تاریخچه ی:
چرا امام علی علیه السلام برای گرفتن حق خویش قیام نکرد؟
((جابربن عبدالله انصاری|جابر بن عبدالله انصاری ))می گوید: به ((حضرت امام محمد باقر علیه السلام|امام باقر علیه السلام ))گفتم: ای آقای من، آیا ولایت از آن شما نیست؟
فرمود: بله.
گفتم: پس چرا قیام نکردید و حق خود را نگرفتید، در حالیکه خداوند می فرماید : (و جاهدوا فی الله حق جهاده هو اجتباکم) (حج: 78 )، (در راه خدا حق جهاد را بجا آورید، اوست که شما را بر گزیده است)
حضرت باقر علیه السلام فرمود: هنگامیکه امیر المؤمنین علیه السلام یاوری نیافت، وظیفه ای برای قیام نداشت و مسئولیتی متوجه او نبود، آیا تو کلام خداوند را نشنیدی که از زبان حضرت لوط در برابر مردم (شهوتران و منحرف و همجنس باز) بازگو می کند که می گفت: ای کاش مرا بر جلوگیری از کارهای شما اقتداری بود یا اینکه از شر شما به رکن محکمی پناه خواهم برد (هود: 81) و نیز خداوند از حضرت نوح چنین می گوید: بار الها، من سخت مغلوب قوم خود شده ام تو مرا یاری فرما. (قمر: 10 )، و نیز خداوند از زبان موسی علیه السلام چنین نقل می کند که گفت: خدایا، من جز بر خود و برادرم مالک و فرمانروا نیستم، تو میان ما و این قوم فاسق جدایی انداز (مائده: 25 ).
هنگامیکه پیامبر (نبی) اینگونه باشد که بدون یاور نتواند اقدامی کند، عذر وصی (جانشین پیامبر یعنی علی علیه السلام) پذیرفته تر است.
ای جابر، امام همانند ((بیت الله الحرام - کعبه، خانه خدا|کعبه ))است - که باید دیگران بسوی کعبه بروند و بدورش طواف کنند، ولی کعبه بسوی کسی نمی رود - و مردمان باید بسوی امام روند نه اینکه امام بسوی کسی رود.
منابع: بحارالانوار، ج 36، ص 357، حدیث226 --------- کفایه الاثر