آق قویونلو، به چه معناست




آق قویونلوها

«908- 880 ق / 1502- 1378 م»

واژه آق قویونلو به چه معناست؟


  • آق به معنی سفید،
  • قویون «گوسپند»، و
  • لو ، پسوند دارندگی و نسبت

که روی هم به معنی دارنده گوسفند سفید یا منسوب بدان است.

این واژه، نخستین بار در منابع سده 8 ق / 14 م دیده شده است به طوریکه در دوره‏های پیش از این سده، اثری از آن به دست نیامده است.

وجه تسمیه ی نام آق قویونلوها

یکی از نشانه‏های دلبستگی ترکمانان به گوسفند یا وابستگی معیشت آنان به این حیوان به این خاطر است که بیشتر بر سنگ گو خود شکل قوچ می‏کندند.
باید توجه داشت که در این مورد نظرات محققان مختلف است‌ ؛

    • ،برخی گمان برده‏اند که در روزگار کهن، بر پرچم قبایل قراقویونلو، نگاره قوچ سیاه، و طوایف آق قویونلو، قوچ سفید نقش می‏شده است.
اما این شکل، بر پرچم اوزون حسن «وفات 882 ق / 1478 م» پنجمین و نیرومندترین پادشاه آق قویونلو هرگز مشاهده نشده است.
مینورسکی احتمال داده است که این نام، نماد بُتواره‏ای «توتمی» دیرین این طوایف باشد.

    • رأی دیگر این است که این نام به رنگ بیشتر گله‏های گوسفند هر یک از قبیله‏های یاد شده اشاره دارد
«رویمر: دوران فترت ترکمانان، تاریخ ایران میان مغولان و صفویان، ص 263».
اما بعید به نظر می‏رسد که یک قبیله بزرگ دامدار بیابانگرد، بتواند بیشتر دامهای خود را از یک رنگ دلخواه دست چین کند.

    • از سوی دیگر سخن روزماری کویرینگ زوخه نیز در وجه تسمیه آق قویونلو آشفته می‏نماید. وی در ایرانیکا نوشته است:
گفته می‏شود که این نامها به نمادهای بتواره‏ای کهن اشاره دارد. اما به گفته رشید الدین فضل الله «وفات 718 ق / 1318 م»، ترکان از خوردن گوشت جانداران بتواره خود منع شده بودند. با این وجود با توجه به اهمیت گوشت گوسفند در غذای معمولی بیابانگردان دامدار، بعید به نظر می‏رسد که قبایل مورد بحث چنین بتواره‏ای را رعایت کرده باشند. «ایرانیکا: ذیل آق قویونلو».

نقدی بر آخرین نظر در باب وجه تسمیه ی آق قویونلوها

مطلب نقل شده از روزماری کویرینگ زوخه ، دارای اشکالات متعددی است:

رشید الدین می‏گوید: «هر شعبه‏ای از این شعب بیست و چهارگانه جانوری مخصوص کرده‏اند که اونقون ایشان باشد. و اونقون به ترکی به معنی مبارک است ؛ و عادت آن است که هر چه اونقون قومی باشد، آن را قصد نکنند و نیازازند و گوشت آن را نخورند.» تاریخ، ج 1، صص 38 و 73.
در حقیقت آن چه رشید الدین به عنوان «مبارک» برای قبایل ترک یاد می‏کند، چیزی از بتواره کم دارد به خصوص که هم معنی کامل با آن نیست. «نگاه کنید به توتم: در دائرة المعارفهای عمومی»

  • دو دیگر رشید الدین صریحاً بیان می‏دارد که اونقونِ بایندریان «آق قویونلو»، سنقور «نوعی باز» است .«تاریخ، ص 41»
و از این رو، مسأله اساساً به گوسفند ارتباطی پیدا نمی‏کند.

  • سوم، اگر کویرینگ زوخه به جمله دیگر فضل الله نظر دارد که : «در ابتدای کار، یاسا داده بودند که هیچ گوسفند و حیوانات مأکول اللحم ( حیواناتی که گوشت آنها خوراکی است‌ ) را حلق نبرند» به جمله بعدی آن توجه نکرده است که «.... حلق نبرند بلکه به رسم ایشان سینه و شانه بشکافند.»تاریخ، ص 488
به عبارت دیگر ، از حلق بریدن منع شده‏، نه کشتن و خوردن گوشت گوسفند.

  • چهارم اینکه فضل الله یادآوری می‏کند که نیای ایشان برای فرزندان هر قبیله معین کرده بودند که از گوسفند و دیگر حیوانات مأکول اللحم «کدام اندام از گوشت، نصیب هر شعبه باشد تا .... با یکدیگر نزاع و دل ماندگی نکنند.» تاریخ صص 38 - 45

بنابراین، توضیح یاد شده در ایرانیکا از اصل دچار اشکال است.


تعداد بازدید ها: 18629