بایسنقر




غیاث الدین بایسنقر

« 837-819 ق / 1458-1440 م»

اهمیت بایسنقر در تاریخ ایران
میرزا غیاث الدین بن شاهرخ بن امیر تیمور، ملقب به سلطان بایسنقر بهادر خان، امیر زاده تیمورى، از سیاستمداران، حامیان بزرگ هنر و معمارى و از خوشنویسان طراز اول عهد خود بود.
بایسنقر معرف برجسته فرهنگ اسلامى از نسلی ترک و ایرانى بود که به اهمیت و ارزش او تنها در دهه‏هاى اخیر و در تحقیقات جدید توجه شده است.
در هر حال در متون قدیم و جدید بایسنقر تحت الشعاع شخصیت برادرش الغ بیگ قرار گرفته است. به طورى که مورخان قدیم، او را دولتمردى توانا و امیر زاده‏اى دلیر دانسته‏اند.

موقعیت سیاسی
هنگامى که امیر تیمور در 807 ق / 1405 م درگذشت، بایسنقر هنوز کودکى بیش نبود. هفده ساله بود که والى طوس، نیشابور و استرآباد شد و بنا به گفته خوافى در 819 ق / 1416 م امیر دیوان شد .
ظاهراً پس از آن نیز براى مدتى والى تبریز بود، اما مجدداً به مقام پیشین خود بازگشت.

گرایش بایسنقر به هرات
مورخان یکى از دلایل ماندگارى بایسنقر در هرات را، شکوفایى حیات فرهنگى در آن شهر مى‏دانند که بایسنقر مى‏توانست علایق سرشار هنرى و فکرى خود را در آن شهر به خوبى تعقیب کند.

از جمله علاقه‏هاى بایسنقر شعر و شاعرى بود. هر چند از زبان او نقل مى‏کنند که گفته است امیر نباید به سرودن شعر بپردازد . با این وجود ابیات پراکنده‏اى از او در تذکره دولتشاه سمرقندی نقل شده است .

تسلط بایسنقر به شعر
بایسنقر به زبان فارسى، عربى و ترکى مشرقى، که زبان مادریش بود، کاملاً تسلط داشت و با برادرانش: الغ بیگ در سمرقند و ابراهیم در شیراز، درباره شعر فارسى مکاتبه مى‏کرد .

علائق شخصی امیرزادگان
اشعار امیر خسرو دهلوى را بر اشعار نظامى گنجوى، که الغ بیگ مى‏پسندید، ترجیح مى‏داد.

قریحه هنری بایسنقر

بایسنقر در هنرهاى بصرى «نقاشى» و موسیقى قریحه ذاتى داشت، گر چه در شعر از چنین ذوقى برخوردار نبود.
او تواناییهایش را بیشتر در خوشنویسى به کار برد، که این امر در نمونه‏هایى از آثار او که بر جاى مانده همچنان مشهود است.

کتیبه های مسجد گوهرشاد
بایسنقر نه تنها از استادان برجسته این هنر حمایت مى‏کرد، بلکه خود بر اقلام ششگانه خط فارسى تسلط کامل داشت. به طورى که خطوط زیباى مسجد با شکوهى که به دستور مادرش گوهر شاد در مشهد بنا شده، به قلم بایسنقر به رشته تحریر درآمده سپس بر کاشى انتقال یافت.
حاصل کار به خط ثلث و به رنگ سفید بر زمینه سرمه‏اى مات نوشته شده، و به آیاتى به خط کوفى تزیین یافته است .
این آثار را هنوز هم مى‏توان بر کاشیهاى درخشان ایوان جنوبى مسجد گوهرشاد مشاهده کرد. هر چند که برخى از این کاشیها، در زلزله 1087 ق / 1676 م به دستور شاه سلیمان صفوى با کاشیهاى جدید تعویض شده است.

شاهنامه بایسنقری
به علاوه ذوق شعر دوستى بایسنقر متوجه شاهنامه نیز شد که این امر نیز به نوبه خود سبب تهیه نسخه‏اى جدید از شاهکار حماسه سرایى ایران«شاهنامه» شد که به «شاهنامه بایسنقرى» شهرت دارد.

بایسنقر مشوق مورخان و هنرمندان

تاریخ نگاری فارسی
بایسنقر مشوق تاریخ نگارى به زبان فارسى نیز بود. گر چه هیچ یک از تاریخ نگاران عهد تیمور و تیموریان به مقام والاى رشید الدین فضل الله و جوینى در دوره مغول دست نیافتند، اما بعضى از آنها آثار برجسته‏اى از خود به جاى گذاشتند که مهمترین آنها حافظ ابرو «متوفى 833 ق / 1430 م» است .

حافظ ابرو ، سخت مورد تشویق و توجه بایسنقر بود. حافظ ابرو، احتمالاً به توصیه شاهرخ، چهارمین قسمت مجمع التواریخ را به صورت کتابى مستقل تحریر و پس از اتمام در 830 ق / 1427 م، با عنوان زبدة التواریخ بایسنقرى، به بایسنقر اهداء کرد.

بایسنقر مشوق مکتب هرات
بایسنقر را از جمله مشوقان بزرگ مکتب هرات در هنر دانسته‏اند. به نظر باسیل گرى، بایسنقر در تهیه و مصور کردن ستون تاریخى بیشتر از نسخه‏هاى دیوان اشعار توجه داشت.

مرگ بایسنقر و محل دفن او
در هر حال مرگ زودرس بایسنقر به دلیل افراطش در شرابخوارى روى داد. مدفن او در گورستان است متعلق به مدرسه‏ گوهر شاد در هرات .
این مدرسه در 1302 ق / 1885 م ویران شد. لیکن آثار مقبره‏ها را همچنان مى‏توان مشاهده کرد. روشن نیست که خسارتهاى بعدى این گورستان ناشى از گذشت زمان است یا به دلیل جنگ اوایل دهه 1360 ش / 1981 م که بر اثر آن، بخش قدیم هرات شدیداً آسیب دید.

هر چند اهمیت بایسنقر در تاریخ هنر قطعى است، لیکن خدماتش در زمینه ادبیات فارسى نیازمند مطالعه و تحقیق بیشترى مى‏باشد. او قطعاً یکى از نمایندگان و شاید مهمترین نماینده آمیزش فرهنگ ترکى و فارسى در آسیاى مرکزى و آسیای غربى( یعنی ایران و ترکیه)) در عهد تیموریان به شمار مى‏رود.

مطالب مرتبط با این بحث


مکتب هرات

نقاشی در دوره تیموری

معماری در دوره تیموری

خطاطی در دوره تیموری


تعداد بازدید ها: 15247