منو
 کاربر Online
1024 کاربر online
تاریخچه ی: گفت و گوی امام صادق علیه السلام با جاهل عوام فریب

در حال مقایسه نگارشها

نگارش واقعی نگارش:1
امام صادق علیه السلام فرمود:
معنای آیه‌ی «اهداناالصراط المستقیم» (خدایا ما را به راه راست هدایت فرما) این است که خدایا ما را به صراط مستقیم آشنا فرما؛ ما را به راهی هدایت کن که به دوستی‌ و محبتت منتهی می‌شود و به بهشتت می‌رساند. ما را هدایت فرما که از هواهای نفس خود پیروی نکنیم تا به هلاکت نیفتیم. هر کس از هوای نفس خود پیروی کند، شبیه مردی است که مدتی بود در میان مردم مشهور به دیانت و تقوی شده بود تا اینکه به فکر افتادم او را ببینم.
یک روز به طور ناشناس نزد او رفتم. دیدم ارادتمندان او دورش را گرفته‌اند و غلغله‌ای برپاست. اولین چیزی که نظرم را جلب کرد، اطوارها و حرکات عوام‌فریبانه‌ی او بود. او عاقبت از مردم جدا شد و به تنهایی به راه افتاد و من آهسته به دنبالش حرکت کردم.
طولی نکشید که جلوی دکان نانوایی ایستاد و همین که چشم صاحب دکان را دور دید، دو قرص نان برداشت و زیر لباسش مخفی کرد و راه افتاد. با خودم گفتم شاید پول نان را قبلاً داده یا بعداً خواهد داد.
بعد دیدم جلوی بساط انار فروشی ایستاد و تا چشم فروشنده را دور دید، دو دانه انار برداشت و باز زیر لباسش پنهان کرد.
با خود گفتم آخر این مرد چه نیازی به دزدی دارد. به هر حال دنبالش رفتم تا نزد شخص مفلوک و بیماری رسید و نان‌ها و انارها را به او داد و رفت.
وقتی راه افتاد، خودم را به او رساندم و پرسیدم:«آوازه‌ات را شنیده بودم و دوست داشتم تو را ببینم، ولی کارهای عجیبی از تو دیدم که فکرم را مشغول کرده است. برایم توضیح ده تا آسوده شوم.»
به من گفت:«قبل از هر چیز به من بگو کیستی؟»
گفتم:«از فرزندان آدم هستم؛ از امت محمد صلّی الله علیه و آله و سلّم.»
به من گفت:«خودت را بیشتر معرفی کن.»
گفتم:«از اهل بیت رسول خدا هستم.»
پرسید:«از کدام شهری؟»
گفتم:«مدینه »
گفت:«نکند تو جعفر بن محمد هستی. »
گفتم:«بله.»
گفت:«البته تو فرزند رسول خدایی و دارای شرافت نسب هستی، اما افسوس که این قدر جاهل و نادانی!»
گفتم:«چه جهالتی از من دیدی؟!»
گفت: «همین سوالی که می‌کنی، دلالت بر نادانی تو دارد و معلوم می‌شود یک حساب ساده دینی را نمی‌توانی درک کنی. مگر نمی‌دانی که خداوند در قرآن می‌فرماید:«من جاء بالحسنه فله عشر امثالها» (هر کار نیکی، ده برابر پاداش دارد.) و از آن طرف می‌فرماید: «من جاء و لسئیته فلما یجزی الامثلها» (هرکار بد فقط یک برابر کیفر دارد.) مجموع کارهای بد من چهارتاست:دزدیدن دو قرص نان و دو انار، ولی همین‌ها را در راه خدا دادم که چهار برابر می‌شود. پس کارهای خوبم می‌شود چهل تا و اگر کارهای بدم را از آن کم کنی، سی و شش کار خوب باقی می‌ماند.»
به او گفتم:« مادرت به عزایت بنشیند! تو به کتاب خدا جاهل هستی نه من! مگر این آیه را نشنیده‌ای که:« انما یتقبل الله من المتقین» (خدا فقط عمل پرهیزکاران را می‌پذیرد.) تو چهار عمل بد داشتی: دزدیدن دو نان و دو انار؛ و آنها را بدون اجازه صاحبش بخشیدی و با این کار، چهار گناه دیگر مرتکب شدی که مجموعاً می‌شود هشت گناه. هیچ کار خوبی هم نداشته‌ای.»
همان طور که هاج و واج نگاهم می‌کرد، از او جدا شدم.»
آن گاه امام صادق فرمود:«این گونه تفسیرها و توجیه‌های جاهلانه در امور دینی سبب می‌شود عده‌ای گمراه شوند و دیگران را هم گمراه نمایند.»




حضرت امام حسن عسگری علیه السلام از پدرانش نقل می فرماید که امام صادق علیه السلام می فرمود: «اهداناالصراط المستقیم» (خدایا ما را به راه راست هدایت فرما) یعنی ما را به صراط مستقیم آشنا فرما، ما را ملزم به راهی قرار بده که به دوستی ات منتهی می شود، راهی که به بهشتت می رساند ما را هدایت فرما که از آراء و هواهای خویش پیروی نکنیم تا به هلاکت نیفتیم، هر کس از هوای خویش پیروی کند و به رأی و نظر خویش علاقمند و خرسند باشد، سرنوشت و ماجرایش مانند مردی است که مدتی بود در میان مردم عوام مشهور به دیانت و تقوی شده بود تا اینکه به فکر افتادم او را به طور ناشناس ملاقات کنم.

یک روز به طور ناشناس نزد او رفتم، دیدم ارادتمندان او که همه از طبقه عوام بودند غوغایی در اطراف او به پا کرده اند اولین چیزی که نظرم را جلب کرد اطوارها و حرکات عوام فریبانه وی بود تا آنکه از مردم جدا شد و به تنهایی راهی را پیش گرفت و من آهسته به دنبالش روان شدم.

طولی نکشید که جلو دکان نانوایی ایستاد و همین که چشم صاحب دکان را غافل دید،آهسته دو قرص نان برداشت و در زیر جامه خویش مخفی کرد و راه افتاد، با خودم گفتم شاید منظورش خریداری است و پول نان را قبلاً داده یا بعداً خواهد داد.

همچنان او را تعقیب می کردم، دیدم در برابر بساط یک انار فروش ایستاد و تا چشم فروشنده را دور دید، دو عدد انار برداشت و زیر جامه خود پنهان کرد و راه افتاد، باز تعجب کردم و با خودم گفتم شاید قصد معامله دارد.

با خودم می گفتم این مرد چه نیازی به دزدی دارد به هر حال دنبالش راه افتادم تا اینکه نزد بیماری رسید و نان ها و انارها را به او داد و رفت.

حضرت می فرماید: « تعقیبش کردم وقتی به او رسیدم از او پرسیدم: ای بنده خدا، من شهرتت را شنیده بودم و دوست داشتم تو را ببینم، ولی کارهای عجیبی از تو دیدم که فکرم را مشغول کرده است، برایم توضیح ده تا آسوده شوم.»

حضرت می فرماید: « تمام ماجرا را که دیدم بودم برایش تعریف کردم.»

به من گفت: « قبل از هر چیزی به من بگو کیستی؟»

گفتم: « مردی از فرزندان آدم از امت محمد صلّی الله علیه و آله و سلّم هستم.»

به من گفت: بیشتر خودت را معرفی کن.

گفتم: «مردی از اهل بیت رسول خدا هستم. »

پرسید: از کدام شهری؟

گفتم: «مدینه »

گفت: «شاید تو جعفر بن محمد هستی. »

گفتم: «بله. »

به من گفت: « البته تو فرزند رسول خدایی و دارای شرافت نسب می باشی اما افسوس که این اندازه جاهل و نادانی!»

گفتم: «چه جهالتی از من دیدی؟!»

گفت: «همین پرسشی که می کنی دلالت بر نادانی تو دارد، معلوم می شود که یک حساب ساده را در کار دین نمی توانی درک کنی.»

مگر نمیدانی خداوند می فرماید: «من جاء بالحسنه فله عشرامثالها» (هر کار نیکی، ده برابر پاداش دارد) و نیز می فرماید: «من جاء و لسئیته فلمایجزی الامثلها» (هرکار بد فقط یک برابر کیفر دارد) مجموعه کارهای بد من چهارتاست: « دزدیدن دو قرص نان و دو انار، ولی همین ها را در راه خدا دادم که چهار برابر می شود، پس کارهای خوبم می شود چهل تا و اگر کارهای بد را از آن کم کنی سی وشش کار خوب باقی می ماند.

حضرت می فرماید: « مادرت به عزایت بنشیند، تو به کتاب خدا جاهل هستی، مگر این آیه را نشنیده ای که خداوند می فرماید: « انما یتقبل الله من المتقین» (خدا فقط عمل پرهیزکاران را می پذیرد) تو چهار عمل بد داشتی که دزدیدن دو نان و دو انار بود و آنها را بدون اجازه صاحبش به بیگانه دادی، چهار گناه دیگر به دست آوردی و مجموعاً هشت گناه داری و هیچگاه کار خوب نداشتی.

حضرت فرمود: « آن شخص در حالی که بهت زده مرا می نگریست،از او جدا شدم، آن گاه امام صادق فرمود: « این گونه تفسیرها و توجیه های جاهلانه و زشت در امور دینی سبب می شود که عده ای گمراه شوند و دیگران را هم گمراه سازند.»


تاریخ شماره نسخه کاربر توضیح اقدام
 سه شنبه 26 آبان 1383 [10:42 ]   2   امیرمهدی حقیقت      جاری 
 یکشنبه 31 خرداد 1383 [10:36 ]   1   شکوفه رنجبری      v  c  d  s 


ارسال توضیح جدید
الزامی
big grin confused جالب cry eek evil فریاد اخم خبر lol عصبانی mr green خنثی سوال razz redface rolleyes غمگین smile surprised twisted چشمک arrow



از پیوند [http://www.foo.com] یا [http://www.foo.com|شرح] برای پیوندها.
برچسب های HTML در داخل توضیحات مجاز نیستند و تمام نوشته ها ی بین علامت های > و < حذف خواهند شد..