- | در آغاز از پیروان سرسخت فرقه ((جهمیه - جبریه|جهمیه)) بود، اما در همان سال های آغازین جوانی در پی دو سه جلسه گفت و گو با امام صادق علیه السلام از اعتقادات باطل خود دست برداشت و از شیعیان استوار امام صادق علیه السلام گشت .
در همان روزگار جوانی در منی وارد مجلس حضرت صادق علیه السلام شد و با این که سن او از همه حاضران کم تر بود، آن حضرت او را در بالای مجلس نشاند. این کار باعث شگفتی حاضران شد؛ چرا که بسیاری از شیعیان و شاگردان برجسته و صاحب نام امام صادق علیه السلام در آن مجلس حضور داشتند.
امام علیه السلام با مشاهده شگفتی حاضران فرمود: « این شخص با قلبش و زبانش و دستش ما را یاری خواهد ر. » به فن جدل تسلط داشت و بسیار حاضر جواب و سخنور بود. به برکت دعا اام صادق علیه السلام هیکس نمی توانست در مباحث توحید بر او چره شود. مناظرات (گفت و گوهای علمی) او با برخی از دانشمندان هم عصر خویش بسیار معروف است.
روایات بسیاری از ((حضرت امام جعفر صادق علیه السلام|امام صادق)) و ((حضرت امام موسی کاظم علیه السلام|امام اظم)) (علیهما السلام) نقل کره و یک از منابع اصلی روایات شیعه متعلق به وی بوده است. او را از خواص امام کاظم علیه السلام به شمار آورده اند و سفارش های آن حضرت به وی معروف ست. در مجالس بحث و گفتگویی که یحیی برمکی ترتیب می داد، بسیار حاضر می شد. برخی گفته اند بی ملاحظه گ های هشام زمینه ساز شهادت امام کاظم علیه السلام بوده است ولی با توجه به مدایح بسیاری که از ائمه هدی (علیهم السلام) درباره او رسیده است و قرائن تاریخی بسیار، شهادت امام کاظم علیه السلام هیچ ربطی به او نداشته و تنها به سبب حسادت، گروهی این ننگ را به او نسبت داده اند.
وی در سال 179 هجری به خاطر اعتقادش به ولایت اهل بیت علیه السلام مورد تعقیب ((هارون الرشید)) قرار گرفت و به کوفه گریخت. در کوفه د ی یک بیماری لاعلاج دار فانی را وداع گفت. امام رضا علیه السلام برای او طلب رحمت فرموده است و ((شیخ مفید)) درباره او گفته است که هیچ ذمی درباره او نرسیده است. |
+ | !یک تهمت برخی گفتهاند بیملاحظگیهای هشام مینهساز شهادت امام کاظم علیه السلام بوده است ولی با توجه به مدایح بسیاری که از ائمهی هدی (علیهم السلام) دربارهی او رسیده است و قرائن تاریخی بسیار، شهادت امام کاظم علیه السلام هیچ ربطی به او نداشته و تنها به سبب حسادت، گروهی این ننگ را به او نسبت دادهاند. !وفات هشام در سال 179 هجری به خاطر اعتقادش به ولایت اهل بیت علیه السلام مورد تعقیب ((هارون الرشید)) قرار گرفت و به کوفه گریخت. در کوفه به دنا یک بیماری لاعلاج دار فانی را وداع گفت. امام رضا علیه السلام برای او طلب رحمت فرموده است و ((شیخ مفید)) دربارهی او گفته است که هیچ ذمی دربارهی او نرسیده است. |
| سفینه البحار، ماده هشتم؛ معجم الرجال الحدیث، ج 9، ص 271 | | سفینه البحار، ماده هشتم؛ معجم الرجال الحدیث، ج 9، ص 271 |