منو
 کاربر Online
792 کاربر online
Lines: 1-18Lines: 1-18
-ب نبال طا ((عبیدالله)) از ورود امام علیه السلام به کربلا نامه ای ه این ممون به ضرت نوشت: « به من خبر رسیده است که در کربلا فرود آمده ای و امیر المؤمنین ((یزید)) به من نوشته است که سر بر بالین ننهم و سیر نخورم تا تو را به خداوند لطیف و خبیر ملحق کنم و یا به حکم من و کم یزید ب معاویه ب آیی، والسلام. »

چون
ای نامه ب ام رسید را خواند، آن را را کده و فرمود: « رستگار نشوند آن گروهی که خشنودی ق را ب خشم ال خریدن

فرست
اه یدلله ف: ا ا عبداله! واب نمه
+قتی ((بیدالله زیا|عبیدالله)) از ورود ((حضرت امام حسین علیه السلام|امام حسین علیه السلام)) به ((کربلا)) خبردار شد، در نامهای طا به و نوشت:« به من خبر رسیده است که در کربلا فرود آمدهای. امیرالمؤمنین ((یزید بن معاویه|یزید)) به من نوشته است که سر بر بالین ننهم و یک د غذای سیر نخورم تا تو را به خداوند لطیف و خبیر ملحق کنم یا به حکم من و یید تسلیم شده و با یزید ب معاویه بی کنی. والسلام. »
اام ی ه را خواند، آن را کاری ندا و فرمود: « کسانی که خشنودی آیدا را ب خشم ریدا یدند، ار واهن د.»
-امام فرمود: این نامه ها را جوابی نیست! زیرا بر عبیدالله عذاب الهی لازم و ثابت است، چون قاصد نزدعبیدالله باز گشت و پاسخ امام را گفت، ابن زیاد بر آشفت و ی عمر بن سعد نگریت ا را ب گ با سین فرمان د عمر ب ک یفته وای« ی» بود (1) از قا با حسین علیه السلام عذر خواست.
>>عبیدالله گفت: پس آن فرمان ولایت ری را باز پس ده عمر بن سعد که ا از حکوت ری برای و سیار ناگوار بود به ابن زیاد گفت: امروز را به من مهلت بده تا بییشم.
+فرستاده عبیدالله گفت:« ای ابا عبدالله! جواب نامه را چه می‌دهی؟»
امام فرمود:« این نامه را جوابی نیست! زیرا بر عبیدالله عذاب الهی لازم و ثابت است
چون قاصد نزد عبیدالله بازگشت و پاسخ امام را گفت، ابن زیاد بر آشفت و ((ر سعد|عمر بن سعد)) ر ک تاز فرما افت ((ی)) را فته بود و عازم ری بد، ار کرد ه او رمان اد ه جنگ حسین برود. مر بن سعد از گ با حسین علیه السلام عذر خواست.
عبیدالله گفت:« پس آن فرمان ولایت ری را پس بده
عمر بن سعد که ک وای ی بود، به ابن زیاد گفت:« امروز را به من مهلت بده تا کمی ک کنم.»
-نوشته اند: ((عمر بن سعد|عمر بن سعد ))از سر شب تا سحر در اندیشه این کار بود و با خود این شعر را زمزمه می کرد: « آیا حکومت ری را رها کنم و ال ن که آرزوی من است؟ یا باز گردم و با کشتن حسین خود را در معرض مذمت و شماتت خلق خدا قرار دهم؟ در کشتن حسین آتشی است که نمی توان از آن گریخت و حکومت ری هم نور چشم من است.» (2) +در تاریخ نوشتهاند عمر سعد تا سحر در اندیشه بود و با خود این اشعار را زمزمه میکرد:« آیا حکومت ری را رها کنم ا ینکه آرزوی من است؟ یا بازگردم و با کشتن حسین، خود را در معرض مذمت و شماتت خلق خدا قرار دهم؟ در کشتن حسین آتشی است که نمیتوان از آن گریخت؛ حکومت ری هم نور چشم من است.»
-(1): عبیداله بن زیاد اندکی قبل از این واقعه دستورداده بود تاعمر سعد بسوی« دستبی» (منطقه ویعی بین ری و همدان) همراه با چهار هزار سپاهی حرکت کند، زیرا« دیلمان» برآنجا مسلط شده بودند وان زاد فمان امارت ری رابه نام عمرسعد هم در «حمام العین» (محلی نزدیک کوفه) لشگری مهیا کرده بود برای حرکت که خبر حرکت امام به سمت کوفه به ابن زیاد رسید و او عمرسعد را خواست وگفت: باید به جانب حسین روی وچون ازاین ماموریت فراغت یافتی، آنگاه به سوی ری روانه شو!

(2):
مقتل الحسین مقرم، ص 197.

+!نابع: />*قه کربلا، 217.
*مقتل الحسین مقرم، ص 197.
-منابع: قصه کربلا، ص 217.

مراجعه شود به:

((واکنش امام به شنیدن نام کربلا))
+!مراجعه شود به:
*((واکنش امام حسین علیه السلام به شنیدن نام کربلا))

تاریخ شماره نسخه کاربر توضیح اقدام
 یکشنبه 28 فروردین 1384 [06:54 ]   4   شکوفه رنجبری      جاری 
 یکشنبه 25 بهمن 1383 [07:02 ]   3   عبدالله حقیقت      v  c  d  s 
 دوشنبه 18 آبان 1383 [11:28 ]   2   امیرمهدی حقیقت      v  c  d  s 
 دوشنبه 29 تیر 1383 [08:55 ]   1   شکوفه رنجبری      v  c  d  s 


ارسال توضیح جدید
الزامی
big grin confused جالب cry eek evil فریاد اخم خبر lol عصبانی mr green خنثی سوال razz redface rolleyes غمگین smile surprised twisted چشمک arrow



از پیوند [http://www.foo.com] یا [http://www.foo.com|شرح] برای پیوندها.
برچسب های HTML در داخل توضیحات مجاز نیستند و تمام نوشته ها ی بین علامت های > و < حذف خواهند شد..