اصالت عقل در قرآن


قرآن همواره به دانایی, دانش اندوزی و خردورزی دعوت می کند. از بشر, تنها نمی خواهد دستورها و آیینهای آن را بپذیرد و به آنها گردن نهد بلکه کرنش و پذیرش را از انسان بر پایه دریافتی عقلانی و ایمانی خواسته است. از همین روی, درباره همه امور تکوین و تشریع به اندیشیدن و خردورزی فرا می خواند. در قرآن واژه علم نزدیک به هفتصد و هشتاد بار, واژه عقل چهل و نه بار, واژه تفکر هیجده بار, واژه لب شانزده بار, واژه تدبر چهار بار و واژه نُهی که به معنای عقل است, دوبار آمده است .خداوند در آیات زیادی, پس از آن درباره پدیده های طبیعت, نزول قرآن, جهان آخرت و رخدادهای تاریخ انسان سخن به میان میآورد, می فرماید: این موضوع را طرح کردیم تا درباره آن بیندیشید.

چندین دسته از آیات, گاه به دلالت مطابقی و گاه به دلالت التزامی، ریشه داری و اصیل بودن عقل را بیان می کنند،از جمله:

بهره گیری از بخردانه اندیشیدن


«ان شر الدواب عندالله الصم البکم الذین لایعقلون».
بدترین جنبده ها نزد خدا, کسانی هستند که کرند و لال و نمی اندیشند.
لا یعقلون کسانی هستند که از اندیشه خویش سود نمی گیرند. قرآن این گونه افراد را, که نام انسان زیبنده آنان نیست،در سلک حیوانات به نام چهار پایان مخاطب خویش قرار می دهد.یعنی مقام انسان بودن که خلیفه اللهی را شایسته او کرده, در سایه خردورزی حاصل می شود.«و یجعل الرجس علی الذین لایعقلون»
خداوند پلیدی را بر آنان که خرد نمی ورزند و عقل را به کار نمی بندند, مقرر می دارد.«و قالوا لوکنا نسمع اءو نعقل ما کنا فی اصحاب السعیر» اهل دوزخ گویند: اگر سخن انبیاء را می شنیدیم یا به دستور عقل رفتار می کردیم, از دوزخیان نبودیم.در این آیه, خردورزی وسیله درست راه یابیدن در زندگی و مایه رستگاری اخروی دانسته شده است .« لو کان فیهما الهه الا الله لفسدتا»
اگر در آسمان و زمین به جز خدا, خدایانی بود, خلل و فساد در آن راه می یافت.
در این آیه, برای ثابت کردن توحید، قیاس منطقی و استدلال عقلی ترتیب یافته است .

تبیین فلسفه عقلی احکام


قرآن در ساحت تشریع نیز, قانون عقلی را جاری می داند. به همین جهت, برای احکام و دستورهای شرعی فلسفه ذکر می کند. می آموزد که حکم و دستور الهی معلول مصلحت است، از این رو علمای اصول می گویند:
مصالح و مفاسد در سلسله علل احکام قرار دارند.
برای نمونه درباره تشریع نماز, خداوند می فرماید:
« واقم الصلوه ان الصلوه تنهی عن الفحشاء و المنکر»
ونماز به جای آور که نماز از هر کار زشت و ناپسند باز می دارد. در این آیه اثر روحی نماز یاد شده که چگونه نماز به انسان تعالی می دهد و به سبب این تعالی, انسان نمازگزار از فحشاء و بدیها انزجار و انصراف پیدا می کند.
قرآن درباره سایر حکام مانند: روزه, زکاه و جهاد و... آثار فردی و اجتماعی دارد یعنی به احکام آسمانی در عین ماوراثی بودن جنبه این دنیایی و زمینی می دهد و از انسان می خواهد درباره آنها بیندیشد, تا حقیقت و فلسفه احکام بر او روشن گردد و نپندارد که اینها، تنها یک سلسله رمزهای مافوق فکر و عقل بشر است .

مباره با لغزشهای عقل


در دسته دیگری از آیات, با بازدارنده های اندیشیدن و خردوزی و آنچه که انسان را به لغزش و اشتباه در اندیشه دچار می کند, میازه شده و از انسان خواسته شده که آن بازدارنده ها را از خود دور سازد, تا توان خردورزی را از کف ندهد.
یکی از باعثها و سببهای به کژ راهه در افتادن فکر و عقل از نظر قرآن, پیروی از گمان و ترتیب اثر دادن به امور غیر علمی است،زیرا وقتی انسان به گمان بسنده کند و در پس فهم نباشد, از رسیدن به حقیقتها و واقعیتها باز می ماند.
دومین سبب خطای فکر, بویژه در مسائل اجتماعی, تقلید و پیروی نابخردانه و کورکورانه است. قرآن با تقلید و تسلیم فکری, بدون درک و خردورزی به مقابله بر می خیزد و با ناپسند خواندن آن, از عقل و خردورزی حمایت می کند. تاءکید می ورزد که هر مساءله ای را با معیار عقل بسنجید و در انتخاب فکر و عقیده از اندیشه و خردخود مدد بجویید.مبارزه قرآن با لغزشهای عقل, در حقیقت, پشتیبانی و جانبداری این کتاب از عقل و خردآدمی است .لذا این آیات بر حجت و سند بودن و اعتبار عقل در قلمرو دین دلالت دارند. به این ترتیب, ایمان گرایی بدون خردورزی از دیدگاه قرآن مردود دانسته می شود.

منابع

  • اندیشه حوزه، سال هفتم، شماره نود و هفتم،ص 74ـ59

تعداد بازدید ها: 27524