تاریخچه ی:
ناراضیان از ولایتعهدی امام رضا علیه السلام
توده مردم از بیعت با حضرت رضا علیه السلام خوشحال بودند، ولی بعضی از بزرگان ((خلفای عباسی|بنی عباس )) و حتی بعضی از ((بنی هاشم|بنی هاشم )) بر آن حضرت حسد می ورزیدند و از این عمل ((مأمون|مأمون ))سخت ناراضی بودند، ولی مأمون با دادن جوائز و عطایای فراوان، آنها را راضی کرد و آنها هم قبول کردند، جز سه نفر: « ((جلودی /بزرگواری حضرت|جلودی ))» و «علی بن عمران» و « ابن مونس» که از بیعت با آن حضرت سرباز زدند و مأمون هم آنها را به حبس انداخت.
چندی از این قضیه گذشت؛ روزی حضرت رضا علیه السلام به مجلس مأمون آمدند، مأمون دستور داد تا آن سه نفر را از حبس آوردند.
آنها چون بر در مجلس رسیدند و حضرت رضا علیه السلام را با عزت و جلالت تمام در کنار مأمون دیدند، گفتند: « پناه بر خدا، ای امیر مؤمنان! که امر خلافت را که خداوند برای شما قرار داده و مخصوص شما کرده از دست بدهی و در اختیار دشمنانتان بگذاری! آنها که پدران تو آنها را می کشتند و در گوشه و کنار پراکنده می ساختند، به خدا این که کنار تو نشسته، بُتی است که غیر خدا را می پرستد!» مأمون که سخنان آنها را بر خلاف سیاست خود می دید، برآشفت و دستور قتل آنها را صادر کرد.
منابع: بحار الانوار، ج 49، ص 134.
بحار الانوار، ج 49، ص 166.
مراجعه شود به:
((پیشنهاد ولایتعهدی))