اندلس در زمان خلافت اموی در دمشق





اندلس ایالتی از ایالات خلافت امویان

اعراب قلمرو جدید خود در شبه جزیره ایبریه (اسپانیا) را اندلس مینامیدند. این نام تنها به ان بخش از اسپانیا که تحت حکومت مسلمین بود اطلاق میشد وشهر قرطبه را به پایتختی برگزیدند.در این مقطع برای اعراب اندلس فقط ایالتی بود از امپراطوری وسیعی که از اندلس و مراکش تا اسیای مرکزی و پنچاب را در بر میگرفت .فرمانروای این امپراطوری شخص خلیفه بود .
    حدود اندلس اسلامی :
سرداران دیگر مسلمان قسمتهای دیگراسپانیا را فتح کردند اما بعدها هیچگاه نتوانستند به مناطق شمالی و کوهستانی ان دست یابند و کماکان حکومتهای محلی مسیحی در انجا به حکمرانیشان ادامه می دادند .
    وضعیت اداری اندلس :
حکام اندلس تحت نظارت حکمران افریقیه (تونس امروزی) بودند و نه تحت نظارت مستقیم خلیفه.از سال 716تا756. م / 97_139 . ق یعنی از مرگ عبدالعزیز بن موسی تا روی کار امدن عبدالرحمن اول و تاسیس خلافت اموی اندلس در حدود بیست نفر به حکومت رسیدند که پاره ای از انها بیش از یکبار به حکومت رسیدند. بعلت دوری از دمشق و حتی از قیروان این حکام تا حدود زیادی مستقل بودند






اندلس


قرطبه

قرناطه -گرانادا

جنوب فرانسه

جهان اسلام




کشمکش داخلی در ایالت اندلس

کشمکش داخلی میان اعراب ناشی از رقابت بین قبایل و گروهها بر سر کسب قدرت بود مخصوصا بین دو گروه از قبیل موسوم به ال قیس و ال کلب خصومت شدیدی بودو منجر به اشوب وهرج ومرج میشدکه در سراسر این دوره حکمفرما بود .پس از سال 740 . م / 122 . ق رقابت بین قبایل عامل سیاسی مهمی در اندلس شد بخش عمده از انچه که در ایالت اندلس اتفاق افتاد بازتاب اتفاقات پایتخت می باشد.
    رقابت های قبیله ای و نژادی :
قبیله قیس و کلب تقریبا مانند احزاب در دولتهای امروزی عمل میکردند. و مدام در صدد تضعیف یکدیگر بودند. بربرها -مسلمانان افریقا - نیز که از طرز رفتاراعراب با خود ناراضی بودند دست به شورش میزدند. اعراب بربرها را همطراز خود نمی دانستند اگرچه انان مسلمان بودند از هر چه تقسیم می شد از غنائم به بربرها سهم کمتری داده می شد و مناطق نا مطلوب به انها واگذار می شد .
    آخرین حضور در فرانسه :
اخرین پایگاه مسلمانان در فرانسه ناربنnarbonne)) بودکه در سال 751. م / 133 . ق توسط جانشین شارل مارتل بنام " پپن لبرف " از مسلمین باز پس گرفته شد. شواهدی وجود ندارد که مسلمانان دوباره کوشیده باشند به فرانسه هجوم برند.
    زمینه های اجتماعی شکست مسلمین :
در حالیکه انگیزه شخصی پاره ای از افراد لشگر دینی بود اما هدف اولیه لشکر کشیها غارت و غنیمت بود .مسلمین بیشتر علاقمند به مناطقی بودند که غنیمت بسیار به سهولت بدست میامد.پیروزی شارل مارتل در نبرد تور نشان داد که قدرت وی انقدر بود که پیشرفت در این مسیر برای مسلمین دیگر جذبهای نداشت و سودمند نبود.
    وضعیت کلی مسلمانان در اسپانیا :
بهر حال فقط در فرانسه نبود که موج پیشرفت باز پس می نشست. عده ای از نجبای کاتولیک اسپانیا از اشفتگی بوجود امده در امپراطوری اسلامی که در اواخر عمر خلافت اموی دمشق ظاهر شده بود و چنانکه ذکر کردیم منجر به تضعیف قدرت مسلمانان در اسپانیا شده بود استفاده کردند و و در گوشه وکنار شبه جزیره اقدام به ایجاد گروههای مقاومت و جمع اوری سپاه پرداختند و در محیط قلمرو خود استقلال نسبی بدست اوردند.
    جریان وقایع در شمال غربی اسپانیا :
در شمالغربی اسپانیا نیز توقف مسلمین اغاز گردید.چنانکه در فاصله سالهای 718_ 726. م / 99_107 . ق امیر پلایو مسلمانانرا در کووادونا متوقف و باز پس زد و بعد از مدتی الفونسوی اول پادشاه استوریا (Asturias) توانست قسمتی از شما لغرب اسپانیا و پرتغال را باز پس گیرد





تعداد بازدید ها: 14520