محمد بن داود قمی و محمد طلهی نقل می‌کنند که:
خمس و نذر و هدایا و جواهراتی را که از قم و اطرافش جمع شده بود، برای امام هادی علیه السلام می‌بردیم که در راه، پیک امام به ما رسید و گفت امام می‌فرماید:«برگردید. الان وقت مناسبی نیست.»
ما برگشتیم و آنچه قرار بود بفرستیم در جایی پنهان ساختیم. پس از چند روز دستور امام به ما رسید که:«شتری را برای حمل اموال فرستاده‌ام. اموال را بر آن سوار کنید و شتر را رها کنید.»
ما هم این دستور امام هادی علیه السلام را انجام دادیم و شتر را با بارها رها کردیم.
سال بعد که نزد امام رفتیم امام فرمود:«به آنچه برای ما فرستادید، بنگرید.»
ما نگاه کردیم و دیدیم همه آنچه فرستاده بودیم به دست امام رسیده است.

منابع:
بحارالانوار، ج 50، ص 185، ح 62.

مراجعه شود به:
معجزات امام هادی علیه السلام

محمد بن داود قمی و محمد طلهی هر دو نقل می کنند که اموالی که که مجموعه ای از خمس و نذر و هدایا و جواهراتی بود که از قم و اطرافش جمع شده بود آماده کردیم که برای امام هادی علیه السلام ببریم در راه، پیک حضرت به ما رسید و خبر داد که حضرت می فرماید: برگردید، الان وقت مناسب نیست.

ما هم برگشتیم و آنچه قرار بود بفرستیم در جایی پنهان ساختیم تا این که پس از چندین روز دستور حضرت به ما رسید که شتری را برای حمل آنچه در نظر دارید فرستاده ایم، محموله ها را بر آن سوار کنید و رهایش کنید، ما هم این دستور امام هادی علیه السلام را انجام دادیم و به امان خدا شتر را با بارهایش رها کردیم.

سال بعد که به خدمت حضرت رسیدیم امام فرمود: بنگرید به آنچه برای ما فرستادید، ما نگاه کردیم دیدیم همه آنچه فرستاده بودیم به دست آن امام علیه السلام رسیده است.

منابع:

• بحارالانوار، ج 50، ص 185، ح 62.

مراجعه شود به:

معجزات امام هادی علیه السلام