منو
 کاربر Online
871 کاربر online
تاریخچه ی: ورقه بن نوفل

در حال مقایسه نگارشها

نگارش واقعی نگارش:5
ورقه بن نوفل بن اسد بن عبدالعزی پسرعموی حضرت خدیجه سلام الله علیها بود.
وی از قبیله‌ی قریش و از دانایان و حکیمان دوره‌ی جاهلیت بود. کتاب‌های ادیان مختلف را خوانده بود و می‌توانست زبان عربی را با حروف عبرانی بنویسد. قبل از اسلام از بت‌ها دوری می‌کرد و گوشت حیواناتی که برای بت‌ها ذبح می‌شد نمی‌خورد.
در یکی از اعیاد قریش مردم به دور بتی جمع شده در برابر آن تعظیم می‌کردند. ورقه و سه نفر که به علم و دانش معروف بودند، در گوشه‌ای جمع شدند و از بت‌پرستی آنها انتقاد کردند.
در اواخر عمر پس از خواندن انجیل و تحقیق درباره‌ی دین مسیحیت، به آیین مسیحیان گروید. وی بر اساس این کتاب و کتب دیگر درباره آینده و نیز پیامبر آخرالزمان پیشگویی می‌کرد؛ از جمله مکرر می‌گفت: مردی از میان قریش از طرف خدا برای هدایت مردم برانگیخته می‌شود و با یکی از ثروتمندترین زنان قریش ازدواج می‌کند. از این لحاظ گاهی به خدیجه می‌گفت: روزی فرا رسد که تو با شریف‌ترین مرد روی زمین وصلت کنی! هر گاه از پیامبران و خدا سخن به میان می‌آورد، با خشم ابوسفیان مواجه می‌شد که از بت‌ها دفاع می‌کرد و می‌گفت که احتیاجی به چنین خدا و پیامبرانی نداریم.

در جریان ازدواج پیامبر با خدیجه، پس از این که ابوطالب عموی پیامبر خطبه خواند و از فضایل محمد سخن گفت، ورقه از سوی خدیجه به پا خواست و ضمن خطبه‌ای گفت: کسی از قریش منکر فضل شما نیست. ما از صمیم دل می‌خواهیم دست به ریسمان شرافت شما بزنیم.
می‌گویند پس از رسالت، پیامبر را درک نکرد.

منابع :
اعلام زرکلی،‌ ج 30، ص 1134؛ فروغ ابدیت، 197 و 197

ورقه بن نوفل بن اسد بن عبدالعزی پسرعموی حضرت خدیجه سلام الله علیها بود.
وی از قبیله قریش و از دانایان و حکیمان دوره جاهلیت بود. کتاب های ادیان مختلف را خوانده بود و می توانست زبان عربی را با حروف عبرانی بنویسد. قبل از اسلام از بت ها دوری می کرد و گوشت حیواناتی که برای بت ها ذبح می شد نمی خورد.
در یکی از اعیاد قریش مردم به دور بتی جمع شده در برابر آن تعظیم می کردند. ورقه و سه نفر که به علم و دانش معروف بودند، در گوشه ای جمع شدند و از بت پرستی آنها انتقاد کردند.
در اواخر عمر پس از خواندن انجیل و تحقیق پیرامون دین مسیحیت، در جرگه مسیحیان در آمد. وی بر اساس این کتاب و کتب دیگر درباره آینده و نیز پیامبر آخرالزمان پیشگویی می کرد؛ از جمله مکرر می گفت: مردی از میان قریش از طرف خدا برای هدایت مردم برانگیخته می شود و با یکی از ثروتمند ترین زنان قریش ازدواج می‌کند. از این لحاظ گاهی به خدیجه می گفت: روزی فرا رسد که تو با شریفترین مرد روی زمین وصلت کنی! هر گاه از پیامبران و خدا سخن به میان می آورد، با خشم ابوسفیان مواجه می شد که از بتها دفاع می کرد و می گفت که احتیاجی به چنین خدا و پیامبرانی نداریم.

در جریان ازدواج پیامبر با خدیجه، پس از این که ابوطالب عموی پیامبر خطبه خواند و از فضایل محمد سخن گفت، ورقه از سوی خدیجه به پا خواست و ضمن خطبه ای گفت: کسی از قریش منکر فضل شما نیست. ما از صمیم دل می خواهیم دست به ریسمان شرافت شما بزنیم.
می گویند پس از رسالت، پیامبر را درک نکرد.

منابع :
اعلام زرکلی،‌ ج 30، ص 1134؛ فروغ ابدیت، 197 و 197


تاریخ شماره نسخه کاربر توضیح اقدام
 یکشنبه 06 شهریور 1384 [14:13 ]   6   امیرحسین محمدیان      جاری 
 یکشنبه 02 مرداد 1384 [12:11 ]   5   امیرمهدی حقیقت      v  c  d  s 
 یکشنبه 02 مرداد 1384 [11:59 ]   4   امیرمهدی حقیقت      v  c  d  s 
 شنبه 26 دی 1383 [11:59 ]   3   شکوفه رنجبری      v  c  d  s 
 شنبه 09 آبان 1383 [06:57 ]   2   شکوفه رنجبری      v  c  d  s 
 چهارشنبه 04 شهریور 1383 [06:25 ]   1   شکوفه رنجبری      v  c  d  s 


ارسال توضیح جدید
الزامی
big grin confused جالب cry eek evil فریاد اخم خبر lol عصبانی mr green خنثی سوال razz redface rolleyes غمگین smile surprised twisted چشمک arrow



از پیوند [http://www.foo.com] یا [http://www.foo.com|شرح] برای پیوندها.
برچسب های HTML در داخل توضیحات مجاز نیستند و تمام نوشته ها ی بین علامت های > و < حذف خواهند شد..