تاریخچه ی:
نظریه برخورد تمدنها
تفاوت با نگارش: 2
| !اطلاعات اولیه | | !اطلاعات اولیه |
| نظریه برخورد تمدنها را اولین بار ((ساموئل هانتینگتون)) مطرح کرد، و تاثیر عمیقی در محافل علمی و سیاسی جهان برجا نهاد. بطوری که شکلگیری بسیاری از رفتارها و سیاستهای بینالمللی برخی از کشورهای غربی بر مبنای این نظریه بوده است.
در این نظریه هانتینگتون به جهان غرب هشدار دادهاست، که در قرن آینده رویارویی و برخورد جدی بین تمدنهای گوناگون و از آن جمله برخورد ((تمدن غرب|تمدنهای غرب)) با اتحاد ((تمدن اسلامی|تمدنهای اسلامی)) و ((تمدن کنفوسیوسی|کنفوسیوسی)) حتمی است. ساموئل هانتینگتون ، آخرین مرحله تکامل درگیریهای عصر جدید را تحت عنوان برخورد تمدنها یاد می کند. | | نظریه برخورد تمدنها را اولین بار ((ساموئل هانتینگتون)) مطرح کرد، و تاثیر عمیقی در محافل علمی و سیاسی جهان برجا نهاد. بطوری که شکلگیری بسیاری از رفتارها و سیاستهای بینالمللی برخی از کشورهای غربی بر مبنای این نظریه بوده است.
در این نظریه هانتینگتون به جهان غرب هشدار دادهاست، که در قرن آینده رویارویی و برخورد جدی بین تمدنهای گوناگون و از آن جمله برخورد ((تمدن غرب|تمدنهای غرب)) با اتحاد ((تمدن اسلامی|تمدنهای اسلامی)) و ((تمدن کنفوسیوسی|کنفوسیوسی)) حتمی است. ساموئل هانتینگتون ، آخرین مرحله تکامل درگیریهای عصر جدید را تحت عنوان برخورد تمدنها یاد می کند. |
- | !دلایل ساموئل انتیگتون |
+ | !دلایل ساموئل انتیگتون |
| *اختلاف تمدنها اساسی است. | | *اختلاف تمدنها اساسی است. |
| *خود آگاهی تمدنی در حال افزایش است. | | *خود آگاهی تمدنی در حال افزایش است. |
| *((تجدید حیات اسلام|تجدید حیات مذهبی)) وسیلهای برای پرکردن خلا هویت در حال رشد است. | | *((تجدید حیات اسلام|تجدید حیات مذهبی)) وسیلهای برای پرکردن خلا هویت در حال رشد است. |
| *رفتار منافقانه غرب موجب رشد خود آگاهی دیگر تمدنها گردیده است. | | *رفتار منافقانه غرب موجب رشد خود آگاهی دیگر تمدنها گردیده است. |
| *ویژگیها و ((اختلافات فرهنگی)) تغییر ناپذیرند. | | *ویژگیها و ((اختلافات فرهنگی)) تغییر ناپذیرند. |
| *منطقه گرایی اقتصادی و نقش مشترکات فرهنگی در حال رشد است. | | *منطقه گرایی اقتصادی و نقش مشترکات فرهنگی در حال رشد است. |
| *خطوط گسل موجود بین تمدنها امروزه جانشین ((مرز سیاسی|مرزهای سیاسی)) و ((مرز ایدئولوژیکی|ایدئولوژیک)) دوران جنگ سرد گردیده است. | | *خطوط گسل موجود بین تمدنها امروزه جانشین ((مرز سیاسی|مرزهای سیاسی)) و ((مرز ایدئولوژیکی|ایدئولوژیک)) دوران جنگ سرد گردیده است. |
| !تقسیم بندی تمدنها | | !تقسیم بندی تمدنها |
| ساموئل مانتیگتون تمدنهای زنده جهان را به هفت یا هشت تمدن بزرگ تقسیم بندی کرده است. خطوط گسل میان این تمدنها را منشا درگیریهای آینده میپندارد. این تمدنها از دیدگاه وی عبارتند از :
| | ساموئل مانتیگتون تمدنهای زنده جهان را به هفت یا هشت تمدن بزرگ تقسیم بندی کرده است. خطوط گسل میان این تمدنها را منشا درگیریهای آینده میپندارد. این تمدنها از دیدگاه وی عبارتند از :
|
| *((تمدن غربی)) | | *((تمدن غربی)) |
| *((تمدن اسلامی)) | | *((تمدن اسلامی)) |
| *((تمدن کنفوسیوسی)) | | *((تمدن کنفوسیوسی)) |
| *((تمدن ژاپنی)) | | *((تمدن ژاپنی)) |
| *((تمدن ارتدوکس)) | | *((تمدن ارتدوکس)) |
| *((تمدن آمریکای لاتین)) | | *((تمدن آمریکای لاتین)) |
| * ((تمدن افریقایی)) | | * ((تمدن افریقایی)) |
| !اهمیت نظریه برخورد تمدنها | | !اهمیت نظریه برخورد تمدنها |
| اهمیت نظریه برخورد تمدنها از آنجا ناشی میشود، که نویسنده از نظریه پردازان توانایی است که نفوذ کلام او در غرب بسیار گسترده و جدی است و نه تنها توانسته است سیاست خارجی آمریکا را جهتدهی دهد. بلکه بعید نیست که در چهارچوب سیاست برخی کشورهای غربی ، به صورت یک ((استراتژی اجرایی)) متبلور گردد. | | اهمیت نظریه برخورد تمدنها از آنجا ناشی میشود، که نویسنده از نظریه پردازان توانایی است که نفوذ کلام او در غرب بسیار گسترده و جدی است و نه تنها توانسته است سیاست خارجی آمریکا را جهتدهی دهد. بلکه بعید نیست که در چهارچوب سیاست برخی کشورهای غربی ، به صورت یک ((استراتژی اجرایی)) متبلور گردد. |
| !عقیده برخی از صاحبنظران در مورد نظریه تمدنها | | !عقیده برخی از صاحبنظران در مورد نظریه تمدنها |
| آنها معتقد هستند پس از نظام بیاعتبار سوسیالیستی ((شوروی سابق)) و مرام کمونیسم ، غرب به دنبال یک جانشین بود. به همین دلیل در این نظریه عصاره بحثهای مهمی به میان آورده شده است، که در پارهای از محافل غربی تحت عنوان ((تجدید حیات اسلام)) و ((برخورد اسلام و غرب)) رایج شده و عقیده بر این است که منبع اصلی درگیریها در جهان بعد از ((جنگ سرد)) ، بطور اساسی نه ایدئولوژیک و نه اقتصادی بلکه فرهنگی بوده است. | | آنها معتقد هستند پس از نظام بیاعتبار سوسیالیستی ((شوروی سابق)) و مرام کمونیسم ، غرب به دنبال یک جانشین بود. به همین دلیل در این نظریه عصاره بحثهای مهمی به میان آورده شده است، که در پارهای از محافل غربی تحت عنوان ((تجدید حیات اسلام)) و ((برخورد اسلام و غرب)) رایج شده و عقیده بر این است که منبع اصلی درگیریها در جهان بعد از ((جنگ سرد)) ، بطور اساسی نه ایدئولوژیک و نه اقتصادی بلکه فرهنگی بوده است. |
| !همچنین ببینید | | !همچنین ببینید |
| *((اختلافات فرهنگی)) | | *((اختلافات فرهنگی)) |
| *((برخورد اسلام و غرب)) | | *((برخورد اسلام و غرب)) |
| *((تجدید حیات اسلام)) | | *((تجدید حیات اسلام)) |
| *((تمدن)) | | *((تمدن)) |
| *((تمدن اسلامی)) | | *((تمدن اسلامی)) |
| *((تمدن ارتدوکس)) | | *((تمدن ارتدوکس)) |
| *((تمدن افریقایی)) | | *((تمدن افریقایی)) |
| *((تمدن امریکای لاتین)) | | *((تمدن امریکای لاتین)) |
| *((تمدن غربی)) | | *((تمدن غربی)) |
| *((تمدن کنفوسیوسی)) | | *((تمدن کنفوسیوسی)) |
| *((تمدن ژاپنی)) | | *((تمدن ژاپنی)) |
| *((گفتگوی تمدنها)) | | *((گفتگوی تمدنها)) |
| *((مرز سیاسی)) | | *((مرز سیاسی)) |