تهران در دوره های مختلف


تهران دوره صفویه:

این دوره از حیات شهر تهران، از زمان شاه تهماسب صفوی(948- 930 هـ.ق) آغاز میشود. در این زمینه دکتر ناصر تکمیل همایون در کتاب تاریخ اجتماعی و فرهنگی تهران آورده است: شاه تهماسب صفوی که به دلیل مدفون بودن جد اعلای صفویان- امامزاده حمزه- در جوار حضرت عبدالعظیم بارها از قزوین به زیارت این اماکن مقدسه میرفت، نخستین بار در سال 944 هـ.ق از قریه آباد تهران دیدار کرد و از آن خوشش آمد و به شکارگاه های آن علاقه مند شد و چندین بار در سفرهای خود در آن قریه اقامت گزید.

او سرانجام در سال 961 هـ.ق دستور داد در پیرامون تهران که 6000 گام محیط آن بود، بارویی با یکصد و چهارده برج(به عدد سوره های قرآن مجید) بنا کنند و در هر برج سورهای از کلامالله را برای تبرک پنهان سازند. برجها با فاصله منظم از یکدیگر به این شرح پدید آمد: سمت جنوبی 40 برج، سمت شمالی 31 برج، سمت غرب 22 برج و سمت شرق 21 برج.

تهران ابتدا از نظر وسعت اندکی بزرگتر از چند شهر آن روزگار بود و از چهار طرف دروازههایی به این شرح داشت:

  • جنوب: دروازه اصفهان یا دروازه حضرت عبدالعظیم در مدخل کنونی بازار عباس آباد، خیابان مولوی.
  • شمال: دروازه شیمران در مدخل کنونی خیابان پامنار.
  • غرب: دروازه قزوین در مدخل کنونی بازارچه قوامالدوله، میدان شاهپور سابق.
  • شرق: دروازه دولاب در مدخل کنونی بازارچه نایبالسلطنه خیابان ری.

شاه تهماسب علاوه بر آبادانی تهران، باغ ها و بناهای حکومتی متعددی بنا کرد. پس از مرگ شاه تهماسب، جانشین او شاه اسماعیل دوم نیز توجه خاصی به تهران داشت.

تهران تا پایان سلسله صفویه رو به ترقی و توسعه داشت. با حمله افاغنه به ایران و سقوط شهر اصفهان با تمام عظمت و هیبت آن، شاه سلطان حسین نیز به قتل رسید و افغان ها حکومت را در دست گرفتند.

تهران دردوره تسلط افغان ها:

در این دوره اگرچه پارهای از مناطق ایران تسلیم ایرانیان شرقی(قندهاری و کابلی و...) شده بود، اما شهرهایی هم در دفاع از سلطنت صفویه مقاومت نشان دادند؛ از جمله تهران که اندک اندک به صورت یکی از مناطق برجسته نظامی درمی آمد. شاه تهماسب دوم، جانشین پادشاه مقتول، در سال 1137 هـ.ق از همین شهر «احمدخان تفنگچی» را نزد «فتعلیخان قاجار قوانلو» به استرآباد فرستاد و از او برای مقابله با افغان ها مدد خواست. تهران و قزوین در برابر افغان ها مقاوم بودند. اشرف افغان که پس از فتح اصفهان به سوی شمال حرکت کرده بود، از راه قم خود را به تهران رساند و در حوالی ابراهیم آباد میان دو لشکر افغان و فتحعلیخان قاجار که به مدد شاه تهماسب با جنگجویان ایل به تهران آمده بود، نبرد سختی درگرفت. در این کشمکشها تهران آسیب فراوان دید و سرانجام به دست افغان ها افتاد. آنها در ارگ تهران جای گرفتند و برای جلوگیری از حمله احتمالی مردم شهر روی خندق شمال ارگ پل بستند و جلوی آن دروازهای ایجاد کردند.

پس از قدرتگیری نادرشاه در سپاه شاه تهماسب، خاصه پس از تاجگذاری وی، موقعیت تهران دگرگون شد. در دوره سرداری نادر سرانجام افغانها مجبور به ترک تهران شدند.

تهران دوره افشاریه:

پس از پایان غائله افغان و آغاز زمامداری نادرشاه ، تهران همچنان در راه توسعه گام برمیداشت. با آن که در این دوره پایتخت ثابتی وجود نداشت و مرکزیت حکومتی و اداری هم در اصفهان نگهداشته شده بود، تهران برای نادرشاه اهمیت نظامی یافت و توجه او به تهران به گونه ای بود که در سال 1152 هـ.ق فرزند ولیعهد خود رضاقلیمیرزا را به حکومت تهران مأمور کرد و تمام ولایت به تیول وی درآمد.

تهران دوره زندیه:

با غلبه زندیان و پیروزی کریمخان زند بر محمدحسن خان قاجار و فتح تهران در سال 1172 هـ.ق کریم خان زند در تهران به سلطنت رسید. در این دوره اندک رونقی در اوضاع و احوال تهران پدید آمد. کریمخان زند برای آبادانی تهران کوششهای بسیار کرد. دو محله بزرگ به نامهای عودلاجان و چالمیدان از ترکیب محله های کوچک سابق به وجود آمد و بیشترین جمعیت شهر را در خود جای داد. کاروانسراها، دکان ها و محل کار بازرگانان و پیشه وران در بخشی متمرکز شد و به مرور بازار تهران پدید آمد.

کریمخان به علت درگیری و کشمکش با محمدحسن خان قاجار و کاستن حمایت ترکمن ها از محمدحسن خان، مجبور شد به شیراز برود. از این رو در سال 1176 هـ.ق حکومت تهران را به غفورخان واگذار نمود و پایتخت را از تهران به شیراز منتقل کرد. اهمیت تهران از همین زمان شروع شد. در پایان دوره زندیان تهران سیمای شهری یافت و از زمانی که لشکریان قاجاریه به سرکردگی «مجنون خان پازوکی» آن را گشودند(1199 هـ.ق) به صورت شهری کامل جلوه گر شد.

تهران دوره قاجاریه:

در سال 1200 هـ.ق آقامحمد خان قاجار این شهر جدیدالتأسیس را که تا آن زمان جنبه نظامی داشت، به پایتختی انتخاب نمود و به نوشته اعتمادالسلطنه، پس از تحکیم پایه های حکومت خود در سال 1209 هـ.ق رسماً در این شهر تاجگذاری کرد. از این زمان نهادهای حکومتی در تهران استقرار یافت.

آقامحمدخان بر خلاف دیگر پادشاهان، علاقه چندانی به ساخت بناهای عظیم و باشکوه نداشت. به طوری که از زمان وی تنها عمارت تخت مرمر باقی مانده است. جمعیت شهر تهران را در این دوره 25000 نفر تخمین زدهاند.

پس از آقامحمدخان فتحعلیشاه (1212-1265 هـ.ق) بناها و عمارتهای جدید در تهران ساخت؛ توسعه و تزیین عمارت تخت مرمر، احداث تخت مرمر در وسط میدان، مسجد شاه، مسجد عزیزالدوله و مدرسه مروی و چندین باغ از جمله باغ نگارستان از این جمله است.

در این دوره بسیاری از زمینهای داخلی شهر به مرور به خانه، قصر و بنای دولتی و سفارتخانه و... تعلق گرفت. در دوره محمدشاه با آوردن آب کرج به تهران و تثبیت مالکیت زمین و بالا رفتن مهاجرتها، آبادانی شهر چشمگیر شد.

در زمان محمدشاه احداث بناهای جدید همچنان ادامه داشت. ضلع جنوبی مسجد جامع تهران و بازار بین این مسجد و مسجد شاه- «بین الحرمین»- از آثار این دوره است. در جنوب تهران نیز دروازه دیگری به نام دروازه محمدیه در میدان «پاقاپوق محمدیه» یا میدان اعدام ساخته شد. دروازه دیگری نیز که افغانها به نام دروازه ارگ یا دروازه دولت در مدخل خیابان «باب همایون» ساخته بودند، مرمت و بازسازی شد.

در دوره حکومت ناصرالدین شاه، جمعیت تهران حدود 150000 نفر بود. همراه با گسترش شهر تهران، ناصرالدین شاه ، «میرزا یوسف مستوفیالممالک» صدراعظم و «میرزا عیسی» وزیر را مأمور طراحی نقشه شهر تهران کرد.

در این دوره به سبب اداره کشور و سازمان دهی درست، به دستور میزراتقی خان امیرکبیر محله ارگ با کوشش معمار با سابقه و برجستهای به نام «عبدالله خان معمارباشی» توسعه یافت و بناهای جدید در آن احداث شد.

در هسته مرکزی شهر اندک اندک بازار تهران شکل نهایی به خود گرفت و راسته بازارها، تیمچه ها، کاروانسراها و سراهای متعدد ایجاد شد. به این ترتیب تهران سیمای شهرهای سنتی ایران را یافت و توسعه جدید و مهاجرتهای بسیار پدید آمد.

تهران دوره پهلوی:

در سالهای آغازین سلطنت رضا شاه که پویش شهرنشینی شکل تازهای به خود گرفته بود، جمعیت شهر تهران بار دیگر رو به فزونی نهاد. از این رو دست اندرکاران به فکر گسترش بناهای شهر افتادند. در سال 1309 شهردار وقت که خواهان نوسازی و توسعه شهر تهران بود، بدون توجه به اهمیت تاریخی حصارها، برج و بارو و دروازه ها، آنها را ویران کرد. اما محله های پیرامون این دروازه ها باقی ماند. از میان محله های باقی مانده میتوان محله سنگلج، چالمیدان، خانیآباد، گود زنبورک خانه، پاچنار، دروازه قزوین، عودلاجان و... را نام برد.


تعداد بازدید ها: 33022