منو
 صفحه های تصادفی
سفارش امام کاظم علیه السلام به پرهیز از بدگویی
encopresis
سن یابی کربن-14
دانشگاه آزاد اسلامی استان همدان
شرکت سهامی
نام مادر امام مهدی علیه السلام
آکنه
نشانه های ظهور امام زمان علیه السلام
پیدازادان اولیه
حمله عثمانی به ایران در مشروطه
 کاربر Online
943 کاربر online
تاریخچه ی: فردوسی

تفاوت با نگارش: 19

Lines: 1-180Lines: 1-232
- +V{maketoc}
!زن
گی نامه
-یش ناتمام است +







{img src=img/daneshnameh_up/b/ba/ferdosi01.jpg}
حکیم
ردوسی در "طبران ((طوس))" در سال 329 هجری به دنیا آمد. درش ا دقانان طوس بود و از نظر مادی دارای ثروت و موقعیت قابل توجهی بود. از احوال او در عهد کودکی و جوانی اطلاع درستی در دست نیست ولی مشخص است که در جوانی با درآمدی که از املاک پدرش داشته به کسی محتاج نبوده است؛ اما اندک اندک آن اموال را از دست داده و به تهیدستی گرتار شده است.
-زدگی نام /> /> /> /> /> /> +ردوسی از هما ابتدای ر که به علم و دان پرات، ه وانن داتان هم علاقمن ش و مخصوصاً ه تری و اطلاعات مرو به ذته ایران عق می ورید.
-حکیم فردوسی در "طبران س" در سا 329 هجری به دنیا م. پدرش از دهقاان طوس بود از ظر مادی دارای رت موقیت قاب تی بود. ز حوال او در عهد کدکی و وانی اطاع درستی در دست نی ولی مشخص است که گرفتار +همین اه به داانهای کن بود ک ا را ک ب د ورد اهناه انخت.
-در جانی با ددی ک ااک رش دته ه کسی حتا نبوده است؛ ا انک ادک ن موا را ا دست اه به هیدستی اد ا +چان که ا فه د ا شااه ر می آید متها ر جستجوی ای کتا بوده است پ ا یان ستمای ی الیی داستانهای اهنمه، زدیک به ی سال از بهترین ایا نگی خود را قف این ک کرد.
-فردوسی از همان ابتدای کار که به کسب علم و دانش پرداخت به خواندن داستان هم علاقمند شد و مخصوصاً به تاریخ و اطلاعات راجع به گذشته ایران عشق می ورزید. همین علاقه به داستانهای کهن بود که او را به فکر نظم شاهنامه انداخت +او خود می گوبد:
-چننکه ته ود ا ر نمه می ید دتها در جستجی این کتا بده ا و می را برای این ک ف رده 25 ا 35 ا ک که  +~~green:بسی رن رد دین سا ی /> زنه کم دن ارسی
ی افکندم از نظم کای بند
ک
ه ا اد و ران نیابد زد />بناهای ردد راب /> بارا و بش اب~~
-نزدیک به سی سال از بهترین ایام زندگی را وقف این کار کرد و فردوسی در سال 370 یا 371 به نظم در آوردن شاهنامه را آغاز کرد و در اوایل این کار هم خود فردوسی ثروت و دارایی قابل توجهی داشت و هم بعضی از بزرگان خراسان که به تاریخ باستان ایران علاقه داشتند او را یاری می کردند ولی به مرور زمان و پس از گذشت سالهایی، در حالی که فردوسی بیشتر شاهنامه را سروده بود دچار فقر و تنگدستی شد +فردوسی در سال 370 یا 371 به نظم در آوردن شاهنامه را آغاز کرد و در اوایل این کار هم خود فردوسی ثروت و دارایی قابل توجهی داشت و هم بعضی از بزرگان خراسان که به تاریخ باستان ایران علاقه داشتند او را یاری می کردند ولی به مرور زمان و پس از گذشت سالهایی، در حالی که فردوسی بیشتر شاهنامه را سروده بود دچار فقر و تنگدستی شد.
-اَلا ای برآورده چرخ بلند
چه داری به پیری مرا مستمند
چو بودم جوان برترم داشتی
به پیری مرا خوار بگذاشتی
به جای عنانم عصا داد سال
پراکنده شد مال و برگشت حال
+~~green:اَلا ای برآورده چرخ بلند
چه داری به پیری مرا مستمند
چو بودم جوان برترم داشتی
به پیری مرا خوار بگذاشتی
به جای عنانم عصا داد سال
پراکنده شد مال و برگشت حال~~

بر خلا
آن چه مشهور است، ردوسی سرودن شاهنامه را صرفاً به خاطر علاقه خودش و حتی سالها قبل از آن که ((سلطان محمود )) به سلطنت برسد، آغاز کرد؛ اما چون در طی این کار رفته رفته ثروت و جوانی را از دست داد، به فکر افتاد که آن را به نام ادشاهی بزرگ کند و به گمان اینکه سلطان محمود چنان که باید قدر او را خواهد شناخت، شاهنامه را به نام او کرد و راه غزنین را در پیش گرفت.
- لاف آن چه مو است، ردوسی اهنامه ا راً بخار علاقه ودش و تی الها ق از نکه سلطان ممو ه سلطنت بسد، آغاز ک ما چون د ی این کار رته رته ثروت و جوانی ا ا ت د ب فکر افتاد ک ن را به نام پادشای رگ کند و به گما ینکه سلطان محمود چنانکه ای در او ا واهد شناخت، شاامه را بنام او کرد و راه غزنین را در پیش گرفت +م لطان مو ک ه مای اعا تای یز ان بی از ی و دتانهای هوانی لاقه دا قد فردی را ندا و ا ا چنانکه ایت ا ود تشی نکرد.
- سلطان محمود که ه دایح اشعار ستایش آمیز شاعرا بیش از تاری داستانهی پهلوانی ع داشت، قر سخن فدو را ندنست و را چنانکه شایسته اش بود تشویق نکرد + این که اهاه مر سن سلطان د واق ند، دست لوم نیست.
-عت این که انمه مرد س سلطان محمود اق نش، د ل یت +عضی گته اند که ه سبب بدگوئی حسودا، فردوسی ند محمود به بی دینی متم شد (در واقع اعتقاد ردوسی ب یعه که سلطان محمود آ را قول نداش هم ه ان موضوع اضافه شد) و ین ر لطا ب ا بی عتنائی کرد.
-عضی گفته اند که به سبب بدگوئی حسودان، فردوسی نزد محمود به بی دینی متهم شد (در واقع اعتقاد فردوسی به شیعه که سلطان محمود آن را قبول نداشت هم به این موضوع اضافه شد) و از این رو سلطان به او بی اعتنائی کرد
ظاهراً بعضی از شاعران دربار سلطان محمود به فردوسی حسد می بردند و داستانهای شاهنامه و پهلوانان قدیم ایران را در نظر سلطان محمود پست و ناچیز جلوه داده بودند. بهر حال سلطان شاهنامه را بی ارزش دانست و از رستم بزشتی یاد کرد و چنانکه مؤلف تاریخ سیستان می گوید، بر فردوسی خشمگین شد و گفت: که "شاهنامه خود هیچ نیست مگر حدیث رستم، و اندر سپاه من هزار مرد چون رستم هست







گفته اند که فردوسی از این بی اعتنائی محمود بر آشفت و چندین در هجو سلطان محمود گفت و از ترس مجازات سلطان محمود غزنین را ترک کرد و با خشم و ترس چندی در شهرهائی چون هرات، ری و طبرستان متواری بود و از شهری به شهر دیگر میرفت تا آنکه سرانجام در زادگاه خود طوس درگذشت. تاریخ وفاتش را بعضی 411 و برخی 416 هجری قمری نوشته اند
+ظاهراً بعضی از شاعران دربار سلطان محمود به فردوسی حسد می بردند و داستانهای شاهنامه و پهلوانان قدیم ایران را در نظر سلطان محمود پست و ناچیز جلوه داده بودند.
-ر تاریخ آمده است که که چن ال ، محمود ا به مناتی به یاد فروی اتاد و از رفتاری ک با آ شعر آزاده کرده بود پشیمان شد و به فکر جبران گذشته افاد و فمان داد تا برای و ز غزین ه طوس بفرستند و از او دلجوئی نن. ا چنانکه نوشته اند، روزی که هدیه سلطان را از غزین به وس می آوردند، جنازه شاعر را از طوس بیرو ی بردند از فردوسی تها ی ختر ه جا مانده ود، زیرا پسش هم ر حات پدر فوت کد بود و گفته شد که دختر فدی هم این هیه لان ممود را پذیرفت و آن ر س رستاد +ه ه ال لن محمود اهنامه بی ار داست و از رست ب زشی یاد کرد و بر فدوی گین د و گ: که "شاهناه ود هی یست گر دی رسم، و در ه من ه مد ون رت ست".
-اهنمه نه ف زگترین و پ ایه ین مموه عر ت ه ساانی و زنوی یاگر مانه است که مهمین ند ظم ان ای و بارتین مر کوه و ونق رهنگ و ن یران دیم زانه گنینه دـ فری ست +گفه ان که فردی ز ین ی اعتائی لان ممو ر فت و دین ی ر هو سطان محمود گف و پس ا رس مجاات نین ا ترک کرد و چندی ههائی چون را ری و طبرتن ماری ود و ز شری به یگر ی رت ا آنکه سرا در زادگه ود، و رگت.
-فوی بعی طیف داشت. سخنش از طعنه و هجو و دروغ و تملق خالی بو و ا می توانست الفاظ ناشایست و کلمت دور از اخلاق بکار نمی برد
در
ن دوستی سری ر شر داشت. به داستانهای کهن و ه تاریخ و سنن قدیم عشق می ورزید
+ی فاتش را بی 411 و رخی 416 ری ری نوته اند.
-ویژیهای هی شا +فردوسی را ر شهر طوس، در باغی که علق به خودش د، ب خاک سردد.
-شاهنامه، حافظ راستین سنت های ملی و شناسنامه قوم ایرانی است. شاید بی وجود این اثر بزرگ، بسیاری از عناصر مثبت فرهنگ آبا و اجدادی ما در طوفان حوادث تاریخی نابود می شد و اثری از آنها به جای نمی ماند +::{img src=img/daneshnameh_up/6/68/aramgah-ferdosi.jpg}::
-فردوی اعری متد موم به ایت ومین لیهم اللام ود و و را بنده هل بی ی و اینه اک ای وی می انست و اکید ی کرد که +د اریخ آمه است ک چند سا بعد، محمد به اسبتی وسی ا به ا ورد و رفتاری که با آن شاعر آزاده کده بو یمان شد و ه فک جبران ذشته فتاد فرمان داد تا ثرو فراوانی را برای و از غزنین به طوس بفرستند و ز او دجوئی کنند.
-گرت زی د آید، ناه ست
چ
ین ا و یی اه من ا /> این اد و هم ر ین م
چ
نا ان که اک ی یر
+ نان که ت ان روی که هدی سان را نین طوس می ورند ناز اعر ا از طس بیون می ردد.
-فردوسی ا خ حماسه عظیم خو برخ و مواهه و فهن یران اسلام ر به بهترین روش ممکن ینی خشید، با تأل در شانامه و فهم پی زمینه فکری یراین و ع ندیشه و ب ومن وه می شیم که ایرانیان همچون میی مستعد اصخیز مادگی دریافت دان و بذر آیین هی جدید را داشته و د ه استقبال ای ین تیی رفته اند +از فردوسی ا یک دخ ب مانه ود، یرا سر هم یات در و کرده و گت ده ک دوی م این هی سا ممود را نذیت و ا تاد.
-چنان که در ساهای آغازین ظهور اسا نشر و گسترش و دع از احکام و قوانینش به ل و ان کوشیدند />اهمی شامه فق ر نه ابی و شاعرانه ن اصه نمی شود و پی از آن ک مموعه ای ا اتانهای منظوم باشد، تبارنمه ای است که بیت بیت حر ب ر ن ی ر ما روها و واته هی جعی، ملی کهن دارد؛ ملی که در ادار تاریخی، نیی و نایی را ستد و ا ی و ت ی اه است +شاهناه نه رگ ترین و مایه ین مه ر ت که ا عه اانی و ((زنی )) ه یاا مانه است بلکه ری ند ا فری و ازتی مهر کوه و ر رهن و ن ایران دی و زانه ل و گنی بـی فای است.
-ح سرای برگ یان 411 ه. در گذشت. ا شر وس بای ک ملک و او ود، ه خاک پردند +سی طبی لیف اشته، سخنش ه و هج دروغ و تملق خای و و ی وانست لفظ ناایست و کمات و ا خلاق بکر نمی برد.
-شانمه نومه مفلی اس ک دوداً از شصت هزار بیت تشکی شده است و دارای سه دوه ساطیری نی، ریخی  +ا طن وتی سی ر ور داشت. ب داستانهای کهن و ه اری س یم ق می وی.
-فردوسی بر منابع بازمانده هن، نان کاخ رفیعی از سخ بنیان می نهد ک به قول خودش باد و باران نمی تواند گزندی بدان برساند و گذشت سایان خللی در ارکاش ارد نمی کند +!وییای هری شانا
- برخرد با صه ه انمه و دیگر داستنهای اساطیری قط ظاهر داستاها می وان سنه کد؛ />زبان های ایری، زبنی کنه از رم ب و ی توجهی ه منی رمی ساطیر، کو و نای ها تا د قصه های ممولی تن می هد حکی فوی یه می کند +"هاه"، ا راستین نت های ملی اسناه وم ایانی س. اید بی د این ا زرگ، بیی از عناصر مبت گ و جی م ر ون ا تایی نبد می د ی ز آه ای نمی ماند.
-و ین ا و سانه من />ه کسا و در انه مدان
ه چه ان ور با ر
گ بر رمز نی رد
+دوی اعری مت و ومن به ولایت مومین لیهم السلا و و خود را ده اهل بیت نبی و ستاینده خاک پای وصی می دانست و تاکید می کرد که:
~~green:
گ
ی د آید، اه من است
چ
نین ت و یین و ره من ا
بر ای دم و هم بر ی بگذرم
چ
ن دان که خاک پی یدرم ~~
-امه ویت برد خوی و بدی ات و هواا گین ین نبد امی در ناوگن هتی ان. جنگ و کاه و اک م کین وهی منوهر ا سم و تو، مگ یا ه یه وداه و . . . همه حکایت این نبرد ستی ند +فدوسی با خ ((ماسه )) یم خد، برخود و مواهه دو رهگ ایران و اسا ا ترین وش ممکن ینیت بشید، ا أمل در شاهنامه و فهم پی زمینه فکی ایرانین و نوع ادیشه و اب و مان موه می شویم ه ایرانین مچون زمینی مستعد و صل خز آمدگی ریا انه و ر آیین لهی دید را اشته و خود به استقل این دی توحیی فه ند.
-تفر ردوسی و اندیشه حاک ر اامه همیه ا خها در رابر ظلم و تباهی است. ایرن ک مین زاا حسو ی شو همور مورد زار و ذی همسایان قرار می یرد +ان ک ر اای آغازین ه اس، در نر و گستر ف ز اا قوینش ه و ان کویدند.
-یایی که یرن آ را د عر صیبتهای گونگون را می د و از هیمن ر لوانش مام توان به دفاع از مودت این کر اهی می نای ردنش ر می یز و ان بر س این ک می نهند +همی شانه فق در ن ادی شاعره ن خاه نمی د و پیش از آن ک جو ای استانهای موم باشد تبارن ای که یت یت ب حر ن ریشه ر اعماق رزه و واسه های می، ملتی کهن دارد.
-رخی از پهلونن شاهنامه نمونه های متلی نانی هستند ک عمر خویش را ب تمامی دمت همنوا خویش گرانده پهلوانانی همچون فید سیوش، کیسرو، ستم، و طوس از این دسته اند +ملی که همه ادوار تیی نیکی روشایی تو و ا ی و سی د است.
-شصیت های یگر نی همچ ک لم و ور وجودشا آکنده از شارت و بویی فاد است، گویی مموران هریمنند و صد نابودی و فسا اور جهان ا ارن +شهنامه، منومه مصی ک ودا از شت هزار بی شکی ده است و ارای ه دور اسایی هلوانی اریخی است.
-هرمن نامه ب مگ ستیزی هماه دارن این یز نه ریگدانی از مرگ اس ن ناه بردن به کج عافیت، بلکه لوان د مواهه و رگیی ا طرات بز به نگ مرگ می د و قیقت، دگی را آغش مرگ می دد +ری ناب زمانه کهن چان ک ریی از س بنیا ی نهد ک به ل خود با و ارن نمی وان گزندی بان براد و ت ایان آ تأثیری ندد.
-اغلب دستانهای شاهنامه بی اعتباری دنیا را به یاد خواننده می آورد و او را به بیداری رس گرتن از رزگار می واند ولی در همین حال آنجا که هنگام سخن عاشقانه می رسد به سادگی و با شکوه و زیبایی موضوع را می پردازند
نگاه
ی به اسنرنامه نظامی در مقایسه با شاهنامه، این حقیقت را بر ما نمایان تر می کند. شاعر عارف که ذهنیتی تغزلی و زبانی نرم و خیال انگیز دارد، در وادی حماسه چنان ریق تصویرسازی و توصیفات تغزلی شده که جای و مقم زبا ماسه را فراموش کرده است حال آنکه که حکیم فردوسی حتی در توصیفات تغزلی در شأن زبان حماسه از تخیل و تصاویر بهره می گیرد و از ازدحا بیهو تصاویر در زبان حماسی اش پرهیز می کند
+د برخورد با (()) ای اهنامه و دیگر داستانهای اسایری فق ب اهر داستانها نمی توا بده کرد.
-تصویرسازی)) در شعر فردوسی جایی بسیار هم دارد. شاعر با تجس ادث و ماجراهای داستان ر پی چم واننده او را هماه با خود ه م حوا ی برد، گویی وننده داستان را بر پرده سینما به تمشا نشسته است
تصویرساز
ی و تخیل در اثر دوسی چنان محکم و متناسب است که حتی اغلب توصیفات طبیعی درباره طلوع، روب، شب، رز و . . . ر شعر ا حالت و تصویری اسی ارد و رافت و دقت حکیم طوس در چین نکتی وجب هماهنگی جزئی تری مور در شاهنامه با کلیت داستان ها شده است چند بیت زیر در تصیف آتاب بیان شده ست
+زبا های اسایری انی آکنده از رم و م ا بی وهی به مانی ری اساطیر، کو و ای ها ا ا حد های مولی تنز ی ده.
- وشید از چرخ گردده ر
برآ
ود بر سا زرین سپر
+حی فدوی خد ویه ی کند:
- +~~green:تو این را دوغ و سانه مدان
به یکسان روش در
مانه مدان
از او هر چه اندر خورد با خرد
دگر بر ره رمز معنی برد ~~
-ید د ن ناک />به کردا یاقوت شد ری خاک +شنمه روایت نبرد بی و بدی ست پهلونن نگوین این نبرد دامی در ستی اند.
- +جنگ کاوه و ((ضحاک )) ظالم، کین خواهی منوچهر ا سلم و ور، مرگ سیاوش به دسیسه سودابه و . . . همه حکای از این نبرد و سیز دارند.
-و زرین سر بر آتاب
سرج
نگوی آمد واب
ای هم ویی که شار ا رید ب ار /> ورید ان شد اید /> یه چخ گر شید
+تر ردی انی کم ر اناه همیشه مفع خوی ها ر برار م و باهی ست. ایرن رمین زاگان مسب می شود موار مود ار و ذی همیا ار می یرد.
-شاهنامه زبانی فار منن دار +زیبایی و شکوه ایران، آن را در معرض مصیبت های گوناگون قرار می دهد و از همین رو پهلوانانش با تمام توان به دفا از موجودیت این کشور و ارزشهای عمیق نانی مردمانش بر می خیزند و جان بر سر این کار می نهند.
-مویقی )) شعر ردوسی از عناصر اصی ش محسوب ی ش. انخاب وزن ((ترب)) که ای لن کمتر از جاای کوه ت، مویی اسی شهنامه را چند برا می کند +خی هلوانا شهنمه نمونه ای عالی انانی ست که ع یش تای مت همنوا یش گرانده ا.
-علاوه بر استاد از زن عروضی مناسب، فردوسی با ب کرگیر قفیه های محکم و هم وفیها پنهان و آشکار نواع ((جناس)) ((سجع)) و گر ((نایع لفظی)) تأثیر مویقای شعر خود ر تا ممکن افزایش ی دهد +پهلواای ون فریدو، یاو، کسو، رتم، گودر و و از ای دسته اند.
-قهای استادنه تشبیهات حی و مایش ات ی ندگی از یگر مصات هم فدوسی است +ی های یی نی همچون ضحک و سم و وو کنده از رت ویی و فاد است.
-برآمد ز هر دو سپه بوق و کوس
هوا
نیلگون شد، زمین آبنوس
چو برق درخشند
ه از تیره می
ه
می آتش افروخت از گرز و تیغ
هو
ا گشت سرخ سیاه و نفش
ز بس ن
یز و گونه گونه درفش />از آواز دین و از تیره گرد />ز غریدن کوس و اسب نبرد
شکافیده ک
وه و زمین بر درید />بدان گونه یکار کین کس ندید
چک
اچک رز آمد و تیغ و تیر />ز خون یلان دشت گشت آبگیر
ز
می شد به کردار ریای قیر
همه موجش از خنجر و گرز و تیر
دم
ان بادپایان چو کشتی بر آب
سوی غرق
دارند گفتی شتاب
+آنها ممورا اهینند و د نابودی و ساد در امر هان را دارند.
-::{img src=http://daneshnameh.roshd.ir/mavara/show_image.php?id=20071}:: + قهرمانان شاهنامه با مرگ، ستیزی هماره دارند و این ستیز نه روی گردانی از مرگ است و نه پناه بردن به کنج عافیت، بلکه پهلوان در مواجهه و درگیری با خطرات بزرگ به جنگ مرگ می رود و در حقیقت، زندگی را از آغوش مرگ می دزدد.
-نبع داانهای اهنامه +اغب داستانهای شاهنامه بی اعتباری دنیا به یاد خواننده می آورد و او را به بیداری و رس گرفتن از روزگار می خواند ولی در همین حال آنجا که هنگام سخن عاشقانه می رسد فردوسی به سادگی و با شکوه و زیبایی موضوع را می پروراند.
-نستین کتاب ن اری که به نان یک ار مت ر ش اهن ای منور ود که یل که ب ر سرمیه "امنور توی" فراهم د "اهنمه انصوری" هرت ارد و ای ه ایرن ب حسا ی ید +نگهی به پن گن ((ظامی )) در مقیسه با اهناه، این حقیقت را ر م نمایان تر ی کد. ر پن گج، شر ارف که ذهنیی تغزی زبانی نم و خیال انگیز دارد، ر وادی حماسه چن ری تصویرسازی و توصیفات تغزلی د که جای و مقام زبا م را رامو کرده ات حا آنکه که فدوسی حتی در تویفات غزی د أ بان ماسه، ا تخی تصاویر هره می یرد و ز ادم یهوده تصاویر ر زبا حماسی ا رهی می کند.
-اصل این کتاب از میان رفته و تنها مقدمه آن که حدود پانزده صفحه می شود در بعضی نسخه های خطی قدیمی شاهنامه موجود است +::{img src=img/daneshnameh_up/f/f6/Shahnameh01.jpg}::
-علاوه بر این شاهنامه، یک شاهنامه منثور دیگر به نام شاهنامه ابوالموید بلخی وجود داشته که گویا قبل از شاهنامه ابومنصوری ألیف یافته است، اما چون بکلی از میان رفته درباره آن نمی توان اظهارنظر کرد +__تصویسازی__
-س از این دوره ر ر چهارم شاعری ب ا یی ار به نم ر ود داستانهای ی یرا ا ش ک +تصیرسازی در عر ردسی جایی بسیار مهم دارد. شاعر با تجس حادث مجراای داستا در پیش شم خواننده او را همراه با خود به متن وادث می رد، گویی ونند داستان را بر رد ینما ب ماش سته ت.
-یی ردتی بود و در وانی به ری ردات +صیرسازی تخیل ر اثر فردوی چنان محکم و متناسب است که حتی اغلب توصیفات طبیعی درباره طلوع، غروب، شب، روز و . . . در عر او حالت و تصویری حماسی دارد و ظرافت و دقت حکیم طوس در چنین نکاتی موجب هماهنگی ی ترین اور در شاهنمه با کلیت داستان ها شده است.
-ا بی یان چانی سی را م گ نه وی گرانبها ری داشت +چد بی یر صیف فتاب یان شد اس:
~~green:
چ
رشید از چ ر />و بر سان رین ~~
-دققی )) ظاهراً به دستور نوح بن منصور سامانی مأموریت یافت تا شاهنامه منثور ابومنصوری را که به نثر بود به نظم در آورد +~~red:***~~
-دقیقی ار یت یشتر از شاهنمه را نوده بود و هنو جوان بود که کته شد (حدود 367 یا 369 هـ. ق) در حالی که هنوز جوا بو و بخش ظیمی ز داستاهای اهنامه ناسروده مانده بود +~~green:پدی آ ن نر بنک />به کدار یاو ش ی اک~~
-فردوس استاد و هشمهری دقیقی کار ناتمام او را دنبال کرد +~~red:***~~
-از ین رو می ون انمه یقی ا منبع صلی فردوسی ر ردن نامه دانست +~~green:چو زین سپر گ اب
رنجویان رد اب ~~
-بخ هی شاهنامه +و ین هم صویری که شاعر از رسیدن شب دارد:
-موو ین شاهکار جاودان، تایخ ایران قدی ز آغاز تمدن نژاد ایانی تا نقاض حکومت ساسانین به دست اعراب است و بر روی هم ه س دوره~~green:ساطیی، پهلوی و تاریخی~~ تقسیم می شود +~~green:چو وید تاند د ناپدی /> تیه بر چر ر کی ~~
-__دوره اساطیری__ از عهد کیومرث تا ظهور فریدون ادامه دارد. در این عهد از پادشاهانی مانند کیومرث، هوشنگ، تهمورث و جمشید سخن به میا می آید. تمدن ایرانی در این زمان تکوین می یابد. کشف آتش، جدا کرن آهن از سنگ و رشتن و بافتن و کشاورزی کردن و امثال آن در این دوره صورت می گیرد. در این عهد جنگها غالباً جنگ های داخلی است و جنگ با دیوان – بعضی احتمال داده اند که منظور از دیوان، بومیان فلات ایران بوده اند که با آریاییهای مهاجم همواره تا مدتی جنگ و ستیز داشته اند- منکوب کردن آنها بزرگترین مشکل عصر بوده است. در پایان این عهد، ضحاک دشمن پاکی و سمبول بدی به حکومت می نشیند، اما سرانجام پس از هزار سال فریدون به یاری کاوه آهنگر و حمایت مردم او را از میان می برد و دوره جدید آغاز می شود +__موسیی__
-__دره پهلوی ی سی__ از اای فیون و می شود. ای نچر ، زاب رشاب به یب ه پاه می ید. جنگهای میان یان توران ا می شد +ویی ر عر دوسی از عا اصی ر مو می شود. انب زن ((تار)) ک ه بلند آ متر ا ههی کواه ا، میی حمای اهناه را چند ار می کد.
-ادشاهی کینی مانن: کیباد، کیکاوس، کیسرو و پس راس گاسب ی کار ی ی. ر این عه داورن مان: ال، رسم گودر، س، یژن سرا و امال نن و می کند +عاوه ر اتاده از وز روی اس، وسی با کارگیری افیه هی کم و هم روفیهای پنهن آشکار، انع ((ناس))، ((س)) و یر ((ن ف)) أثی موسیایی عر خود را ا ممکن ایش می دد.
-سیاو پسر کیکاوس به دست افراسیا کشته می ود و ست به ونخواه او به تون زمی می رود و انتقام ون سیاوش را از اراسیاب می گیرد. در زمان پادشاهی گشتاسب، شت پیمبر اینیان ظهور می کن و اسفندیار به دست رستم شته می شو مدتی پس از کشته شدن اسفندیار، رستم نی به دست برادر خو، شغا از بین می رود سیستان به دست بهمن پر اسفندیار ا خاک یکسان می ردد، و با مرگ رستم دوره پهلوانی به پایان می رس +اراهای اتده، تیات سی و مایش لت بی و ندگی از دیگر مخا مهم عر فردوسی اس.
-__دوره تاریخی__ ب هور بهمن آغز می شود و پس ا بهمن همای و سپس داراب و دارا پسر داراب به پادشهای می نشینند. در این زمان اسکندر مقدونی به ایران حمله می کند و دارا را که همان داریوش سوم است می کشد و به پادشاهی می نشیند. پس از اسکندر دوره پادشاهی اشکانیان در ابیاتی چند بیان می گردد و سپس ساسانیان روی کار می آیند و آن گاه حمله عرب پیش می آید و با شکست ایرانیان شاهنامه به پایان می رسد +~~green:برآمد ز هر دو سپه بوق و کوس
هوا نیلگون شد، زمین آبنوس
چو ب
رق درخشنده از تیره میغ
همی آتش
افروخت از گرز و تیغ
هوا گشت سر
خ و سیاه و بنف /> بس نیزه و گونه گونه درفش
از آواز دیوان و از تیره گرد
ز غریدن کوس و اس
ب نبرد
شکافید
ه کوه و زمین بر درید
بدان گونه پیکار کین کس ندید
چکاچاک گرز
آمد و تیغ و یر
ز خون یلان دشت گشت آبگیر
ز
مین شد به کردار دریای قیر
همه م
وش از خنجر و رز و تیر
دمان باد
پایان چو کشتی بر آب
سوی غرق داند گفتی شتاب ~~


!منبع داستان
های شاهنامه

نخستی
ن کتاب(( نثر )) فارسی که به عنوان یک اثر مستقل عرضه شد، شاهنامه ای منثور بود.

این کتاب به دلیل آن که به د
ستور و سرمایه "ابومنصور توسی" فراهم آمد، به "شاهنامه ابومنصوری" شهرت دارد و تاریخ گذشته ایران به حساب می آید.

اصل این کتاب از میان رفته و تنها مقدمه آن که حدود
پانزده صفحه می شود در بعضی نسخه های خطی شاهنامه موجود است.

علاوه ب
ر این شاهنامه، یک شاهنامه منثور دیگر به نام شاهنامه ابوالموید بلخی وجود داشته که گویا قبل از شاهنامه ابومنصوری تألیف یافته است، اما چون به کلی از میان رفته درباره آن نمی توان اظهارنظر کرد.
/>پس از این دوره در قرن چهارم شاعری به نام ((دقیقی )) کار به نظم در آوردن داستانهای ملی ایران را شروع کرد.

دقیقی زردشتی بود و در جوانی به شاعری
پرداخت.

او برخی از امیران چغانی و سامانی را م
دح گفت و از آنها جوایز گرانبها دریافت کرد.

دقیقی ظاهراً به دستور ((نوح بن منصور سامانی)) مأموریت یافت تا
شاهنامه ی ابومنصوری را که به نثر بود به نظم در آورد.

((دقیقی))، هزار بیت بی
شتر از این شاهنامه را نسروده بود و هنوز جوان بود که کشته شد (حدود 367 یا 369 هـ. ق) و بخش عظیمی از داستانهای شاهنامه ناسروده مانده بود.

فردوس
ی استاد و هشمهری دقیقی کار ناتمام او را دنبال کرد.

ا
ز این رو می توان شاهنامه دقیقی را منبع اصلی فردوسی در سرودن شاهنامه دانست.

!بخش های اصلی شاهنامه

موضوع این شاه
کار جاودان، تاریخ ایران قدیم از آغاز تمدن نژاد ایرانی تا انقراض حکومت ساسانیان به دست اعراب است و کلاً به سه دوره ~~green:اساطیری، پهلوی و تاریخی~~ تقسیم می شود.

__
دوره اساطیری __

ای
ن دوره از عهد کیومرث تا ظهور فریدون ادامه دارد. در این عهد از پادشاهانی مانند کیومرث، هوشنگ، تهمورث و جمشید سخن به میان می آید. تمدن ایرانی در این زمان تکوین می یابد. کشف آتش، جدا کرن آهن از سنگ و رشتن و بافتن و کشاورزی کردن و امثال آن در این دوره صورت می گیرد.

در این عهد جنگها غالباً جنگ های داخلی است و جنگ با دیوان و سرکوب کردن آنها بزرگ ترین مشکل این عصر بوده است. (بعضی ا
حتمال داده اند که منظور از دوان بومیان فلات ایران بوده اند که با آریایی های مهاجم همواره جنگ و ستیز داشته اند)

در پایان این عهد، ضحاک دشمن پاکی
و سمبل بدی به حکومت می نشیند، اما سرانجام پس از هزار سال فریدون به یاری ((کاوه آهنگر)) و حمایت مردم او را از میان می برد و دوره جدید آغاز می شود.

__دو
ره پهلوانی __

د
وره پهلوانی یا حماسی از پادشاهی فریدون شروع می شود. ایرج، منوچهر، نوذر، گرشاسب به ترتیب به پادشاهی می نشیند. جنگهای میان ایران و توران آغاز می شود.

پادشاهی کیانی مانند: کیقباد، کیکاووس، کیخسرو و سپس لهر
است و گشتاسب روی کار می آیند. در این عهد دلاورانی مانند: زال، رستم، گودرز، طوس، بیژن، سهراب و امثال آنان ظهور می کنند.

سیاو
ش پسر کیکاووس به دست افراسیاب کشته می شود و رستم به خونخواهی او به توران زمین می رود و انتقام خون سیاوش را از افراسیاب می گیرد. در زمان پادشاهی گشتاسب، ((زرتشت )) پیغمبر ایرانیان ظهور می کند و اسفندیار به دست رستم کشته می شود.

مدتی پس از کشته شدن اسف
ندیار، رستم نیز به دست برادر خود، شغاد از بین می رود و سیستان به دست بهمن پسر اسفندیار با خاک یکسان می گردد، و با مرگ رستم دوره پهلوانی به پایان می رسد.

__دوره تاریخی__

این دوره با ظهور بهمن آغاز می شود و پس از بهمن، همای و سپس داراب و دارا پسر داراب به پادشاهی می رسند.

در این زمان اسکندر مقدونی به ایران حمله می کند و دارا را که همان داریوش سوم است می کشد و به جای او بر تخت می نشیند.
/>پس از اسکندر دوره پادشاهی اشکانیان در ابیاتی چند بیان می گردد و سپس ساسانیان روی کار می آیند و آن گاه حمله عرب پیش می آید و با شکست ایرانیان شاهنامه به پایان می رسد.

تاریخ شماره نسخه کاربر توضیح اقدام
 شنبه 11 شهریور 1385 [18:23 ]   30   حمیده کاشیان      جاری 
 شنبه 11 شهریور 1385 [18:21 ]   29   حمیده کاشیان      v  c  d  s 
 شنبه 11 شهریور 1385 [18:13 ]   28   حمیده کاشیان      v  c  d  s 
 شنبه 11 شهریور 1385 [17:27 ]   27   حمیده کاشیان      v  c  d  s 
 شنبه 11 شهریور 1385 [17:15 ]   26   حمیده کاشیان      v  c  d  s 
 شنبه 11 شهریور 1385 [17:13 ]   25   حمیده کاشیان      v  c  d  s 
 شنبه 11 شهریور 1385 [16:39 ]   24   حمیده کاشیان      v  c  d  s 
 شنبه 11 شهریور 1385 [16:33 ]   23   حمیده کاشیان      v  c  d  s 
 شنبه 11 شهریور 1385 [16:31 ]   22   حمیده کاشیان      v  c  d  s 
 شنبه 11 شهریور 1385 [16:29 ]   21   حمیده کاشیان      v  c  d  s 
 شنبه 11 شهریور 1385 [16:25 ]   20   حمیده کاشیان      v  c  d  s 
 شنبه 11 شهریور 1385 [16:18 ]   19   حمیده کاشیان      v  c  d  s 
 شنبه 11 شهریور 1385 [16:15 ]   18   حمیده کاشیان      v  c  d  s 
 شنبه 11 شهریور 1385 [16:13 ]   17   حمیده کاشیان      v  c  d  s 
 چهارشنبه 08 شهریور 1385 [04:25 ]   16   حمیده کاشیان      v  c  d  s 
 سه شنبه 07 شهریور 1385 [21:21 ]   15   حمیده کاشیان      v  c  d  s 
 سه شنبه 07 شهریور 1385 [21:10 ]   14   حمیده کاشیان      v  c  d  s 
 یکشنبه 05 شهریور 1385 [09:23 ]   13   حمیده کاشیان      v  c  d  s 
 یکشنبه 05 شهریور 1385 [09:21 ]   12   حمیده کاشیان      v  c  d  s 
 شنبه 04 شهریور 1385 [10:22 ]   11   حمیده کاشیان      v  c  d  s 
 شنبه 07 مرداد 1385 [07:07 ]   10   حمیده کاشیان      v  c  d  s 
 شنبه 07 مرداد 1385 [07:04 ]   9   حمیده کاشیان      v  c  d  s 
 شنبه 07 مرداد 1385 [06:59 ]   8   حمیده کاشیان      v  c  d  s 
 شنبه 07 مرداد 1385 [06:58 ]   7   حمیده کاشیان      v  c  d  s 
 شنبه 07 مرداد 1385 [06:58 ]   6   حمیده کاشیان      v  c  d  s 
 پنج شنبه 05 مرداد 1385 [07:29 ]   5   حمیده کاشیان      v  c  d  s 
 پنج شنبه 05 مرداد 1385 [07:14 ]   4   حمیده کاشیان      v  c  d  s 
 پنج شنبه 05 مرداد 1385 [07:01 ]   3   حمیده کاشیان      v  c  d  s 
 پنج شنبه 05 مرداد 1385 [06:42 ]   2   حمیده کاشیان      v  c  d  s 
 پنج شنبه 05 مرداد 1385 [06:36 ]   1   حمیده کاشیان      v  c  d  s 


ارسال توضیح جدید
الزامی
big grin confused جالب cry eek evil فریاد اخم خبر lol عصبانی mr green خنثی سوال razz redface rolleyes غمگین smile surprised twisted چشمک arrow



از پیوند [http://www.foo.com] یا [http://www.foo.com|شرح] برای پیوندها.
برچسب های HTML در داخل توضیحات مجاز نیستند و تمام نوشته ها ی بین علامت های > و < حذف خواهند شد..