آشنایی
سرزمین ایران توسط گسلهای اصلی و فرعی با روندهای مختلف پوشیده شدهاند. تعدادی از گسلهای اصلی که در زمینشناسی و منطقه ساختاری ایران ، حوضههای رسوبی ، تشکیل کانسارهای رگهای و مناطق زلزلهخیز ایران نقش دارند عبارتند از :
گسلهای با روند تقریبی شرقی - غربی (سنگهای محدوده البرز) :
از شرق گرگان تا لاهیجان بین واحد (رشت) گرگان تا رشت و البرز قرار دارد و روند آن از روند البرز مرکزی تبعیت میکند. این گسل از سیلورین یا قبل از آن فعالیت داشته و شمال آن فاقد سنگهای ایوسن است، ولی رخسارههای دریایی میوسن شمال آن با البرز تفاوت دارد.
- گسل آبیک - فیروزکوه (AF) :
از آبیک قزوین تا فیروزکوه در بخش جنوبی البرز کشیده شده است و قسمتی از آن به نام راندگی مشا (دهکدهای در جنوب امامزاده هاشم - شمال شرق تهران) - فشم (دهکدهای در شمال تهران) خوانده میشود. گسل آبیت - فیروزکوه حد اقل از دوره لیاس فعالیت داشتهاست. چون رسوبات سازنده شمشک (لیاس) در شمال ان نسبت به جنوب ضخامت بیشتری دارد، همچنین فعالیتهای آتشفشانی مزوزوئیک در شمال آن بیشتر است.
در شمال سمنان قرار دارد و جدا کننده کوههای البرز از ایران مرکزی است. این گسل در فاصله 15 تا 25 کیلومتری گسل عطاری قرار دارد که احتمالا هردو و در دشت آهوان - قوشه (بین سمنان و دامغان) به یکدیگر میپیوندند.
گسل سمنان از شرق تا دامغان و از غرب تا دشتهای ده نمک - گرمسار امتداد دارد. این گسل چپ گرد است و شیب آن به طرف جنوب ناپیوستگیهایی در سنگهای ایوسن شمال سمنان به وجود آورده است.
گسلهای البرز غربی و آذربایجان
این گسل از شمال تبریز پس از گذشتن از خوی و ماکو به سمت کوههای آراراستا در ترکیه ادامه مییابد. با توجه به این که در طول گسل تغییر روند مشاهده میشود، احتمالا این گسل میتواند از بههم پیوستن چند گسل حاصل شدهباشد، ولی به هر حال روند کلی آن شمال غربی - جنوب شرقی است و احتمالی در امتداد گسل قم-زفره است.
این گسل از جنوب شرقی به کوههای زنجان-سلطانیه میرسد و راستگرد است. گسل تبریز در فاصله بین خوی تا ماکو مرز سنگهای آفره رنگین آذربایجان غربی را مشخص میکند.
این گسل با روند شمالی-جنوبی در شرق آذربایجان و بخش غربی دریاچه خزر از شمال ایران تا قفقاز کسیده شدهاست. گسل آستارا در فرورفتگی دریاچه خزر نسبت به سرزمین آذربایجان شرقی نقش داشته است.
از ماکو به طرف جنوب ، از غرب دریاچه ارومیه میگذرد و در زرینه رود ختم میشود. این گسل ادامه گسل تبریز به شمار میآید و احتمالا فرورفتگی دریاچه ارومیه نتیجه عملکرد آن است (نبوی 1355) .
بهدلیل عدم وجود سنگهای تریاس و ژوراسیک و در مقابل گسترش زیاد سپر قدیمی سنگهای پرکامبرین تا پرمین در مغرب آن میتواند حاکی از وجود کوهزایی کاتانگایی باشد. ضمنا فعالیت این گسل در فاز سیمرین پیشین نیز مشاهده میشود (نبوی 1355)
گسلهای ایران مرکزی
این گسل از جمله گسل های شمال کویر نمک ایران مرکزی بهشمار میآید که با روند شمال شرقی-جنوب غربی در شمال گسل درونه (گسل بزرگ کویر) قرار دارد. فعالیت آن با توجه به روند کوهزایی کامدونین احتمالا میتواند مربوط به آن باشد، ولی جنبش چپ گرد آن در سیمرین پیشین محرز است.
این گسل در شمال کویر بزرگ نمک از شاهرود گذشته و احتمالا از شرق به گسل درونه و از غرب به گسل عطاری میرسد. مرز شمالی سنگهای آمیزه رنگی در ناحیه عباسآباد-میامی بوده و دو واحد ایران مرکزی و بینالود را از هم جدا میکند.
- گسل درون (گسل بزرگ کویر) :
این گسل از شمال نایین به طرف شرق تا مرز افغانستان به طول 700 کیلومتر امتداد دارد و کویر بزرگ ایران مرکزی را در بخش شمالی محدود میکند. آخرین جنبش آن راستگرد بوده است و مرز جنوبی ناحیه کاشمر-درونه را مشخص میکند که آمیزههای رنگین گسترش دارند.
روند گسل درونه از شمال نایین به طرف شرق قدری به شمال متمایل و سپس به حالت قوسی درآمده است و سرانجام به طرف شرق-جنوب شرقی تا مرز افعانستان کشیده میشود. نام آن از بخش درونه واقع در جنوب کاشمر گرفته شدهاست.
به عقیده نبوی (1355) روند شمال شرقی-جنوب غربی این گسل تابع روند چینخوردگی کامدونین بوده و تغییر روند آن در منتهی الیه شرقی به علت عملکرد گسل هریرود (روند شمال-جنوبی) در مرز ایران و افغانستان است که آن را به سمت جنوب منحرف کرده است.
این گسل از نواحی قم تا زفره (شمال شرق اصفهان) ادامه دارد و از نوع گسل های راستگرد است که در خروج و به وجود آمدن سنگهای اذرین دوره ایوسن نقش اساسی داشته است. گسل قم-زفره همانطور که ذکر شد احتمالا دنباله گسل تبریز است.
- گسل دهشیر-بافت (Db) (گسل نایین-بافت) :
با روند شمال غربی-جنوب شرقی از نایین و دهشیر یزد تا بافت کرمان کشیدهشده است. حد غربی و جنوب غربی آن فرورفتگیهای گاوخونی ، ابرکوه و سیرجان را مشخص میکند. در طول این گسل ، بیرونزدگیهای آمیزه رنگی به ویژه در نواحی نایین مشاهده میشود.
این گسل به صورت قوسی از نواحی پشت بادام میگذرد و به سمت جنوب شرق متمایل میشود. فعالیت گسل پشتبادام به فاز کاتانگایی مربوط است و در مزوزوییک با فعالیت مجدد در ایجاد ساختارهای فرازمین و فروزمین موثر بودهاست. این گسل با گسلهای دیگری چون گسل چاپدونی موازی است و مرز شرق کویر نمک را محدود میکند.
قدرت این گسل در شرق ایران مرکزی و در بخش غربی سپر قدیمی کلمرد قرار دارد. این گسل به پرکامبرین بالایی میرسد، ولی در فاز کامدونین نیز فعال شده و روند آن که ابتدا شمالی- جنوبی بوده و به سمت شرق متمایل شدهاست (نبوی 1355) . گسل کلمرد از نوع راستگرد و باعث تغییرات رخسارهای در مزوزوییک شدهاست.
گسلهای شرق و جنوب شرقی ایران
این گسل با روند شمالی- جنوبی مسیرهای رودخانه هریرود (مرز ایران و افغانستان) و رودخانه تجن را طی میکند و در نواحی ترکمنستان و کوههای اورال شوروی نیز عملکرد خوبی داشتهاست. جنبش آن چپگرد بوده و در طرفین آن سنگهای ژوراسیک و کرتاسه جابجا شده است. این گسل بخش غربی بلوک هلمند را محدود کرده است و از مغرب دشت زابل (در شرق ایرن) گذشته و به زاهدان میرسد.
طول قسمتی از گسل هریرود که در ایران قابل تشخیص میباشد 825 کیلومتر است. این گسل در فاز کاتانگایی فعال شده و در فازهای بعد نیز فعالیت آن تداوم داشته است.
گسلی است با روند شمالی-جنوبی که حد شرقی بلوک لوت را محدود میکند. طول آن حدود 750 کیلومتر است و در بخش جنوب به سمت شرق متمایل شدهاست و بالاخره به طرف مرز ایران و پاکستان ادامه مییابد که نبوی دلیل آن را ترکیب این گسل از سه گسل مجزا میداند.
اولین جنبش گسل نهبندان را به پرکامبرین نسبت میدهند که در فازهای دیگر نیز تداوم داشته است. سنگهای دو طرف آن کرتاسه بالایی ایوسن است، ولی اطراف ده سلم سنگهای دگرگونی پالیوزوییک را جابجا کرده است.
این گسل نیز روند شمالی-جنوبی دارد و طول آن از ناحیه بشرویه تا بم 600 کیلومتر است. این گسل حد غربی بلوک لوت را محدود میکند و بهویژه در تشکیل حوضه رسوبی طبس و پیدایش کوههای مشتری نقش مهمی داشته است.
گسل نایبند قدیمیترین بیرونزدگیهای منطقه را که به دوره دونین تعلق دارد جابجا کردهاست به همین جهت احتمال داده میشود که سن آن به قبل از دونین و حتی به پرکامبرین برسد.
گسل بشاگرد در کوههای بشاگرد جنوب جازموریان از قصر قند میگذرد و با روند شرقی-غربی به طرف مرز ایران و پاکستان ادامه مییابد. در امتداد این گسل و گسلهای کوچکتر ناحیه رخنمونهای آمیزه رنگین مشاهده میشود.
این گسل احتمالا دنباله گسل زاگرس بوده که گسل میناب با روند شمالی-جنوبی خود آن را از گسل زاگرس جدا و جابجا کرده است (نبوی 1355) .
گسلهای زاگرس
گسلی است که در بخش شمالی شرقی زاگرس با روند شمال غربی-جنوب شرقی و شیب تندگاه بهطور عمودی مشخص میشود و بهصورت گسل معکوس عمل کرده است.
این گسل بهویژه در نواحی لرستان تا مریوان ادامه دارد و پس از ورود به عراق دوباره بهطرف ایران برگشته است و به سردشت میرسد (نبوی 1355) . دنباله این گسل در امتداد جنوبی غربی از نواحی فارس (نیریز) میگذرد. به طوری که طول کلی آن حدود 1350 کیلومتر است.
در نواحی فارس ،گسل زاگرس دارای شیب کمتری است و اغلب به صورت دوراندگی مشاهده میشود. جنبش آن راستگرد بوده و رسوبات تبخیری کامبرین پیشین را که عملا باید در حوضه تبخیری قطر-کازرون تشکیل شده باشند در 200 تا 300 کیلومتری دورتر (در زردکوه) قرار داده است.
مجموعه آمیزههای امینولیت و رادیولاریتهای زاگرس در نواحی کرمانشاه و در نواحی نیریز فارس در امتداد این گسل تراستی قرار دارد. زمان جنبش اولیه گسل زاگرس را به پرکامبرین نسبت میدهند که در دورههای بعد نیز جنبش آن ادامه داشته است.
طول این گسل حدود 500 کیلومتر است و روند تقریبی شمالی-تجنوبی دارد و از نوع گسلهای راستگرد است. این گسل باعث جابجایی منطقه زاگرس و سکوی عربستان شدهاست. بنابراین مرز سکوی عربی با زاگرس ایران را مشخص میکند. زمان جنبش آن را به پرکامبرین نسبت میدهند، ولی در کوارتز دوباره جنبش آن شروع و زلزلههای قر-کازرون نمایانگر جنبش عهد حاضر آن است.
نام قبلی این گسل زندان بودهاست و آن را راستگرد میدانستند ولی جنبشهای اخیر آن و جابجاییهای رسوبات پادگانههای آبرفتی ساحلی سوید جنبشهای چپگرد این گسل است. این گسل در بخش شمالی توسط گسل زاگرس قطع شدهاست ولی ادامه آن در طرفهای دیگر گسل بشاگرد و زاگرس ملاحظه میشود.
بهنظر میآید که گسل میناب ادامه گسل نایبند باشد و جنبش آن نیز میتواند مشابه گسل نایبند باشد. روند این گسل شمالی-جنوبی است و از طرف جنوب وارد عمان میشود. این گسل از نظر اینکه در جهت و روند زمین ساختی مهم اورال-عمان و ماداگاسکار قرار دارد حایز اهمیت است.