات آن چیز می گویند. به عبارت دیگر، ذات یعنی خود شئ و اصل شئ. اصطلاح ذات در فلسفه و منطق، کاربرد زیادی داشته و البته در جاهای مختلف، معانی متفاوتی دارد. مهمترین معانی ذات عبارتند از :

1ـ ذات به معنی ماهیت شئ.

ذات به ماهیت شیئ اطلاق می شود، یعنی آنچه چیستی شیئ به آن است. به عبارت دیگر، به خصوصیاتی از هر چیز اطلاق می شود که اگر از دست بروند، دیگر آن شیئ وجود نخواهد داشت. منظور از ذات در اینجا، حقیقت شیئ است که در مقابل وجود شیئ قرار می گیرد.

2ـ ذات به معنی چیزی که قائم به خود است.

ذات چیزی است که قائم به خود باشد و درمقابل آن عرض قراردارد، یعنی چیزی که قائم به خود نیست. مانند اینکه می گوییم جسم، ذات و رنگ عرض است; زیرا جسم برای وجود خود به چیز دیگری وابسته نیست، در حالی که رنگ در تحقق خود احتیاج به جسم دارد، یعنی باید جسمی باشد تا رنگ در آن به وجود بیاید و به اصطلاح عارض آن گردد. ذات در این معنا، جوهر نامیده می شود و همان طور که گفته شد، عرض در مقابل آن است. ذات به باطن و حقیقت شیئ اطلاق می شود، اما عرض فقط دگرگونی های ظاهری شیئ است. ذات امری ثابت است، و اعراضند که دگرگون می شوند.

3 ـ مجموع مرکب از جنس و فصل.

جنس و فصل هر چیز را روی هم، ذات آن چیز گویند که در واقع همان ماهیت و حقیقت اصلی شیئ است.

برای اطلاع بیشتر در مورد ذات نگاه کنید به:


منابع

  • فرهنگ فلسفی
  • منطق صوری صفحه 137
  • شرح مصطلحات فلسفی صفحه 86


تعداد بازدید ها: 45329