تاریخچه ی:
نامه امام سجاد علیه السلام به عبدالملک
تفاوت با نگارش: 1
- | اام صادق لیه السلام فرمودند: چونکه عبدالملک بن مروان به حکومت رسید و حکوم او متر گردی رای «حجا » نامه ای و ر آن امه به ط ود چنین نوشت که: بسم الله الرحمن الرحیم > >از عبدالله عبدالملک بن مروان به حجّاح بن یوسف ثقفی اما ن ا ا ی ا عبدالملک ب دار، چرا که من آل ابی سفیان را چونکه به حکومت رسیدند دم که دست خود را به این خون آلوده کرده و در آن فرو رفتند و ز اینرو پس از این عمل جز مدت اندکی رنگ نکرده و همه نابود شدند.
والسلام
(در بعض از نقلها عبدالمل حجاح را امر به حفاظت از خونهای فرزندان عبدالمطلب و اجتناب از آلوده شدن به آن می کند. و بعد علت را یاد آور می شود.)
ای نامه را عبدالملک به صورت سرّی نوشته بود و هیچکس از آن اطلاع نداشت و آن را با پیک نامه رسان به حجاح فرستاد. |
+ | قی ((عبدالملک بن مروان)) به حکومت رسید، برای ((حاج یوف قفی|حجا)) نامهی نای به ین ممون نوشت: «بسم الله الرحمن الرحیم از عبدالله عبدالملک بن مروان به حجّاح بن یوسف ثقفی. />من را یخن خن اندان ((ضرت بداط علیه ا|عبدالمطلب)) مف بدار، چرا که من آل ابی سفیان را دیدم که چون به حکومت رسیدند، دست خود را به این خونها آلوده کردند و پس از مدت اندکی، همی نابود شدند. السلام.» |
- | البته علت نگارش این نامه، چانکه در بعضی از اسند آمده است، نامه حجاح بن یوسف ثقفی به او بوده که در آن نوشته بود: «اگر می خواهی ملک و سلطنت تو ثابت گردیده و استمرار و قرار یابد، علی بن الحسین علیه السلام را به قتل برسان !! »
حضرت علی بن احسین علیه السلام به محض ارسال این نامه از جانب عبدالملک از مضمون آن مطلع گردید و فوراً نامه ای برای او نوشته بدین مضمون:
بسم الله الرحمن الرحیم
. . . اما بعد: تو در روز کذا و کذا، و در ساعت کذا و کذا، از ماه کذا و کذا این مطلب را نوشتی، و رسول اله صلی الله علیه و آله من را به آن خبر داد و از آن مطل ساخت، خداوند متعال این کار تو را سپاس گذاشت و ملک تو را تثبیت نمود و برهه ای از زمان را در آن افزود و (عمر تو را زیاد کرد )، بعد نامه را پیچیده و آن را مهر نمودند و توسط یکی از غلامان خود و بوسیله شتر زد آن را برای عبدالملک ارسال داشتند و امر فرمودند که به محض ورود به دست عبدالملک برساند. |
+ | این نامه اس نامه حجاح بن یوسف ثقفی به او بود که در آن نوشته بود:« اگر میخواهی ملک و سلطنت تو استقرار یابد، ((حضرت اام سجاد علیه السلا| علی بن السین)) را به تل برسان!» |
- | چکه نامه به عبدالملک سید تاریخ ن ناه کرد و ن را ما تای نا و یاف ا ر د ضرت زی الابدین لیه اا ک کرد و از ایرو سا خوشا شد. |
+ | حضرت اا سجاد علیه السلام نامهای به ین ممون رای عبدالملک نوت: بسم الله الرحمن الرحیم تو در فل تاریخ و فلن ساعت، نامه ای به حجاج نوشتهای، و ((حضرت محم مصطفی صلی الله علیه و آله|رسول الله صلی الله علیه و آله)) مرا از آن باخبر کرده است. خداوند معال این کار تو را سپاس میگاد، لک تو را ثبی مینماید عر و ا زیا ی ک.» سپس نامه ا مهر کد ن را توسط یکی از غلامان خود برای عبداملک ارسال اشت. عبدالملک وقتی نامه ا دید، بسیار خوشحال شد. سپس دینارهای اای ه در یک بار شتر برای امام فرستاد و از ا درخواست نمو خواستههای ود و خاندان و یارانش ا برای ا گزارش کند. |
- | بعد باری از شتر دینار برای حضرت فرستاد و درخواست نمود تا حضرت همه حوائج خود و حوائج اهل بیت و موالیان خود را برای او گزارش کنند.
با تامل در این برخورد حضرت سجاد علیه السلام به عبدالملک بدست می آید چگونه حضرت با برخورد مثبت با اقدام و موضع گیری مثبت عبدالملک بن مروان، زمینه انعطاف بیش از حد او را فراهم می کنند. > >در ضمن اطلاع کامل از آنچه در درون قصر شاهانه و روابط سیاسی و امنیتی نظام حاکم می گذرد از یک سو و ارتباط خود را با رسول خدا صلی الله علیه و آله در سوی دیگر به عبدالملک می فهمانند و بدین ترتیب احقّیت خود ر از هر حث اثبات کرده و تغوق خود را نیز اعلام می دارند.
بهر حال این برخورد که سرتاسر سیاسی و حاوی نکات و رموز دقیق است در جلب توجه مثبت عبدالملک به حضرت موثر بوده است.
منابع : بحارالانوار ،ج 46 ، ص 28 ، حدیث 19ص 119، حدیث 9 به نقل از اختصاص و بصائرالدرجات |
+ | منابع: بحارالانوار، ج 46 ص 28، حدیث 19 ص 119، حدیث 9 به نقل از اختصاص و بصائرالدرجات |
| مراجعه شود به: | | مراجعه شود به: |
- | ((ا زمامداران اموی)) |
+ | ((مام سجاد علیه السلام و زمامداران اموی)) |