تاریخچه ی:
پیامبر اکرم و معرفی امام حسین علیه السلام به مردم و خبر از شهادتش
تفاوت با نگارش: 9
| ((عبدالله بن عباس|ابن عباس)) چنین روایت کرده است: | | ((عبدالله بن عباس|ابن عباس)) چنین روایت کرده است: |
| روزی ((حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله|پیامبر خدا)) نشسته بود که ((حضرت امام حسن مجتبی علیه السلام|حسن علیه السلام)) به سوی او آمد. پیامبر وقتی او را دید، گریست و فرمودند:« فرزندم، نزد من بیا.» | | روزی ((حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله|پیامبر خدا)) نشسته بود که ((حضرت امام حسن مجتبی علیه السلام|حسن علیه السلام)) به سوی او آمد. پیامبر وقتی او را دید، گریست و فرمودند:« فرزندم، نزد من بیا.» |
| حسن نزدیک رفت و پیامبر او را بر زانوی راست خود نشاند. آن گاه ((حضرت امام حسین علیه السلام|حسین علیه السلام)) آمد. پیامبر با دیدن او نیز گریست و فرمود:« فرزندم، نزد من بیا.» | | حسن نزدیک رفت و پیامبر او را بر زانوی راست خود نشاند. آن گاه ((حضرت امام حسین علیه السلام|حسین علیه السلام)) آمد. پیامبر با دیدن او نیز گریست و فرمود:« فرزندم، نزد من بیا.» |
| ((حضرت فاطمه زهرا علیهاسلام|فاطمه)) و ((حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام|علی)) علیهماالسلام نیز پس از مدتی آمدند. پیامبر با دیدن هر یک از آنها گریست و آنها را نیز به سوی خود فراخواند و در دو طرف خود نشاند. | | ((حضرت فاطمه زهرا علیهاسلام|فاطمه)) و ((حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام|علی)) علیهماالسلام نیز پس از مدتی آمدند. پیامبر با دیدن هر یک از آنها گریست و آنها را نیز به سوی خود فراخواند و در دو طرف خود نشاند. |
| اصحاب که شاهد این صحنه بودند، گفتند: | | اصحاب که شاهد این صحنه بودند، گفتند: |
| « یا رسول الله، هر کدام را دیدید گریستید. آیا چیزی در آنان نبود که دیدن شان شما را شادمان کند؟» | | « یا رسول الله، هر کدام را دیدید گریستید. آیا چیزی در آنان نبود که دیدن شان شما را شادمان کند؟» |
| __پیامبر فرمود:__ | | __پیامبر فرمود:__ |
| __::^سوگند به کسی که مرا به پیامبری مبعوث ساخت و بر همه مردم برگزید، من و اینها گرامی ترین خلق نزد خداوند عزوجل هستیم و بر روی زمین محبوب تر از آنها نزد من وجود ندارد. ^::__آن گاه در مقام و منزلت و مصائب و ابتلائات علی و فاطمه و حسن علیهم السلام سخن گفت تا به امام حسین رسید. فرمود: | | __::^سوگند به کسی که مرا به پیامبری مبعوث ساخت و بر همه مردم برگزید، من و اینها گرامی ترین خلق نزد خداوند عزوجل هستیم و بر روی زمین محبوب تر از آنها نزد من وجود ندارد. ^::__آن گاه در مقام و منزلت و مصائب و ابتلائات علی و فاطمه و حسن علیهم السلام سخن گفت تا به امام حسین رسید. فرمود: |
| حسین از من است. او پسر من و بعد از برادرش حسن، محبوبترین شخص نزد من است. امام مسلمین و مولای مؤمنان و جانشین و خلیفه پروردگار عالمیان است. حسین آقای جوانان اهل بهشت و باب نجات امت است. فرمان او فرمان من است و اطاعت از او اطاعت از من. کسی که از او پیروی کند، از من است و کسی که نافرمانی کند، از من نیست. من وقتی او را دیدم، آنچه را بعد از من برای او رخ میدهد، به یاد آوردم. | | حسین از من است. او پسر من و بعد از برادرش حسن، محبوبترین شخص نزد من است. امام مسلمین و مولای مؤمنان و جانشین و خلیفه پروردگار عالمیان است. حسین آقای جوانان اهل بهشت و باب نجات امت است. فرمان او فرمان من است و اطاعت از او اطاعت از من. کسی که از او پیروی کند، از من است و کسی که نافرمانی کند، از من نیست. من وقتی او را دیدم، آنچه را بعد از من برای او رخ میدهد، به یاد آوردم. |
- | ===گویا او را می بینم که به حرم من پناه آورده است ولی پناهی ندارد. در خواب و رویا او را به سینه می چسبانم و به او فرمان می دهم که از مدینه بیرون رود. او را به شهادت بشارت می دهم و او به سرزمینی که محل شهادت اوست کوچ می کند؛ ~~green:سرزمین کرب و بلا، قتل و فنا~~.=== |
+ | ===گویا او را می بینم که به حرم من پناه آورده است ولی پناهی ندارد. در خواب و رویا او را به سینه می چسبانم و به او فرمان می دهم که از مدینه بیرون رود. او را به شهادت بشارت می دهم و او به سرزمینی که محل شهادت اوست کوچ می کند؛ سرزمین کرب و بلا، قتل و فنا.===
{picture=moharampic2.jpg height300 width=250 align=left} |
| ''=== او را گروهی از مسلمانان یاری میکنند که در روز قیامت از جمله بزرگان شهدا امت من هستند. گویا حسین را می بینم که تیر به سوی او پرتاب میشود و از اسب به زمین میافتد. آن گاه مظلومانه، چنانچه گوسفندی را سر ببرند، سرش را میبرند.=== '' | | ''=== او را گروهی از مسلمانان یاری میکنند که در روز قیامت از جمله بزرگان شهدا امت من هستند. گویا حسین را می بینم که تیر به سوی او پرتاب میشود و از اسب به زمین میافتد. آن گاه مظلومانه، چنانچه گوسفندی را سر ببرند، سرش را میبرند.=== '' |
| رسول خدا گریست و همه کسانی که اطراف او بودند، گریستند و صدای ناله و ضجه آنان بلند شد. | | رسول خدا گریست و همه کسانی که اطراف او بودند، گریستند و صدای ناله و ضجه آنان بلند شد. |
| __پیامبر فرمود:__ | | __پیامبر فرمود:__ |
- | ''=== خداوندا، از آنچه بعد از من بر سر اهل بیتم می آید، به تو شکوه میکنم. سپس از جا برخاست و داخل منزل خویش شد. ==='' |
+ | خداوندا، از آنچه بعد از من بر سر اهل بیتم می آید، به تو شکوه میکنم. سپس از جا برخاست و داخل منزل خویش شد. |
- | {picture=hoseyin 1.jpg height=250 width=200} | |
| منابع: | | منابع: |
| بحار الانوار، ج 28، ص 37، حدیث 1- امالی صدوق، ص 68 و 71. | | بحار الانوار، ج 28، ص 37، حدیث 1- امالی صدوق، ص 68 و 71. |
| مراجعه شود به: | | مراجعه شود به: |
| ((جایگاه اهل بیت از زبان پیامبر اکرم)) | | ((جایگاه اهل بیت از زبان پیامبر اکرم)) |
| ((تسلیت جبرئیل به پیامبر اکرم)) | | ((تسلیت جبرئیل به پیامبر اکرم)) |
| ((یاران امام حسین علیه السلام)) | | ((یاران امام حسین علیه السلام)) |