مقدمه
یک چینه شناس با متریک مورخ ، احتیاج به سالیابی حوادث متوالی کره زمین دارد که به تدریج از کرهای گرم و سوزان چون
خورشید ، با مناظر بسیار متنوع ساخته شده است. تغییر منظره زمین و تکامل آن حدود پنج میلیارد سال طول کشیده است و هنوز هم خاتمه نیافته است. با این همه ، از این نمایش با حوادث بیپایانش ، صحنههای کاملا مشخصی به چشم میخورد که تماشاگر را تحت تاثیر خود قرار داده و به او اجازه تعیین مقیاسهایی را میدهد.
وقتی که موضوع شناسایی حادثه گذشتهای در میان باشد، یا میتوان آن را نسبت به وقایع گذشته دیگری سنجید و یا اینکه تاریخ وقوع آن را تعیین کرد. اینکه
پستانداران پس از
خزندگان بر سطح زمین ظاهر شدهاند، یا اینکه آتشفشان
پله (
Pelee) قبل از جنگ جهانی اول شروع و به فوران کرده است و یا طبقات
نومولیتدار همیشه پس از لایههای
بلمنیتدار میباشند و غیره ، تعیین نسبی است. تعیین سن نسبی مبتنی بر سه اصل مهم میباشد.
اصل روی هم قرار گرفتن لایهها
یکی از روشهای تعیین سن نسبی در
چینه شناسی ، تعیین سن بر اساس اصل روی هم قرار گرفتن طبقات است. یعنی هر طبقه از
سنگهای رسوبی که طبقهای را بپوشاند، از آن جدیدتر است و هر طبقهای در طبقه رویین خود قدیمیتر میباشد. برای اینکه اصل روی هم قرار گرفتن طبقات قابلیت کاربرد داشته باشد، میبایستی طبقات به وضع طبیعی و عادی خود باشند، چون ممکن است به علت حرکات تکتونیکی مجموعهای از طبقات به صورت قائم یا برگشته در آیند. از طرف دیگر در آبرفتهای رودخانهای یا دریایی در صورتی که سطح اساس دریا پایین رود، آبرفتهای جدیدتر موقعیت پایینتری را نسبت به آبرفتهای قدیمتر اشغال میکنند.
کاربرد این اصل در سنگهای آذرین
یک رگه سنگ آذرین جدیدتر از زمینهایی است که آنها را قطع میکند و قدیمیتر از زمینهایی است که در آن به صورت
قلوه سنگ ظاهر میشود. مثلا
گرانیت الوند همدان جوانتر از سنگهای دگرگونه اطراف خود میباشد که در آنها نفوذ کرده ، ولی در ناحیه
شیر کوه یزد قدیمیتر از
آهکهای کرتاسه است، چون قطعات گرانیت از کنگلومرای قاعده این آهکها یافت میشود. یک گدازه آتشفشانی جدیدتر از زمینهایی است که آنها را میپوشاند و قدیمیتر از آبرفتهای ذرهای است که روی آن قرار دارند.
اصل ادامه طبقات
هر طبقه دارای سن زمین شناسی معینی است و مسلما امتداد آن در هر ناحیهای که باشد، همان سن را دارا است، ولی پیدا کردن امتداد طبقات در روی زمین همیشه امکان پذیر نیست. چون ممکن است در اثر پوششهای گیاهی یا پوششهای سطحی زمین ، طبقات در مسافتی از نظر پنهان شده یا در اثر
عوامل تکتونیکی ، طبقات قطع شده و قابل تعقیب نباشند. در این حال باید از تشابه خواص سنگ شناسی طبقات استفاده نمود و یا به عبارت دیگر سازند را تشخیص داد.
مطالعات چینه شناسی نشان داده است که تنها از یکسان بودن خواص
سنگ شناسی نمیتوان طبقات هم سن را مشخص نمود. به عنوان مثال در انگلستان طی دو
دوره خشکی زایی در دوران اول ، ماسه سنگهای قرمز تشکیل گردیده است. یکی در دوره دونین که ماسه سنگ قرمز قدیمی و دیگری در
دوره پرمین که ماسه سنگ قرمز جدید نام دارد. این ماسه سنگ از نظر
سیتولوژی بهم شبیه ، ولی از نظر سن با یکدیگر اختلاف دارد. بنابراین بهتراست برای مطالعه اصل ادامه طبقات ، از اصل روی هم قرار گرفتن طبقات نیز کمک گرفت.
اصل تشابه دیرینه شناسی لایهای رسوبی
رسوباتی که دارای فسیلهای مشابه هستند هم سن باشند. مسالهای که در این اصل پیش میآید اینکه امکان دارد در یک سری رسوبات فسیلهای غیر شاخص وجود داشته باشند که احتمالا در زمانهای مختلف زمین شناسی در رسوبات دیده میشوند. به عنوان مثال
آهکهای ریفی که در
دوره ژوراسیک دیده میشود، در ادوار دیگر زمین شناسی نیز کم و بیش وجود دارد.
پس ابتدا باید به ارزش چینه شناسی فسیلها در دورانهای مختلف زمین شناسی آشنا بود، مسلم است که فسیلهای شاخص در این رابطه کمک بیشتری به ما مینمایند. همانطور که میدانیم از صفات این فسیلها گسترش وسیع جغرافیایی در زمان زندگیشان و تغییرات و تکامل سریع آنها در طول
دوران زمین شناسی است.
مطالعه رسوبات فاقد فسیل
برای مطالعات چینه شناسی رسوباتی که فاقد فسیل است معمولا از
علم رسوب شناسی نیز استفاده میگردد. به عنوان مثال وجود کانیهای سنگین در افق مشخص از رسوبات یک منطقه چنانچه در ناحیه دیگری نیز مشاهده گردد، نشانه همزمانی و یکسان بودن منشاء شرایط تشکیل مشابه این دو رسوب است.
روشهای دیگر تعیین سن نسبی
قوانین اصل سه گانهای که ذکر آنها گذشت، بیشتر در مورد چینهها و طبقات رسوبی بکار برده میشوند، ولی در مورد تعیین سن آذرین و دگرگونی روشهای دیگری پیشنهاد گردیده که ذیلا بطور خلاصه بدان اشاره میگردد. بطور کلی برای تعیین سن نسبی اینگونه زمینهای بدون فسیل (سنگهای دگرگونی و آذرین) بهتر است چگونگی برخورد و تماس آنها را با دقت نسبت به سنگهای رسوبی فسیلدار پیدا نموده و قوانین چینه شناسی را با این سنگها مطابقت داد.
بعضی
توفها و
سینریتها میتوانند چه در محیط آب و چه از محیط خشکی آثار گیاهان و جانوران را در خود به صورت
فسیل حفظ نمایند، چنانچه در توفهای سبز رنگ متعلق به ائوسن میانی البرز نومولیت ، آثار گیاهی و فلسهای ماهی یافت شده است. همچنین در موارد
آتشفشانی زیر دریایی آثار و بقایای جانوران دیده میشود. از جمله در بعضی توفهای آندزیتی در نزدیکی علی آباد قم فسیل نومولیت و خارداران پیدا میشود. همانطور که در فوق اشاره شد از طریق وضعیت چینه شناسی سنگها نیز میتوان سن نسبی تشکیلات غیر رسوبی را تشخیص داد.
مباحث مرتبط با عنوان