منو
 صفحه های تصادفی
معرفی حسین به مردم از نظر دودمان و فضیلت
احتجاج امام حسین علیه السلام با حر و لشگریانش
ساختمان درونی زمین
خرچنگ دریایی رنگ سنگی
توازن آب بدن
استان اردبیل
مازندران
فتح روم پس از کشته شدن سفیانی
عبداللطیف بن محمد بن ثابت
معرف PH
 کاربر Online
564 کاربر online
تاریخچه ی: هخامنشیان

تفاوت با نگارش: 1

Lines: 1-68Lines: 1-87
 V{maketoc} V{maketoc}
-هخامنشیان از پارسیان بشمار می روند. پارسیان مردمانی(( آریایی)) نزاد بودند که تاریخ آمدن ایشان به ایران معلوم نیست. در کتیبه های آشوری از سده ی نهم پیش از میلاد آمده است. از همان تاریخ آنان در ناحیه ی انشان که در مشرق(( شوشتر)) و حوالی ((کارون)) واقع بود دولت کوچکی تشکیل دادند که در ابتدا از دولت ماد اطاعت می کردند . جد ایشان هخامنش همه ی ((قبیله)) های پارسی را زیر فرمان خود در آورد. 
-! تمدن و رهنگ هخامنشی +__هخامنشیان__ از ((پارسی))ان بشمار می روند.
پارسیان مردمانی(( آریایی)) نزاد بودند که
تاریخ آمدن ایشان به ((ایران)) معلوم یست. در کتیبه های ((آشور))ی از سده ی نهم پیش از میلاد آمده است. از همان تاریخ آنان در ناحیه ی ((انشان)) ه ر مشرق(( شوشتر)) و حوالی ((کارون)) واقع بود دولت کوچکی تشکیل دادند که در ابتدا از دولت ((ماد)) اطاعت می کردند . جد ایشان هخامنش همه ی ((قبیله)) های پارسی را زیر فرمان خود در آورد.
-''شاه :'' این نام که از سه هزار سال پیش در زبانهای ایرانی رواج دارد ، مأخوذ از پارسی ((باستان)) است که پس از تحولات تاریخی بسیار به صورت « شاه » در آمده است .
چون پس از اتحاد ماد و پارس بدست کوروش بزرگ، (550 ق . م ) مردم آریایی و ی آریایی ((فلا ایران)) و پیرامون آن، پادشاهان و شهریارا، خود به کشور هخامنشی پیوستند و فرمان بردار ادشاه آن گشتند، از این رو شاه بر را اهناه واندند که در پرسی باستان ((خشایه ثیه)) ام ینی اه شاهان آمده است. شاهنشاه درهنگام صلح جامعه ای بلند ا ((دیبا))ی ((ارغوانی)) ک آستیهای فراخ داشت و در زیر آن پیاهن بندی می پوشید که ا زانو می رسد مزی سفید داشت و کمر بنی ری آ می بست . کفش شاه نیز ، زرین و پاشنه دار و نوک ی بو . یونانیــان تا شاهنشاهیان ـامنشی را((تیار)) و یا ((گیسداریس)) خوانده ند . شاه ، ریش دراز موهای معد داشت و بر تخت زرین ی شست و صای زری ه دست می گرفت . دیگران مجبور بودند در برابر شاهنشاه ه اک اتاه پی و را ویدن مانها و نمه های لطنتی ه مهر شاه می سید و نسخه ای از آ در دفاتر شاهی نگهدای می د .
+




{picture=gard.jpg}

! تمدن و فرهنگ هخامنشی
''شاه :'' این نام که از سه هزار سال پیش در زبانهای ایرانی رواج دارد ، از ((پارسی باستان)) گرفته شده است که پس از تحولات تاریخی بسیار به صورت « شاه » در آمده است .
چون پس از اتحاد ماد و پارس بدست ((کوروش کبیر|کوروش بزرگ))، (550 ق . م ) الا __شاهنشا__ بکار رت . این بدان ه ود که مردم ریایی ی آریایی ((فلا ایران)) یرامون ن ب کور امنی یستند و وا اشاهان ریاران نها ی برتری کرش ا یرفتند . />شاهنشاه ای ان __ایه یه__ ینی اه شاهن آده ا.
-''کشدای:'' انکه گی اریش پس از اینکه ر اضاع ک یران مط شد، ایان را ه ی و ه ((شتره)) یا اان تقسیم کرد ادارة آنه ا به پارسیها که تنها وم مورد اتماد شاهنشه بودند وذار نمو. ز مان خشایارشاه ک ولت هخامنی ری ب ف نهاد استاناران یک نو ود ماری یدا کرده حتی ریات ساه محلی را که بر عدة سرداری نام(( کارانا)) بود نیز بدست رفند. اختیارات شاهان ی مران حی یا عف حکومت رکزی تغیی ی کرد. ضرب سک طا از مختصا شاهنشاه د . ام استاندارا می توانسند اهی سکه ایی از نقه یا مس بزنند . ر ایل دور خامی لی دوبار زرسان شانشاهی ک شم و گو اه ونده می شدند به ستانها ((گسیل)) می گتند . +__ا وی شاها__ />انشاه رهنگا ام ای لند ا ((ی))ی ((اوانی)) ک آینهای را داش و در ی ن پیراه لنی ی وی که تا انو می د و می سید دات کمر بدی روی می بست . ف شاه نی ، زرین ا و وک تی بد . یانیــان تـا شاهنشاهیان هـامنی را((تیار)) یا ((گیسداریس)) خانه اند .
ا ریش درز مهی مد داشت و بر ت زرین ی نشست و ای ین به ست می گفت .
-''ساه ایرا :'' پیش از داریوش ایران سپاه منظمی نداشت و ارتش آن بصورت(( چریک)) اداره می شد . داریوش به تشکیل سپاه جاودان پرداخت که شمار ایشان به ده هزار تن می رسید . در هر شهر پادگانی وجود داشت که در ارگ آن شهر جای داشتند و فرماندة آن ((دژ))ها را ((ارگبد)) می گفتند .
لکر ایران به دو دستة پیاده و سواره تقسیم می شدند و مسلح به تیر و کمان و نیزه و شمشیر و ((زوبین)) و خنجر و(( کمند)) و سپر و ((کلاهخود)) و زره بودند . اسب و فیل و شتر را هر سه در جنگ بکار می برند . ایرانیان در تیر اندازی مهارت داشتندچنانکه ((هرودت)) می نویسد پارسیان از کودکی به فرزندان خود سه چیز می آموختند که : راست بگویند و راست بر اسب سوار شوند و راست تیر بیندازند . ز زمان داریوش دوم سپاه مزدور یونانی نیز در ارتش ایران راه یافت و همین امر باعث تن پروری ایرانیان و انحطاط ارتش ایشان گردید .

در ایران از زمان کوروش(( گردون
ه)) های جنگی نیز به کر می رفت . چرخهای این ردونه ها غالباً مجهز به داسهای برنده بودند .
ن
یروی دریایی : در زمان هخامنشی ایران به دستیاری رعایای ((فینیقی)) و یونانی خود دارای نیروی دریایی مهمی گردید . ((بحریة)) ایران مرکب از سه گونه کشتی بود :

اول - کشتیهای جنگی که پاروزنان آن در سه ردیف یکی بالای دیگری قرار می گرفتند.

دوم - کشتیهای دراز که برای حمل و نقل اسبها و سواره نظام بکار می رفت .

سوم - کشتیهای کوچکتر که برای حمل و نقل و ((خوار و بار)) استعمال
می شد .
+رانها و نامه های سلنتی به مهر شاه می رید و نسخه ای از ن در دفاتر شاهی نگهداری می شد .
-''بات :'' در وزار هامنی دم یران بر ن طبه ه رح زیر قسی ی شدند :

1 -
بزرگا . 2 -(( مان)) . 3 - کشاوران . 4 - نان و پیشه وران . 5 - بردگان .
از ط
ب بزرگا هفت خنوة پارسی ر ة ال ند و((مناصب)) لشکری و کوری در ست آنان و . ما یا روحانین از طوایف ششاة ((ماد)) بوند که هانشی نیز اهمی و اعتباری داشتند و اجرا ننة مراسم مذهبی بشمار می رتند.
داایی و هزینة کو : ودت می نوید ک اریوش مالیا یرا را به ی نی تعیین کرد و ایران را به یت منط مالیتی قسیم نمود و همراه با هر((ساترا))ی یک ن مین مالیه نیز روان داشت . تمم مالیاتها در خزانة شاهی گاهداری می شد . طلا و نقره را آب کرده کوزه های سفالین می ریتند و ه وقت پولی لاز می شد شاه حک می کر که قمی ز شمشها را ببرند و مود اسفاده قرار هند . از میان یاات کو پارس از ادن ((ملیات)) ماف د .
+رداری />((ای کیراری)) ز یک بر ااع کشور یران مل د ایران را ب ی سه __خه __ ی ا یم کرد و دار آنها افرای مود انشاه ودند واگذار نمد.
ا زمان ین شایاا که د امنی روی به ف ند اتندارا یک ن ود متاری یدا کرده ی ریست پا محی ر که هد سداری ه نام __کااا __و نز دت گفد.
-''داگستری :'' قوة عالیة قضایی در اختیار شخص شاهنشا بود . ولی شاه غاا ا ب یکی ودان یا ی سفیان کشور گذار می کرد . پس از آن دادگاه عالی بود که از هفت قاضی تکیل می شد . پایین تر از آن دادگاههای محلی بود که در رسر کشر ود داشت .
قو
انین ا موان وع که ب صحة شاه می سایدند . در ااخر و هخامنی قضایی غیر از موبدان حتی ان نی ه منصب داوری برگیده می دند . برای هر نوع محاکمه مدت معینی مقرر بود که بایستی ظرف آن دت حکم صادر شود . غالباً به طرفین عوی یشنهاد سازش ز طری داوری می کردند .
چون

فته رفته قوانین کشو توسعه یات به تقلید یوننین گروه خاصی ب نم « سخنگویان قنون » یا « وکلای دادگستری » یا شدند که مردم کرهی قضایی خد به ایشان ماجعه می کــردند . پادشاهان هخامشی خود را مظهر عدالت و دادگستری می دانستند . داریوش ر(( کتیبة بیستون)) می گوید : « ((اهورا مدا)) و ایزدان ز آن جهت مرا یاری کدند که من و دودمانم دل و دروغگو و بی انصاف نبویم : من ز روی عدل داد پادشاهی رم و بر هیچ ضعیفی ستم روا نداشتم . »
+اتیارات شاها یا ایا می و یا ف کو مرکزی تییر می کرد. ر سک ا ا مصا هشاه د . اا اناران ی انند گهی که هایی نره ی س زند .
ر اوی دو هخانی الی دار را شاهناهی که __شم و گوش اه__ وانه می دند به اانها یل ی گشت .
-''آمـوزش و پرورش :'' به قول(( استرابون)) از سن پنج تا بیست و چهار سالگی به پارسیان می آموزند که تیر و(( زوبین)) بیندازند و راست سوار شوند و راست گویند . مربیان ایشان مردمانـی پاکدامن هستنــد و داستــانهای سودمندی را برای کودکان خود حکایت می کنند . جوانان باید پیش از برآمدن آفتاب از خواب برخیزند . سپس آنان در میدانی گرد آمده به دسته های پنجاه نفری تقسیم می شوند و هر دسته را به فرزند یکی از ((امیر))ان می سپارند . این شخص دسته خود را به مسافت بیش از یک فرسنگ می دواند . سپس درسی را که فراگرفته اند از آنان می پرسد . r />جــوانان بایــد بلند سخــن بگویند تا ((شش))های ایشان ورزیده شود . به آنان می آموزند که در گرما و سرما و در هنگام سختیها بردبار باشند . جوانان باید(( گله)) ها را بچرا برند و تمام شب را در هوای آزاد ((کشیک)) بکشند . مدت خدمت سربازی ایشان از بیست تا بیست و پنج سالگی است . وظیفة آموزش و پرورش را معمولاً((مغان)) عهده دار بودند . یکی از اصول رایج آن زمان این بود که دبستانها نزدیک بازار نباشد تا دروغ و دشنام و ((تزویر))ی که در آنجا رایج است موجب ((تباه))ی و فساد اخلاق کودکان نشود . >
ایرانیان از کودکی آموخته می شدند که از افکندن آب دهان و ((قضای حاجت)) در کوچه ها و حضور دیگران و آلوده کردن آب روان اجتناب نمایند . <br />منظور از تربیت در آن دوره آن بود که جوانان را دلیر و فداکار و خردمند و آراسته به زیور ، اخلاق و مفید به حال کشور و جامعه بارآورند .
زبــان دورة هخامــنشی : دانشمندان ایران شناس زبان پارسی را به سه دورة پارســی باستان و پارسی میانه یا زبان پهلوی اشکانی و ساسانی و پارسی جدید یا ((پارسی دری)) تقسیم کرده اند . <br />پـارسی باستان همان زبان دورة هخامنشی است که به خط میخی نوشتـه مــی شد . این خط از علاماتی به شکل میخ تشکیل می شود که از چپ به راست نوشته می شده است .
ایرانیان خط میخی را از اقوام پیش از خود ، ((آشوریها)) و ((عیلام))یها فراگرفتند و خط آنان را که بسیار دشوار بود و بیش از سیصد علامت داشت اصلاح کرده به چهل و دو علامت رسانیدند و آنرا به صورت الفبایی مرتب نمودند . r>r />از مجموع سنگ نبشته ها و الواح میخی که بر روی سنگها و خشتهای پخته و فلزات بدست آمده در حدود چهارصد کلمه غیر مکرر باقی است که اگر دویست کلمة دیگر را که در کتابهای یونانی بمناسبتی ذکر شده بر این عدد بیفزاییم ، مجموع لغات پارسی باستان که تا کنون یافت شده به شش صد کلمه می رسد .
<
br />مفصل ترین کتیبه های هخامنشی سنگ نبشتة داریوش بزرگ در بیستون است . این کتیبه در کنار جادة کرمانشاهان و بغداد قرار دارد . نام این محل بیستون می باشد که د راصل ((بغستان)) یعنی جای بغان و خدایان بوده است در این کتیبه گذشــته از تصویر داریـوش و نه تن از امیران نافرمان که دست بسته در نزد او ایستاده اند و ((فروهر اهورامزدا)) از بالا به ایشان می نگرد ، شرح حال داریوش در آغاز سلطنت خویش به زبان و خط میخی پارسی باستان آمده و به دوزبان و خط میخی بابلی و عیلامی نیز ترجمه شده است .

کاشف این کتیبه ، ((هانری راولینسون)) R
awlinson دانشمند معروف انگلیسی است که در سال 1836 میلادی به خواندن آن آغاز و در سال 1839 به کشف همه الفبای میخی پارسی باستان نایل آمد . r />''خط آرامی :'' غیر از خط میخی که فقط در نوشتن کتیبه ها بکار می رفت ، خط آسان دیگری در آن زمان در میان مردم معمول بود که آن را خط آرامی می نامند .
خط آرامی از انواع خطوط سامی است که از خط الفبایی فینیقی اقتباس شده و بیست و دو حرف به شرح زیر دارد :<br>
/>((ابجد)) . ((هوز)) . ((حطی)) . ((کلمن)) . ((سعفص)) . ((قرشت)) . >
داریوش بزرگ پس از برقراری امنیت در ایران چون مردم غالب ایالات ایران به زبانهایی غیر از پارسی باستان سخن می گفتند و بیشتر ایشان ایرانی نژاد نبودند ، برای برقراری ارتباط بین شاهنشاهی عظیم خود به فکر آن افتاد که زبان واسطی را اختیار کند . پس زبان و خط آرامی را که سابقاً در بین النهرین و سوریه رواج داشت و خط آن نسبت به زبانهای دیگر آسانتر بود و بر روی پوست و پاپیروس بآسانی نوشته می شد برگزید . این خط و زبان را دانشمندان ، آرامی شاهنشاهی نامیدند .<br> داریوش به جای آنکه خود و یا درباریانش به زبان آرامی آشنا باشد ، گروهی از دبیران و ((کاتب))ان آرامی را استخدام کرد . این عده علاوه بر زبان مادری خود ، آرامی ، زبان پارسی باستان را نیز بخوبی می دانستند . سپس داریوش این گروه دبیران را بنا به احتیاجات محل هر چند تن به یکی از ولایات و ایالات ایرانی فرستاد و فرمان داد که ایشان دبیران و مــترجمان دولـــت در سراسر شاهنشاهی هخامنشی باشند . وی هر گاه مـی خواست نامه یا بخشنامه ای را به ولایات ابلاغ کند ، یکی از دبیران آرامی زبان خود را می طلبید و نامه ای را که بنا بود بنویسد برای او تقریر می کرد و دبیر آرامی نژاد ، حضوراً آن نامه را به خط و زبان آرامی می نوشت ، سپس آن نامه یا بخشنامه به استانداران ابلاغ می شد . چون نامه یا بخشنامه ای به استانداری می رسید او فوراً دبیر آرامی زبان خود را می خواست و آن دبیر چون محرم اسرار دولت نیز بود بلافاصله آن نامه را خــوانده و به زبان پارسی ترجمه می کرد و ((استاندار)) به مفاد آن فرمان رفتار می نمود .

/>بسیاری از اینگونه نامه ها که متعلق به قرن پنجم پیش از میلاد است در جزیرة فیــله یا ((الفانتین)) که از جزایر ((رود نیل)) است در چهل سال پیش در ((مصر)) پیدا شده است . r />دین ایرانیان : در دورة هخامنشی از مذهب ایرانیان اطلاع صحیحی در دست نداریم . همینقدر مسلم است که در عصر ایشان دین رسمی در ایران وجود نداشته است .
هخامنشیا ن نسبت به مذاهب بیگانه سختگیر نبودند و مانع از رواج آنها در کشور خود نمی شدند . داریوش در ((سنگ نوشته)) های خود می گوید : اهورا مزدا «بغ» یعنی خدای بزرگی است . او از همة بغان بزرگتر است . او آسمان و زمین و آدمی را آفرید و داریوش را شاه کرد . <br>
/>از زمان اردشیر دوم از بغان دیگری مانند ((آناهیتا)) و میترا که در ردیف اهورمزدا بشمار می رفتند در سنگ نوشته های او نیز یاد شده است . <br />مذهب مهر پرستی در ایران غربی رواج فراوان داشته ، در مشرق و شمال ایران نیز اغلب مردم آریایی ، زرتشتی مذهب بوده اند . برخلاف هخامنشیان ظاهراً مادها بیش از ایشان طرفدار دین زرتشت بشمار می رفتند و مغان یا روحانیان زرتشتی از طوایف ششگانة مادها شمرده می شدند . چنانکه در پیش گفتیم قیام ((گئوماته مغ)) نیز به خاطر آن بوده که دین زرتشت را در ایران رواج دهد . زرتشتیان مردگان خود را در فضای آزاد می گذاشتند تا طعمة مرغان شکاری و درندگان شوند . اما هخامنشیان چنانکه از مقابر ایشان در تخت جمشید پیداست ، مردگان خود را دفن می کردند . اغماض و سهل انگاری هخامنشیان نسبت به ادیان دیگر و حتی درباره بت پرستان نشان می دهد که اگر هم زرتشتی بوده اند ، در آن دین تعصب زیادی نداشته اند .
+<table align=left>
<tr>
<td>
{picture=sarbazghermez.jpg}
td>
tr>
table>
-''مماری درة هانشی :'' ایترین هنر ایرانی به منی یی در این در ، مماری آن است . این نر در بناای یم پاارگد و تخ جمشید و وش تجی کرده است . +!سپاه ایران
__سپاه جاویدان__
پیش از داریوش ایران سپاه
منمی نداشت و ارتش آن بصورت افراد غیر حرفه ای ادار می شد . داریو به تشیل __سپاه ادان__ پرداخت که شمار ایشان به ه هزار ت می رسید . در هر شهر پادگانی وجود داشت که در ((ارگ)) آن شهر جای داشتند و فرماندة آن ((دژ))ها را ((ارگبد)) می گفتند .

لشک
ر ایران به دو دستة پیاده و سواره تقسیم می شدند و مسلح به تیر و کمن و نیزه و شیر ((زوبین)) و خنجر و(( کمند)) و سپر و ((کلاهخود)) و زره بودند .
اسب و ف
یل و شتر را هم زمان در جگ بکار ی ردند .

ایرانیان در تیر انداز
مهرت داشتندچنانکه ((هرودت)) می نویسد پارسیان از کودکی به فرزندان خود سه چیز می آموختند که :
است بگید
* راس
ت بر اسب سوار شوند
*راست تیر ب
یدازند .
از ز
ان ((داریوش دوم)) ، جنگاوران یونانی نیز بعنوا زدر در ارتش ایران ه یافتند و همین امر باعث تن پروری ایانیان و انحطاط ارتش ایشان گدید .

در ایران از زمان ک
وروش(( گردونه)) های جنگی نیز به کار می رفت . چرخهی این گردونه ها غالباً مجهز به داسهای برنده بودند .







{picture=Achaemenid_Battleship.jpg}


!!نیروی دریایی :
در ز
مان هخامنشی ایران به دستیاری رعایای ((فینیقی)) و یوننی خود دارای نیروی دریایی مهمی گردید . این نیرو ، ایران مرکب از سه گونه کشتی بود :

اول - کش
تیهای جگی که پاروزنان آن در سه ردیف یکی بالای دیگری قرار می گرفتند.

دوم - کشتیهای دراز که برای حمل و نقل
اسبها و سواره نظام بکار می رفت .
/>سوم - کشتیهای کوچکتر که برای حمل و نقل ((خوار و بار)) استعمال می شد .
-''اســـارگاد :'' که نـتین ایتـت هخامــنشی ر ((ایالــت)) ارس در ساهای
559 تا 550
ق . م ه ت کوو با شده و س ز 529 تا 521 ب دست سرش ((کموی)) تکمیل گردیه . نا مر آامگاه کوروش مغرب دکده مدرسلیا وقع ت . پوش این آراگ ز ن و شکل شیرانی ات . برای اتن آن قطعات بزرگ ((نگ هک)) را ی م گذارده اند . قت پایین آن ا ردیف پلکان شکیل می ود ، وی ک شکل ((هری)) ا یا کده ست .
آرام
اه کش ا ساباً بر مدر سلیمان می گفد . در مل این آراگاه ک ذییی کروش دیده می ود . وسعت این کخ 2520 تر مبع است شامل یک تالار بزرگ مرکی است . سرستوهی آ رکب از ی ن گا یا شیر می اشد . نزدیک ((رد پلوار)) ، ک یگری کش شد که دد 584 متر وسعت اد . ی نقوش بست ای که در کنر دری رار داشته، یک رشتة ادار دید می ود ک بای عیلامی و اج مری بسرارد و ا فروه یعنی وت مثالی کوو می انند .
+! یرا نای گذشت
ولت هخامنشی ورث تدهای قدیم پ و بد و م وم مر ملل پی ، مد : آور و بل یا ین ال در کشور هناو رواج ات .
/>بزرگرین هر می دانی آن ، امپوری بال ود . ی شهر تعیم مارف دیم ه ست ((اه ابی)) ((مان)) د . /> ار یف دیم ا باهای(( اکی)) و ((سوی)) عیای ای می واندد . />ر ش و یایدان بی در صر خود ــشهر ا ودد عم خود ا هما ب سحر و ادو اگرن و می موند .
-''تخت جمشید :'' تخت جمشید در محوطة وسیعی واقع شده که از یک طرف به کوه رحمت و از طرف دیر به مرودشت محدود است . ای کاخهای عظیم سلطنتی در کنار شهر پارسه که یونانیان آن را پرپولیس خوانده اند ساخته شده است .
ساختمان تخت جمشید در زمان داریوش اول در حدود 518 ق . م ، آغاز شد. نخست صفه یاتختگاه
بلندی را آماده کردند و روی آن تالار آپادانا و پله های اصلی و کاخ تچرا را ساختند . پس از داریوش ، پسرش خشایارشا تالار هدیش را بنا نمود و طرح بنای تلار صد ستون را ریخت . اردشیر اول تالار صد ستون را تمام کرد . اردشیر سوم ساختمان را آغاز کرد که ناتمام ماند . این ساختمانها بر روی پایه هایی ساخته شــده که قسمتـی از آنها صخره های عظیم و یکپارچه بوده و یا آنها را در کوه تراشیده اند .

معماری هخامنشی ، هنری است(( امتزاجی)) که از سبک معماریهای بابل و آشور و مصر و شهرهای یونانی آسیای صغیر و ((قوم اورارتو)) اقتباس شده و با هنر نمایی و ابتکار روح ایرانی نوع مستقلی را از معماری پدید آورده است . هخامنشیان با ساختن این ابنیة عظیم می خواستند عظمت شاهنشاهی بزرگ خود را به جهانیان نشان دهند.
در اواخر سال 1312 شمسی براثر خاکبرداری در گوشة شمال غربی صفه تخت جمشید قریب چهل هزار لوحه های گلی به شکل و قطع مهرهای نماز بدست آمد . بر روی این الواح کلماتی به خط عیلامی نوشته شده بود . پس از خواندن معلوم شد که این الواح عیلامی اسناد خرج ساختمان قصرهای تخت جمشید می باشد . از میان الواح بعضی به زبان پارسی و خط عیلامی است . از کشف این الواح شهرت نابجایی را که می گفتند قصرهای تخت جمشید مانند اهرام مصر با ظلم و جور و بیگار گرفتن رعایا ساخته شده باطل گشت ، زیرا این اسناد عیلامی حکایت از آن دارد که به تمام کارگران این قصور عالیه اعم از عمله و بنا و نجار و سنگتراش و معمار و مهندس مزد می دادند و هر کدام از این الواح سند هزینة یک یا چند نفر است . کارگرانی که در بنای تخت جمشید دست اندرکار بودند ، از ملتهای مختلف چون ایرانی و بابلی و مصری و یونانی و عیلامی و آشوری تشکیل می شدند که همة آنان ((رعیت)) دولت شاهنشاهی ایران بشمار می رفتند . گذشته از مردان ، زنان و دختران نیز به کار گل مشغول بودند . مزدی که به این کارگران می دادند غالباً جنسی بود نه نقدی ، که آنرا با یک واحــد پـول بابلی به نام « شکــل » سنجیده و برابر آن را به جنس پرداخت می کردند . اجناسی را که بیشتر به کارگران می دادند و مزد آن محسوب می شد عبارت از
:

((گندم)) ، ((گوشت)) و ((شراب)) .
در(( شوش)) در کاخ داریوش اول یک کتیبه ای که جنبه ساختمانی دارد کشف شده که دربارة مصالح ساختمانی و صنعتگرانی که در ساختمان آن کاخ کار می کردند شرح مفصلی داده است . در نقش رستم که در حدود پنج کیلومتری تخت جمشید واقع شده ، مقبرة داریوش بزرگ و دیگر شاهنشاهان هخامنشی مانند : خشایارشا و اردشیر اول و دوم دیده می شود . این مقبره ها حفره هایی است که در صخره های عمودی بوجود آمده و مدخل آنها به صورت دالان سرپوشیده ای است که چهار ستون دارد . در شوش نیز از داریوش اول و خشایار شا و اردشیر دوم آثار بدست آمده که قسمت عمدة آنها در ((موزة لوور پاریس)) نگاهداری می شود . در شوش معماری کاخها بیشتر تحت تأثیر هنر بین النهرین قرار گرفته است . از جملة آثار هنری آن دوره ، مهره های استوانه ای شکل است که به جای امضا بر روی اسناد و نامه های اداری قرار می دادند . این مهره ها از نظر هنر کنده کاری نظیر مهره های بین النهرین هستند .

اوضاع اجتماعی : پایه و اساس زندگانی اجتماعی آن روز ، کشاورزی بود . دراین دوره مأموران دولتی مخصوصی وجود داشت که ناظر در امور کشاورزی و ((متصدی)) وصول مالیاتها بودند . پادشاهان هخامنشی به کسانی که زمینهای بایر را تبدیل را اراضی زراعتــی یا پرداخت می کردند و به احداث قنوات می پرداختنــد ، پاداش خوبـی مـی دادند .
دامداری رواج فراوان داشت و اسبهای نسا که در ماد پرورش می یافتند ، شهرت بسزایی داشتند . هر ایالت و شهری به صنعت دستی خود مشهور بود . در بابل و بین النهرین بازرگانی رواج فراوان داشت . بانکهایی که برای توسعة تجارت و کشاورزی به مردم وام می دادند ، تشکیل شده بود که معروفترین آنها دو بانک برادران اگیبی و پسران موراشو در بابل بوده است .

امیــران و بزرگان و دستگاههای اداری و مذهبی ، کارگرانی داشتند که آنان را « مانیا » می خواندند . بر اینان که بردگانی بیش نبودند داغ می نهادند و در امور ساختمانی و کشاورزی و صنعت از وجودشان استفاده می کردند . اینان از اسیران جنگی بشمار می رفتند و آنان را غالباً در روستاها نشیمن می دادند .
قسمت اصلی اراضی کشور باستثنای املاک برده نشین ، به وسیله کشاورزان اداره می شدند . این کشاورزان حق نداشتند آن اراضی را ترک کنند و با همان زمینها به مالک دیگر منتقل می گشتند . قسمتی از اراضی کشور به معابد اختصاص داشت . در این نقاط کانونهای انبوه بردگان بوجود آمده بود . دولت هخامنشی وارث تمدنهای قدیم پیش از خود بود و همة علوم و معارف ملل پیش ، مانند : آشور و بابل و عیلام ، در بین اهل آن ، در آن کشور پهناور رواج داشت .

بزرگترین شهر علمی و دانشگاهی آن ، امپراتوری بابل بود . در این شهر تعلیم معارف قدیم ، به دست کاهنان بابلی و مغان بود . آثار و تألیفات قدیم را به زبانهای اکدی و سومری و عیلامی و آرامی می خواندند . ستاره شناسان و ریاضیدانان بابلی در عصر خود مــشهور آفاق بودند و علوم خود را همراه با سحر و جادو به شاگردان خود می آموختند .
+!همچنین ببینید:
-''جانشینن ک :''
مرگ نگهانی اسکندر 322 ق . م وع شانشاهی و آشه کرد . هنو جسد ا سرد نشده بود که سرداران وی به ناع با یکیگر برخاست . ر آسیا دیکاس ک نیب سن او ب به سردار گفت که باید در تظار ضع حل رخساه ( روشنک ) زن اسکندر باشیم ، ((سانه)) پری زایید که او را به ام درش اسکندر خواندن . دیری گشت ک سرداران یکباره با یکدیگر به رقابت رخاستن و در این میان ((پردیکاس)) کت ورده کشته (321 ق . م ) و ((آنیپاتر)) Antipater ه جای به نیابت سلطنت ست . پس از چندی قدرت به دست سردار دیگر به نام ((آنیگون)) Antigon یک چش اتاد . وی سال 312 ق . م وی به دست سرداری به نام سلوکوس شکست یافت . سلطت بر لات ایران نصیب ((سلوکوس)) شد و مصر به دست سرداری یگر که ((بطمیوس)) خوانده می شد اتاد
+*__((پای منیان))__ />*__(( شی))__ />*__(( یی هانشی))__ />*__((نام اتی انی))__ />*__(( و ات در ر خانشی))__ />*__((ان ر دوره خامشی))__ />*__((هنر و اری هخامنی))__ />*__((دین وره همنی ))__r />*__((اان ایی هخامنی))__ />*__((اوای در اسطره ای ایرانی ))__ />* __((وصیت داریو ب خشایارشا))__

تاریخ شماره نسخه کاربر توضیح اقدام
 شنبه 03 تیر 1385 [14:17 ]   27   محمد رضا قدوسی      جاری 
 شنبه 03 تیر 1385 [14:00 ]   26   محمد رضا قدوسی      v  c  d  s 
 شنبه 03 تیر 1385 [13:56 ]   25   محمد رضا قدوسی      v  c  d  s 
 جمعه 14 بهمن 1384 [03:50 ]   24   محمد رضا قدوسی      v  c  d  s 
 پنج شنبه 13 بهمن 1384 [15:29 ]   23   محمد رضا قدوسی      v  c  d  s 
 پنج شنبه 13 بهمن 1384 [15:16 ]   22   محمد رضا قدوسی      v  c  d  s 
 پنج شنبه 13 بهمن 1384 [15:15 ]   21   محمد رضا قدوسی      v  c  d  s 
 پنج شنبه 13 بهمن 1384 [14:49 ]   20   محمد رضا قدوسی      v  c  d  s 
 پنج شنبه 13 بهمن 1384 [14:43 ]   19   محمد رضا قدوسی      v  c  d  s 
 پنج شنبه 13 بهمن 1384 [13:53 ]   18   محمد رضا قدوسی      v  c  d  s 
 پنج شنبه 13 بهمن 1384 [13:23 ]   17   محمد رضا قدوسی      v  c  d  s 
 پنج شنبه 13 بهمن 1384 [13:14 ]   16   محمد رضا قدوسی      v  c  d  s 
 دوشنبه 07 شهریور 1384 [12:03 ]   15   بابک خسروشاهی      v  c  d  s 
 سه شنبه 15 دی 1383 [08:29 ]   14   بابک خسروشاهی      v  c  d  s 
 سه شنبه 15 دی 1383 [08:26 ]   13   بابک خسروشاهی      v  c  d  s 
 سه شنبه 15 دی 1383 [08:21 ]   12   بابک خسروشاهی      v  c  d  s 
 سه شنبه 15 دی 1383 [07:24 ]   11   فاطمه عیوضی      v  c  d  s 
 سه شنبه 15 دی 1383 [07:21 ]   10   بابک خسروشاهی      v  c  d  s 
 سه شنبه 15 دی 1383 [07:04 ]   9   بابک خسروشاهی      v  c  d  s 
 سه شنبه 15 دی 1383 [06:50 ]   8   فاطمه عیوضی      v  c  d  s 
 سه شنبه 15 دی 1383 [06:35 ]   7   فاطمه عیوضی      v  c  d  s 
 سه شنبه 15 دی 1383 [06:18 ]   6   فاطمه عیوضی      v  c  d  s 
 سه شنبه 15 دی 1383 [06:01 ]   5   فاطمه عیوضی      v  c  d  s 
 سه شنبه 15 دی 1383 [05:35 ]   4   فاطمه عیوضی      v  c  d  s 
 سه شنبه 15 دی 1383 [04:12 ]   3   بابک خسروشاهی      v  c  d  s 
 سه شنبه 17 آذر 1383 [06:10 ]   2   نفیسه ناجی      v  c  d  s 
 سه شنبه 27 مرداد 1383 [07:12 ]   1   حامد احمدی      v  c  d  s 


ارسال توضیح جدید
الزامی
big grin confused جالب cry eek evil فریاد اخم خبر lol عصبانی mr green خنثی سوال razz redface rolleyes غمگین smile surprised twisted چشمک arrow



از پیوند [http://www.foo.com] یا [http://www.foo.com|شرح] برای پیوندها.
برچسب های HTML در داخل توضیحات مجاز نیستند و تمام نوشته ها ی بین علامت های > و < حذف خواهند شد..