ابوبصیر نقل میکند که:
شعیب عقرقرونی نزد
امام صادق علیه السلام رفت و یک کیسه دینار در برابر او گذاشت. امام به او فرمود:«
زکات است یا هدیه؟»
شعیب سکوتی کرد و گفت:«هم زکات است و هم هدیه.»
امام فرمود:«ما نیازی به زکات نداریم.»
و یک مشت از دینارها را برداشت و به شعیب برگرداند.
وقتی شعیب بیرون آمد از او پرسیدم:«از این کیسه دینار، چه مقدارش زکات بود؟»
شعیب گفت:«همان قدر که امام به من داد. به خدا سوگند یک دینار کم و زیاد نبود.»
منبع: بحارالانوار، جلد 47