تعارض دیدگاه امام خمینى و سکولاریزم


امام که خطر این گونه اندیشه‏هاى انحرافى را احساس مى‏کرد به مناسبتهاى مختلف موضع خویش را اعلام مى‏نمود.

در سالهاى اولیه انقلاب طى سخنرانى در دیدار با مردم قم چنین فرمودند:


  • از چیزهایى که در این زمان واقع شده و این هم براى شکستن اسلام و روحانیت است همین چیزهایى است که همه این اشخاص منحرف، ادعا مى‏کنند که ما اسلام را مى‏خواهیم بگوئیم. اسلام غیر آن اسلام سنتى، یکى از مصیبت‏ها این است که نمى‏داند اسلام با سین است‏ یا با صاد. از اسلام بى اطلاع است ، از مدارک اسلام بى اطلاع است ، این آدمى که یک روز ننشسته در فقه نظر کند و نمى‏تواند هم بنشیند; نظر بکند. یک چنین آدمهایى خیال مى‏کنند حالا که مثلا انقلاب شده باید در اسلام هم انقلاب بشود اینها مى‏خواهند اساس اسلام را از بین ببرند و احکام اسلام را نابود کنند.

در اثر ارزشمند ولایت فقیه چنین مى‏فرمایند:


  • نهضت اسلام در آغاز گرفتار یهود شد. تبلیغات ضد اسلامى را نخست آنها شروع کردند بعد نوبت ‏به طوایفى رسید که به یک معنا شیطان‏تر از یهودند.

اینها به صورت استعمارگر از سیصد سال پیش به کشورهاى اسلامى راه پیدا کردند و با وسایل مختلف بر ضد اسلام دسیسه کردند مبلغینی در حوزه‏هاى روحانیت درست نموده، و عمالى در دانشگاهها و موسسات دولتى و بنگاههاى انتشاراتى، همه دست‏به دست هم داده در تحریف حقایق اسلام کار کردند به طورى که بسیارى از افراد تحصیل کرده نسبت ‏به اسلام گمراه و دچار اشتباه شدند.

مثلا تبلیغ کردند که اسلام دین جامعى نیست، دین زندگى نیست، براى جامعه نظامات و قوانین ندارد. طرز حکومت و قوانین حکومتى نیاورده است. اسلام فقط احکام حیض و نفاس است، اخلاقیاتى هم دارد اما راجع به زندگى و اداره جامعه چیزى ندارد! تبلیغات آنها متاسفانه مؤثر واقع شد. گذشته از عامه مردم طبقه تحصیل کرده چه دانشگاهى و چه بسیارى از محصلین روحانى، اسلام را درست نفهمیده‏اند همان طور که مردم، افراد غریب را نمى‏شناسند اسلام را هم نمى‏شناسند.

  • گویا امام خطر آن را براى انحراف افکار جوانان مسلمان، مستمر وجدى مى‏دیدند و مى‏دانستند که این توطئه فرهنگى ادامه خواهد یافت و منحرفین عقاید و افکار جوانان را به سمت اندیشه سکولاریزم سوق مى‏دهند، لذا در پایان عمر شریفش بعنوان توصیه به همه جوانان در وصیت نامه خویش چنین مى‏فرمایند:

  • از توطئه‏هاى مهمى که در قرن اخیر، خصوصا در دهه‏هاى معاصر و بویژه پس از پیروزى انقلاب آشکارا به چشم مى‏خورد تبلیغات دامنه دار با ابعاد مختلف براى مایوس نمودن ملتها از اسلام است. گاهى ناشیانه و با صراحت‏ به این که احکام اسلام که 1400 سال قبل وضع شده است نمى‏تواند در عصر معاصر، کشورها را اداره کند; یا اینکه اسلام دین ارتجاعى است و... این تبلیغات ابلهانه و گاهى موذیانه و شیطنت آمیز به گونه طرفدارى از قداست اسلام که دین ادعیه و اذکار و عبادات است و انسان را از دنیا دور کرده و به خدا نزدیک مى‏کند و سیاست و حکومت‏براى تعمیر دنیاست مخالف مسلک انبیاء مى‏باشد صورت مى‏گیرد.

  • من اکنون به ملت‏هاى شریف و ستمدیده و به ملت عزیز ایران توصیه مى‏کنم دست از فقه سنتى که بیانگر مکتب رسالت و امامت و ضامن رشد و عظمت ملتهاست، ذره‏اى منحرف نشوند.

لذا مبناى اندیشه امام بر این است که دین براى اصلاح امور دنیوى و فلاح و رستگارى حیات اخروى تشریع شده و هرگونه تعطیلى احکام دین در شانى از شووءنات فردى و اجتماعى انسانها تصور غلط و تلقى نا صوابى از حقیقت دین است که با اغراض گوناگون بیان مى‏شود. انقلاب مقدس اسلامى ایران حدوثا با این اندیشه بوده امید است که بقاء با همین اندیشه استمرار یابد.

منابع

1- سخنرانى امام در دیدار با اصناف قم، ت 26/8/59
2- ولایت فقیه، ص‏5
3- وصیت نامه سیاسى الهى امام خمینى
4- فصلنامه نامه مفید شماره 20
5- پایگاههای اسلامی اینترنت، نسخه 3


تعداد بازدید ها: 5256