منو
 کاربر Online
1043 کاربر online
تاریخچه ی: فردوسی

تفاوت با نگارش: 15

Lines: 1-182Lines: 1-232
 V{maketoc} V{maketoc}
-~~red:::فیش ناتمام است.::~~ 
 !زندگی نامه  !زندگی نامه
 

 

 
 
 
 
  
-{img src=http://daneshnameh.roshd.ir/mavara/show_image.php?id=20067} +{img src=img/daneshnameh_up/b/ba/ferdosi01.jpg}
  
 
 
-
بزرگترین شاعر دوره سامانی و غزنوی، حکیم ابوالقاسم فردوسی است. فردوسی در طبران طوس ه سال 329 هجری بدنیا آمد. پدرش از دهقانان طوس بود و در ویت کتی داشت. از احوال او در عهد کودکی و جوانی اطلاع درستی نداریم اینق علوم است که در جوانی از بکت درآمد املاک پدر بکسی محتاج نبوده است؛ اما اندک اندک آن اموال را از دست داده و به تهیدستی فتاده است.
+
حکیم فردوسی در "طبران ((طوس))" ر سال 329 هجری به دنیا آمد. پدرش از دهقانان طوس بود و از نظر مادی دارای رت و وقیت اب توجهی بود. از احوال او در عهد کودکی و جوانی اطلاع درستی در ست نی لی مشخص است که در جوانی ب درآمدی که از املاک پدرش داشته به کسی محتاج نبوده است؛ اما اندک اندک آن اموال را از دست داده و به تهیدستی گفتار شده است.
-فردوسی از همان ابتدای کار که به کسب علم و دانش پرداخت به خواندن داستان هم علاقمند شد و مخصوصاً به تاریخ و اطلاعات رع به گذشته ایران علقه می ورزید. همین علاقه به داستانهای کهن بود که او را بفکر نظم شاهنامه انداخت. +فردوسی از همان ابتدای کار که به کسب علم و دانش پرداخت، به خواندن داستان هم علاقمند شد و مخصوصاً به تاریخ و اطلاعات مرو به گذشته ایران عق می ورزید.
-چنانکه از گت د ا در شاهنامه بر ی آید، مدتها در جستجوی این کتاب بود. مدتی را که بر سر این کار رنج برد بتفاو 25، 30 و 35 سال ذکر میکنند. آنچه محقق است این است که وی برای ن کتاب نه از روی ترتیبی که اکنن در ولی داستانها ست کار کرده و نه ایکه دون وقفه مشغول نظم و تصنیف آن بوده ات. +هی اه ب داستانهای کهن بو که او را فکر به نظ در ودن اهناه ندات.
-ب هر حا فردوسی نزدیک به سی سال از بتری یا زندگی ویش را وقف شاهنامه کرد و بر سر اینکار وانی خود ا به پیر رسانید. به امید اتمام شاهنامه تمام ثروت و مکنت خود را ندک اندک از دست اد. در اوایل شروع این کا، هم ود او روت و کن کافی اشت و هم بعضی از رجا و زرگان راس وسای آسایش خار ا را فراهم می کردند. ام ر ااخر کار که ظاهراً قسمت عمده شاهنامه به ما رسانه ب در دوران پیی گرفتار قر و نگدستی ری، و در دوران قحطی گسنگی خراسان که در حدود سال 402 هجری قمری روی داد، از ثروت و دارائی عاری بود. +چا که از گت د و در شاهنامه بر می ید، مدتها در ستوی این کتا وده ات و ا یان سای ی ایی دااهای شاهنامه، نیک به ی ا ا برین یا ندگی ود را وق ین کار کرد.
-باید دانست بر خلاف آنچه مشهور است، فردوسی شاهنامه را صرفاً بخاطر علاقه خویش و حتی سالها قبل از آنکه سلطان محمود به سلطنت برسد، آغاز کرد؛ اما چون در طی این ار رفته رفته ثروت و جوانی را از ست داد، در صدد برآمد که آنرا بنام پادشاهی بزرگ کند و بگمان اینکه سلطان غزنین چنانکه باید قدر او را خواهد شناخت، شاهنامه را بنام او کرد و راه غزنین را در پیش گرفت. اما سلطان محمود که به مدایح و اشعار ستایش آمیز شاعران بیش از تاریخ و داستانهای پهلوانی علاقه داشت، قدر سخن شاعر را ندانست و او را چنانکه شایسته اش بود تشویق نکرد. +او خود می گوبد:
-سب نکه هنمه مود پسند سلطا محمود واقع نشد، درست معلوم نیست. بعی گته ند که به سبب بدوئی حسودان، فردوسی نزد محمود به بد دینی تهم گشته بود و ا ین ر سلطان باو بی اعتائی کرد. ظاراً بعضی از شاعران ربار سلطان محمود که بر لطف طبع و تبحر اتاد طوس حسد می بردند خاطر سلطان ا مشوب کرده و داتانهای اهنمه و پهلونان قدیم ایران را در نظر وی پست و ناچی لوه ده بودند. بهر حال گویا سلطان شاهنامه را بی رزش دانست و از رستم بزشتی یاد ر و چنانکه مؤلف تاری سیستان می وید، بر فردوسی خشم آورد که "شاهنمه خود هیچ نیت مگ دیث رت، و انر پاه من هر مد چن رستم ه". +~~green:بی نج م دین سا سی />ع نده ردم بدین ای />ی اکند از نم کای بلن />که ا ا و اران نیا ند />بناهای باد گردد خرا /> ر و ا ا ت~~
 +فردوسی در سال 370 یا 371 به نظم در آوردن شاهنامه را آغاز کرد و در اوایل این کار هم خود فردوسی ثروت و دارایی قابل توجهی داشت و هم بعضی از بزرگان خراسان که به تاریخ باستان ایران علاقه داشتند او را یاری می کردند ولی به مرور زمان و پس از گذشت سالهایی، در حالی که فردوسی بیشتر شاهنامه را سروده بود دچار فقر و تنگدستی شد.
-r>

align=left>

{img src=http://daneshnameh.roshd.ir/mavara/show_image.php?id=20069}
و گ ند ه فردوسی ین ی اعتنائی محود بر ف زرده خاطر شت و یتی چ ه سلطان محمود گف بیم ممود زنن ا رک کرد و ا شم و ر یک چند ر هرهی چو رات ری و ستان موا بد ا هری به ش دیگر ی تا نکه سانام د اده و و دگت. اریخ اتش را بضی 411 و بری 416 هی قمری نو .
+~~green:اَلا ای برآورده چرخ بلند
چه داری به پیری مرا مستمند
چو بودم جوان برترم داشتی
به پیری مرا خوار بگذاشتی
به جای عنانم عصا داد سال
پراکنده شد مال و برگشت حال~~

بر خ ن ه مشهور است، فردوسی ون اهنام را ف ه خاطر علاقه خوش و تی ساه قل ز که ((سلطان محمود )) لنت بسد، غا کرد ما چون ر ی این کر فته رفته وت جان را ست ا ب کر افد که آن را به م پادشاهی بزرگ ک ه گمان ینکه سلان ممود چنن که اید ق و ا وهد نت، اامه را به نم او کر و راه نین را یش گ.
-گوین ک چن سال د، محمود را باسبتی ز فردوسی یا مد و ا فتاری که ا آ شاعر آزاد کرده بود پشیمن گردید و در صدد دلجوئی از او برمد و فرمان دا تا الی هنگفت برای ا از غزنین به طوس گسیل دارند و از ا دلجوئی کنن. اا چانکه ذکره نویسان نوشته اد، روزی که هدیه سلان ر از غزنین به طوس می آورند جنه شاعر را از طوس یرون می بردند؛ از وی جز دختری نمانده و، زیرا پسش هم در حیا پدر وفات یافته بود و استد را از مرگ خود پریشا و اندوهین اخته بود. + سلن محمود که ب دای و اا تای آیز شاعرا بی از تاری و داتاهای هلوای اه اشت، در سن فروسی ر ندن و و را چنانکه یسه ا بود توی ند.
-انامه نه فقط بزرگترین و پر مایه ترین مجموعه شعر است که از عد سامای غزنوی بیادگار مانده است بکه مهمترین سند عظمت زبان فارسی ارزترین مر شکوه و ونق فرهنگ و مدن ران قدیم و انه لغت گنی ادبیات ارسی است. +ت این که شاهام ورد سند سان مود وقع ند، دت یست.
-فوسی طبع ی وی پاکیه ت. ن و هو درو و ملق خالی بد ا میتونست ف ناشایست کلم دور ا الق بکا ی برد. طن وتی ری ر شور داشت. ب داتانهای که و به تاریخ و ن داب نیک ایا دیم عشق می ورزید؛ و از تورانیان و میان و اعراب به سبب صدماتی ک بر این واد آورده بودند نفرت داشت. +ی گ ا که ه گی ون روی زد مو ی ینی متم (در واق اقا ردسی به یه ک سلطان ممو را قبل ندات ه به این مو اا شد) و از این رو طان به ا بی انای کرد.
-هر حا اد طوس مردی پاکل و نووت و مهربان بود و نب ه ا مدم حبت داشت، ا دشنن ایران هیچ وجه نمی بد . عشق و لاقه او نسبت ه شاها و پهلوانان ایران مین از هر بیتی ک ر اب آنها گ آشکار است و بهمین علت بای و ا دستدار عظمت ایران و مبشر وحدت و شوکت ایران شمرد. +اهرا ی ا ران دب طا ممد فردی می بد و استنهای شاهناه و پهلوانان قدیم ایران ا در ر لطان م پست و ناچی لوه اد بودند.
-!ویگیهای هنری اهنامه +به هر حال سلطان محمود شاهنامه را بی ارزش دانست و از رستم به زشتی یاد رد و بر فردوسی خشمگین شد و گفت: کهاهنامه خود هیچ نیست مگر حدیث ستم، و اندر سپاه من هزار مرد چون رستم هست".
-اهنمه، بانا مت ن مست که در ه گس ایم اره مچون ری ایه کن ستگان و مشتا ای مین را ه نکای وی فا خوانده ست. +گفه ان که فدوس ز این بی اتنائی سطا محود بر آشفت و دین یت در ه لطان محمود گف و س ا ترس مازات ا غزی را ترک کرد چندی ر شرهائی چون هات، ری برستان متواری ب از شهری ه ر یگر می رفت تا نکه رانجام ادگاه خود، وس درگذشت.
-سا پهلوانانی که در دامن این ایه یر بایده اند، با داستانهای شگفت انگیزش زندگی کرده اند، ب نیدن حکایت رستم و سهراب بارن اشکی بر گونه فانده اد؛ از خاطره خونین سیاووش ارها بر خویش لرزیده اند. +اری اتش را بی 411 و بری 416 هی ری نوشه اند.
-((شاهنامه))، حافظ رستی سنن ملی و ناسنامه قوم یرانی است. شید ی وو ان ثر سترگ، بسیای از عاصر مثبت فگ آبا جدادی ما در طوفان حواد تاریخی نابود می د و اثر از آثارش به ای می مند. +فرسی ا ر شه و، ر بای ک مت ب ود بود، به اک سدند.
-حکیم فردوسی که شاعری معتقد و مومن به ولایت معصومین (ع) بود و خود را بنده اهل بیت نبی و ستاینده خاک پای وصی می دانست و تاکید می کرد که: +::{img src=img/daneshnameh_up/6/68/aramgah-ferdosi.jpg}::
-~~green:رت ین د ی ناه من است
چن
ین س آیی و راه من ا />ر ین ادم و ه بر این بگذ />چان دا ک اک پی یر~~
+ر تریخ مده ند سال بعد، محمود به مناسبتی فدوسی ا ب یاد آرد و از رفتاری که با آن شا زاده کرده ود پشیمان د و به کر جبران گذت اتاد و فرمان داد تا ثرت راوانی ا برای و از غزنین ه طوس بفرستد و از او دلجوئی کنند.
-با خلق ((حماسه)) عظیم خود، برخورد و مواجهه دو فرهنگ ایران و اسلام را به بهترین روش مکن ینیت بخشید، با تأمل در شاهنامه و فهم پیش زمینه فکری ایرایان نوع اندیشه داب رسومشان موه می ویم که یرانیان همچون ینی مستعد حاصلخیز آادگی دریافت دانه و ر یین الهی ی را داته و و به استقبال این ین تحیدی رفه اند. +اما چنان که نوشت ند، روزی ک دیه سا را نین به س ی آردن نازه ر را ا و بیون ی برند.
-چنان ک در اهی غازین ظهو اسلام د نر و گترش فاع از احکام و قوانین به ل و ن م کویند. از ای منر اهمیت شاهنامه فقط در نبه ابی اعرا ن لصه نمی ود و پیش از آن مجموعه ای از داستانهای منظوم باشد، تبارنامه ای است که ی بیت و حرف به حرف آن ریشه در اعماق آرزوها و خواسته های جمعی ملتی کهن دارد؛ ملتی که در همه ادوار تاریخی، نیکی و روشنایی را ستوده و با بدی و ظلمت ستیز داشته است.
~~green:اَ
ل ای برآرد رخ بلند
چه داری به پیری
ما مستمند
چو ب
ودم جوان برترم داشتی />ب پیی مرا خار بگذاشتی />ب ای عنانم صا داد سال />رکنه شد مال و رشت حال~~
+از ری نه ک در ا مانه و، یا ر هم در یا ر که ود و ته شده است که تر فردوسی هم این هدیه سلان ممود را پیرت ن ا پس راد.
 +شاهنامه نه فقط بزرگ ترین و پر مایه ترین مجموعه شعر است که از عهد سامانی و ((غزنوی )) به یادگار مانده است بلکه مهمترین سند عظمت زبان فارسی و بارزترین مظهر شکوه و رونق فرهنگ و تمدن ایران قدیم و خزانه لغت و گنجینه ادبـیات فارسی است.
 +فردوسی طبعی لطیف داشته، سخنش از طعنه و هجو و دروغ و تملق خالی بود و تا می توانست الفاظ ناشایست و کلمات دور از اخلاق بکار نمی برد.
-به شاهنامه، منظومه مفلی ست که حدوا از شصت هزار بیت تشکیل شد است و دارای سه دوره اساطری پهلوانی، تاریخی ست. دوره سایی اهنامه، عهد کیومرث تا سلطنت فیدون را در بر می گیرد و دوره پهلوانی آن شامل قیام کاوه تا رگ رست ست. سمت تاریخی شانامه، ا ااخر عهد کیا به بعد می شد که این قسمت نیز با افسانه ها و ستانهای ماسی آمیخته است. +او و دستی سری پر ور ا. ه داستنهای که تاریخ دی عش می وی.
-به عنوان مهمترین مآخذ فروسی در نظم شاهنامه در درجه اول از شاهنامه ابومنصوری می وان نام برد. علاوه بر ان داستانهایی که درباره آزاد سرو بوده است و همچنین داستانها و روایاتی پراکنده که خود شاعر به صورت شفاهی از دیگران می شنید. +!ویژیها هنری اهنامه
-فروسی یرنگ مابع ااده ک، چان کا یعی از سن نیان می نهد که به قول ود بد و باران نمی تند گنی دا راند و گ الین ی ارکان ا نمی کند. +"شاهنامه"، حافظ رستین ن ای می و نااه ایی اس. اید بی وود ین اثر ب، بسیاری از عناصر مثبت هنگ ا و جدادی ا ر وفان حو اریی نبد ی و اثری ا آها ه ای نمی ماند.
-در برخرد ((ه)) های شاهنمه و یگر استاهی اساطیری ط به ظار داستاه می ا بس کد؛ تأل و دقت در نا که گاه تی ه نر نمونه های نخین و قیی سیی ز حایق وود ر ب ما آار می نند. اسطیر و نا نا ک صا فکر و اهل اندیش اند می تواد ز ژرفای حقای موجود ر داتانهای ساطیی هره مند شوند. +ردی شای مت و ون به لایت صمین یهم ‌اس ود خود را نه اهل ی ن و ستاینده خک پی وی ی انس و اکی ی کد که:
~~green:
گ
ر زین ب آی، ناه من است
نین اس و یین ا ن ا />ر ای زادم و ر ای رم
چن
ان ان که اک پی یرم ~~
-بان قه ی ار ای که از رم و س ات چن ک ی توهی به مانی می اساطیر، ک و نی نها ر ا های موی تل می دد و کی ردوسی تویه می کند: +فدوسی با خلق ((ماسه )) ظیم و، برو و مواجه فهنگ ایرن و اس را ه بهترین ش ممک ینیت خشد با تأمل ر شاهنامه و فهم پیش مینه فکی ایرن نوع نیه و آداب و رومان موه ی یم که ایراین همچو زمینی مستعد اصل خیز آمادگی دریات دانه و ذر آیی اهی جدید را داشته و خود به استقبال این دین تویدی رفته اند.
-~~green:ت این را دو و فساه مان />ه یکسا رش در زانه مدان />از ا ر چ اندر خد با خرد />و گ ر ر ر منی برد~~ +چان که د ساهای غازین هور اسلا، در ش و سترش دفاع از احکا وانی به دل و کیند.
-شاهنامه ری نبد خوبی و دی ا و پهلوانا، نگیان ی نبرد دائمی در ناوگان ستی ان. ن یدن و کوه و اک الم، کین خاهی منوچر ا م و گ یو به یه سودا و . . . هه کایت از این د ستیز دارند. +اهمیت شاهنامه ق ر جنبه دبی و اان ن ا نمی شود و یش ا ن ه وه ای داتانای منظو باد، بارام ی ت ک یت ی و رف به ف آن ریه در ااق آرزوها واسته های جی لتی کهن دارد.
-تکر دوسی و اندیشه حاک ر شاهنامه همیه مدافع خوبیها در رابر بدی و لم و تباهی تیری است. ایرن که رزمین زادگان محسو می شود همواره مود رشک و ار و ی همایانش قرا می گید. +ی ک ر همه دوار اری یی و رونیی ا سوده و با دی و لم ی داشته ا.
-یبایی و شکوه ایران، آنان را در معرض مصیبته گنگو رار می د ا هیمن و پهلوانانش تم توا از موویت ای کور و ارزشهای میق نسانی مدمانش ک نه مقس و دینی دار ه دا می ید و جان ر ر کار خوی می نهن. +اهنامه، نو می ا که ا از ت ار ی شکی ه ست و دار ه دره ایی پهلوانی اریی ست.
-بری هلوانان انمه ن نمونه های معای دمی خاک هسند که ر خویش را ب تمامی در خد هنوعا خویش گراند ان لواننی همون فیدون، سیاوش کیخس ست، گورز و س ین ده اند. +فروسی نابع ازانه ن نان کاخ یی سن یا می نهد ک ه و خودش اد بان ی توان زنی بدان برساند و گذش س ر یری ندد.
-پهلونان دیری نی همچون اک و سلم و تور وجودان آکه از شرارت و بدخویی و فاد است، گیی مأموران اهریمند و قصد نابودی و فساد ر مور جهان دارند. قهرمانان شاهنمه با مگ، ستیی ه ارند و این ستیز نه رویگردانی ز مر است و نه پناه بردن ب کنج عافیت، بلکه پهلوان در مواجهه و درگیری ب خطرات بزرگ به جنگ م ی رود و در حقیقت، زندی را از آغوش مرگ می دزدد. +در ورد ا ((ه)) های انام و دیر اانهای اایی ه اهر داستانها نی توان بند رد.
-غلب داستانهایش بی اتبای نی فریاد خواننده می آرد او را ب یداری و ب ا غفلت روگار می و چون هنگام سخن عاشقانه می رد ه ساگی و وضوح در نهت در شأن شکوه و یت هلوانان د این میا گوی می د. +بان قصه های اایی انی آکد از ر و ب ات و ی وی معانی رمی سایر، شکوه و غای ها را تا حد قه های مولی تنزل می د.
-نگاهی به اسکندرنامه ((نظامی )) در قیاس با شاهنامه، این حقیقت را بر ما نمایانتر می کند. شاعر عارف که ذهنیتی تغزلی و زبانی نرم و خیال انگیز دارد، در وادی حماسه چنان غریق تصویرسازی و توصیفات تغزلی شده که جای و مقام زبان حماسه را فراموش کرده است حال آنکه که حکیم فردوسی تی در توصیفات تغزلی در حد مقدورات و شأن زبان حماسه از تخیل و تصاویر بهره می گیرد و از ازدحام بیهوده تصاویر در زبان حماسی اش پرهیز می کند. +حکیم فردوسی ود توصیه می کند:
-تصویر در عر فردوی هموار کنار تجسم وقایع دارد. شاعر اسی سرا با تجس ود و ماجراهای داستان در پیش چشم خواننه او را همراه با خد ه من حودث می بد، گویی خوننده داستان را بر پرده ینم به تمشا نه است. +~~green:تو این ر دو و نه مدان /> یکسا و د زمانه مدان />ا او هر چه اد ود ب خد
دگر بر ره م منی ~~
-صویرسازی ترکیب بندی تخیل در اثر فردوسی چنان محکم و متناسب است که تی اغلب تویفات طبیی درباره لو غروب، شب، روز و . . . در شعر او حالت و تصویری حماسی می اشد و ظرات دت حکیم طو در چنین نکت موجب هماهنگی جزئی رین اور در اهنمه با کلیت دستانها شده است به این توصیفات شاعر از آتاب دقت کنید: +انامه ویت نبد و و بدی اس و ونان، جنگجویان ین برد امی د هستی اد.
-~~green:و خوی ا چه رنه سر />رر ب سا زین ر~~ +جگ کاوه و ((ک )) ظالم ی واهی منوهر سلم و ور ر سیاوش به سیسه سوداب و . . . همه حکایت از ین نرد ستیز دارند.
-~~red:***~~ />~~green:دید م ن خر ابنک />به کردا یو د روی ا~~ +تفکر ردوسی و اندیشه اکم ر اهنامه همیشه مدافع خی ها در راب ظلم و تباهی است. ایران که سرمین آزادان مسوب می د هموره مود آزار و اذیت همایانش قرار می گیرد.
-~~red:***~~ +زیبایی و شکوه ایران، آن را در معرض مصیبت های گوناگون قرار می دهد و از همین رو پهلوانانش با تمام توان به دفاع از موجودیت این کشور و ارزشهای عمیق انسانی مردمانش بر می خیزند و جان بر سر این کار می نهند.
-~~green:چو رین پ برگرت آتاب
سرج
نگجویان مد ز خواب /> این هم تیری که شار از رسین شب دارد: /> ری ابنده د ادید /> تیره رخ شگر کید~~
+رخی لوانان هنمه نمونه ای متای انانی هسند ر وی ا به ای در مت همنو خیش گذرنده است.
-شاهاه زبانی اخر مططن دارد. ((یق )) در شعر فردوسی از عر اصلی ر محسو م و. انتخاب وزن مقارب ههی بند کمر از هجاهای کتاه ست، موسیقی حماسی شاهنامه را چند برابر می کند. +پهواانی مون فرید، سیا کیرو، تم از ای سته اند.
-لوه استفاده از ون عروضی مناسب، فردوسی ا به ارگیری قوای محکم و م روفیهی نهن و شکار، انواع نس، ع و یگر صنای فظی یر موسیقایی شعر خود ا تا حد ممکن افیش می دهد. +ی های یگری نی همو ضحاک و سم و و وشان کنه رات ویی و فاد ا.
-غراهای تادانه، شبیهت حسی ای حالات و می حظا بیعت و زگی ا یر مصات هم ر فردوسی ا. +ها مموان هی و اوی و ا در امو ها دان.
-~~green:براد ز هر د ه ق و کو
هو
ا یلگون د، زمی آبنو />چ برق خشنده ز تیه میغ />همی آتش افرت از گرز یغ
هوا
شت سرخ و یاه و بنفش /> س نیزه و گونه گونه رف
از آاز دیوان و از تیره گرد /> یدن کوش اسپ نبرد />کافیده که و ین درد />بدا ه یکار کین کس نید
چکاچاک
رز آمد و ی تیر
ز خ
ون یلان دت گشت آبگیر
زم
ین ه کردا ریای قی
هم
ه موجش از خجر و گرز تیر
د
ان بادپایان چو کتی بر ب
س
ی غرق ند گفتی تاب />همی گز ری بر خو ترگ />چ باد خزان بارد از بید، برگ~~
+ هر انم ب ر تیی همار ارد و ین یز نه روی رای از مرگ و ه پناه بردن ه کج ای، ب هوان در موه و دگیری طرا زرگ ه جنگ رگ ی رد و ر یق ندگی ا ز و رگ ی دزدد.
-::{img src=http://daneshnameh.roshd.ir/mavara/show_image.php?id=20071}:: +اغلب داستانهای شاهنامه بی اعتباری دنیا را به یاد خواننده می آورد و او را به بیداری و درس گرفتن از روزگار می خواند ولی در همین حال آنجا که هنگام سخن عاشقانه می رسد فردوسی به سادگی و با شکوه و زیبایی موضوع را می پروراند.
-!منبع داستاهای شاهنامه +نگاهی به پنج گنج ((نظامی )) در مقایسه با شاهنامه، این حقیقت را بر ما نمایان تر می کند. در پنج گنج، شاعر عارف که ذهنیتی تغزلی و زبانی نرم و خیال انگیز دارد، در وادی حماسه چنان غریق تصویرسازی توصیفات تغزلی شده که جای و مقام زبان حماسه را فراموش کرده است حال آنکه که فردوسی حتی در توصیفات تغزلی در شأن زبان حماسه، از تخیل و تصاویر بهره می گیرد و از ازدحام بیهوده تصاویر در زبان حماسی اش پرهیز می کند.
-نخستین کتاب نثر فارسی که به عنوان یک اثر مستقل عرضه شد ،شاهنامه ای منثور بود که به دلیل آن که به دستور و سرمایه "ابومنصور محمد بن عبدالرزاق توسی" فراهم آمد. به "شاهنامه ابومنصوری" شهرت دارد و تاریخ گذشته ایران به حساب می آید. +::{img src=img/daneshnameh_up/f/f6/Shahnameh01.jpg}::
-صل این کتاب از میان رفته و تنها مقدمه آن که حدود پانزده صفحه می شود از طریق بعضی نسخه های طی قدیمی شاهنامه موجود است. +__صویرسای__
-لوه بر این شنه، یک اهنمه منور یگر به نام هنمه بوالموید بلی وج دات ک ویا از اهامه اومنوی یف یفه ست، ا ون کی ا میان رفه رره ن نمی اهارن ک. +ویرسازی در شر د جایی سیا مهم ارد. اعر با م واد و ماجرای داتا در یش شم خوان او ا هراه با ود به متن و ی گوی ان داتان ر ر په ینما اا نته ت.
-س از ی دوره ر ر چام ای ه نا ((یی )) کر به در ور داای می ایان را ر کد. +تصیرسازی و خی در ثر ردسی چان مکم و منا ست که حتی اغب صیات طبیعی رباره طو، غرب، شب، روز و . . . در عر او حالت و تصویری اسی دا و ظرات قت حکیم طس در چنین نکاتی موب هماهنگی جزئی ترین امور ر شانمه با کلی داستان ها شده است.
-دقیقی زردتی بد و در ونی ه ری ردا. +چند بیت زیر د توصیف آفتاب بیا شده است:
~~green:
چ
و خورشید از چرخ گنه
رآرد بر سان ین سپر ~~
-او برخ از امیران چغانی ( خاندانی که پس از اسلام در ناحیه چغانیان واقع در مسیر علیای جیحون فرمانروایی داشتند) و سامانی را مدح گفت و از آنها جوایز گرانبها دریافت داشت. +~~red:***~~
-دقیقی ا تو نو ب منصور امانی مأموریت یات تا شهنامه منثور ابومنصوری ا که به نثر بود که به نظم در آورد. +~~green:پدید تبنک />ب کرار یاوت ش روی اک~~
-دقیقی، هزار بیت بیشتر از شاهنامه را نسروده بود وهنوز جوان بود که کشته شد (حدود 367 یا 369 ه. ق) و بخش عظیمی از داستانها شاهنامه ناسروده مانده بود. +~~red:***~~
-ری تا و همهری ((دیی )) کر نتمم و را دنبال کرد. +~~green:چ زرین گرفت آفتا />رنجیا رم خواب ~~
-از این ر می تو شاهنمه دقیقی را منبع الی فردوسی در سرودن شهنامه دان. +و این م تصویی ک شار ا رسیدن ش دا:
-موو ین شاهکار جاودان، تایخ ایران قدی ز آغاز تمدن نژاد ایانی تا نقاض حکومت ((ساسانین )) به دست اعراب است و بر روی هم ه س دوره ~~maroon:__ساطیی، پهلوی و تاریخی __~~تقسیم می شود. +~~green:چو وید تاند د ناپدی /> تیه بر چر ر کی ~~
-__دوره اساطیری__ از عهد کیومرث تا ظهور فریدون ادامه دارد. در این عهد از پادشاهانی مانند کیومرث، هوشنگ، تهمورث و جمشید سخن به میا می آید. تمدن ایرانی در این زمان تکوین می یابد. کشف آتش، جدا کرن آهن از سنگ و رشتن و بافتن و کشاورزی کردن و امثال آن در این دوره صورت می گیرد. +__موسیی__
-در ین عه ج غالاً نگ های دالی گ با دیوانضی ام داه ند که نور از دیان بین لات ایران بوده ان که ا آریاییهای هاج همواه ت متی گ و یز اشته ان- مکوب کر آنه بزرگرین مشک عصر بوده است. +موسیقی در ع ری ا ناصر الی سب می شود. انا ون ((ما)) که اا ب آن کتر ا هاهای کتا ات مویقی ی اهنم ر ن بربر می کد.
-ر پایا این عد، ضحاک دشمن پاک مول بی به حکوم می نید، ام رانجا س هزار سا یون یا کوه هنگر و ای رد و میان می و دوره ید ا می د. +لاوه بر استفاد از وزن عر مناسب وسی ب به کرگیی فه های مکم و هم روفیهای پنها کار، ا ((ا)) ((سج)) و یگر ((ای ی)) ی موسیقایی خود را حد ممکن فای می د.
-__دوره پهلوانی یا حماسی__ از پادشاهی فریدون شروع می شود. ایرج، منوچهر، نور، زاب و گرشاسب به ترتیب به پادشاهی می نشیند. جنگهای میان ایران و توران آغاز می شود. +اغراقهای استادانه، تشبیهات حسی و نمایش لحظات طبیعت و زندگی از دیگر مشخصات مهم شعر فردوسی است.

~~green:برآمد ز هر دو س
په بوق و کوس
هوا نی
لگون شد، زمین آبنوس
چو برق درخشنده
از تیره میغ
همی آتش افروخت از گرز و تیغ
هوا گشت سرخ و سیاه و بنفش
ز بس
نیزه و گونه گونه درفش
از آواز د
یوان و از تیره گرد
ز غریدن کوس و اسب نبرد
شکافیده کوه و زمین بر درید
بدان گونه پیکار کین کس ندید
چکاچاک گرز آمد و تیغ و تیر
ز خون یلان دشت گشت آبگیر
زمین شد به کردار دریای قیر
همه موجش از خنجر و گرز و تیر
دمان بادپایان چو کشتی بر آب
سوی غرق دارند گفتی شتاب ~~


!منبع داستانهای شاهنامه

نخستین کتاب(( نثر )) فارسی که به عنوان یک اثر مستقل عرضه شد، شاهنامه ای منثور بود.

این کتاب به دلیل آن که به دستور و سرمایه "ابومنصور توسی" فراهم آمد، به "شاهنامه ابومنصوری" شهرت دارد و تاریخ گذشته ایران به
حساب می آید.

اصل این کتاب از میان رفته و تنها مقدمه آن که حدود پانزده صفحه می شود در بعضی نسخه های خطی شاهنامه موجود است.

علاوه بر این شاهنامه، یک شاهنامه منثور دیگر به نام شاهنامه ابوالموید بلخی وجود داشته که گویا قبل
از شاهنامه ابومنصوری تألیف یافته است، اما چون به کلی از میان رفته درباره آن نمی توان اظهارنظر کرد.

پس از این دوره در قرن چهارم شاعری به نام ((دقیقی )) کار به نظم در آوردن داستانهای ملی ایران را شروع کرد.

دقیقی زردشتی بود و در جوانی به شاعری پرداخت.

او برخی از امیران چغانی و سامانی را مدح گ
فت و از آنها جوایز گرانبها دریافت کرد.

دقیقی ظاهراً به دست
ور ((نوح بن منصور سامانی)) مأموریت یافت تا شاهنامه ی ابومنصوری را که به نثر بود به نظم در آورد.

((دقیقی))، هزار بیت بیشتر از این شاهنامه را نسروده بود و هنوز جوان بود که کشته شد (حدود 367 یا 369 هـ. ق) و بخش
عظیمی از داستانهای شاهنامه ناسروده مانده بود.

فردوس
ی استاد و هشمهری دقیقی کار ناتمام او را دنبال کرد.

از
این رو می توان شاهنامه دقیقی را منبع اصلی فردوسی در سرودن شاهنامه دانست.

!بخش های اصلی شاهنامه

موضوع این شاهکار
جاودان، تاریخ ایران قدیم از آغاز تمدن نژاد ایرانی تا انقراض حکومت ساسانیان به دست اعراب است و لاً به سه دوره ~~green:اساطیری، پهلوی و تاریخی~~ تقسیم می شود.

__دوره اساطیری __

ای
دوره از عهد کیومر تا ظهور فردون ادامه دارد. در این عهد از پادشاهانی مانند کیومث، هوشنگ، تهمور و جمشد سخن به میان می آید. تمدن ایرانی در این زمان تکوین می یابد. کشف آتش، جدا کرن آهن از سنگ و رشتن و بافتن و کشاورزی کردن و امثال آن در این دوره صورت می گیرد.

در این عهد جنگها غالباً جنگ های داخلی است و جنگ با دیوان و سرکوب کردن آنها بزرگ ترین مشکل این عصر بوده است. (بعضی احتمال داده اند که منظور از دیوان، بومیان فلات ایران بوده اند که با آریایی های مهاجم همواره جنگ و ستیز داشته اند)

در پایان این عهد، ضحاک دشمن پاکی و سمبل بدی به حکومت می نشیند، اما سرانجام پس از هزار سال فریدون به یاری ((کاوه آهنگر)) و حمایت مردم او را از میان می برد و دوره جدید آغاز می شود.

__دوره پهلوانی __

دوره پهلوانی یا حماسی از پادشاهی فریدون شروع می شود. ایرج، منوچهر، نوذر،
گرشاسب به ترتیب به پادشاهی می نشیند. جنگهای میان ایران و توران آغاز می شود.
 پادشاهی کیانی مانند: کیقباد، کیکاووس، کیخسرو و سپس لهراست و گشتاسب روی کار می آیند. در این عهد دلاورانی مانند: زال، رستم، گودرز، طوس، بیژن، سهراب و امثال آنان ظهور می کنند. پادشاهی کیانی مانند: کیقباد، کیکاووس، کیخسرو و سپس لهراست و گشتاسب روی کار می آیند. در این عهد دلاورانی مانند: زال، رستم، گودرز، طوس، بیژن، سهراب و امثال آنان ظهور می کنند.
-سیاوش پسر کیکاووس به دست افراسیاب کشته می شود و رستم به خونخواهی او به توران زمین می رود و انتقام خون سیاوش را از افراسیاب می گیرد. +سیاوش پسر کیکاووس به دست افراسیاب کشته می شود و رستم به خونخواهی او به توران زمین می رود و انتقام خون سیاوش را از افراسیاب می گیرد. در زمان پادشاهی گشتاسب، ((زرتشت )) پیغمبر ایرانیان ظهور می کند و اسفندیار به دست رستم کشته می شود.

مدتی پس از کشته شدن اسفندیار، رستم نیز به دست برادر خود، شغاد از بین می رود و سیستان به دست بهمن پسر اسفندیار با خاک یکسان می گردد، و با مرگ رستم دوره پهلوانی به پایان می رسد.

__دوره تاریخی__

این دوره با ظهور بهمن آغاز می شود و پس از بهمن، همای و سپس داراب و دارا پسر داراب به پادشاهی می رسند.

در این زمان اسکندر مقدونی به ایران حمله می کند و دارا را که همان داریوش سوم است می کشد و به جای او بر تخت می نشیند.
-در پادشاهی گشتاسب، زرتش یر ایانیان هور می ند و سفندیار ب دست رستم کشته می ود مدتی س از کشت دن اسفندیار، رسم نی ب دست برادر خود شغا از بین می د یستان ه ست بهم سر سفندیار با خاک یکان می گدد، و با م رستم ور پهوای به پایان می رسد. +پس از اسکندر پادشاهی اشکی ر ایای ند یا می گدد س ساسنی رو کا می ید و ن گه م رب پی می ید و با ست یرایان شاهاه به پایان می رسد.
-__دوره تاریخی__ با ظهور بهمن آغاز می شود و پس از بهمن همای و سپس داراب و دارا پسر داراب به پادشهای می نشینند. در این زمان اسکندر مقدونی به ایران حمله می کند و دارا را که همان داریوش سوم است می کشد و به پادشاهی می نشیند. پس از اسکندر دوره پادشاهی اشکانیان در ابیاتی چند بیان می گردد و سپس ساسانیان روی کار می آیند و آن گاه حمله عرب پیش می آید و با شکست ایرانیان شاهنامه به پایان می رسد. 

تاریخ شماره نسخه کاربر توضیح اقدام
 شنبه 11 شهریور 1385 [18:23 ]   30   حمیده کاشیان      جاری 
 شنبه 11 شهریور 1385 [18:21 ]   29   حمیده کاشیان      v  c  d  s 
 شنبه 11 شهریور 1385 [18:13 ]   28   حمیده کاشیان      v  c  d  s 
 شنبه 11 شهریور 1385 [17:27 ]   27   حمیده کاشیان      v  c  d  s 
 شنبه 11 شهریور 1385 [17:15 ]   26   حمیده کاشیان      v  c  d  s 
 شنبه 11 شهریور 1385 [17:13 ]   25   حمیده کاشیان      v  c  d  s 
 شنبه 11 شهریور 1385 [16:39 ]   24   حمیده کاشیان      v  c  d  s 
 شنبه 11 شهریور 1385 [16:33 ]   23   حمیده کاشیان      v  c  d  s 
 شنبه 11 شهریور 1385 [16:31 ]   22   حمیده کاشیان      v  c  d  s 
 شنبه 11 شهریور 1385 [16:29 ]   21   حمیده کاشیان      v  c  d  s 
 شنبه 11 شهریور 1385 [16:25 ]   20   حمیده کاشیان      v  c  d  s 
 شنبه 11 شهریور 1385 [16:18 ]   19   حمیده کاشیان      v  c  d  s 
 شنبه 11 شهریور 1385 [16:15 ]   18   حمیده کاشیان      v  c  d  s 
 شنبه 11 شهریور 1385 [16:13 ]   17   حمیده کاشیان      v  c  d  s 
 چهارشنبه 08 شهریور 1385 [04:25 ]   16   حمیده کاشیان      v  c  d  s 
 سه شنبه 07 شهریور 1385 [21:21 ]   15   حمیده کاشیان      v  c  d  s 
 سه شنبه 07 شهریور 1385 [21:10 ]   14   حمیده کاشیان      v  c  d  s 
 یکشنبه 05 شهریور 1385 [09:23 ]   13   حمیده کاشیان      v  c  d  s 
 یکشنبه 05 شهریور 1385 [09:21 ]   12   حمیده کاشیان      v  c  d  s 
 شنبه 04 شهریور 1385 [10:22 ]   11   حمیده کاشیان      v  c  d  s 
 شنبه 07 مرداد 1385 [07:07 ]   10   حمیده کاشیان      v  c  d  s 
 شنبه 07 مرداد 1385 [07:04 ]   9   حمیده کاشیان      v  c  d  s 
 شنبه 07 مرداد 1385 [06:59 ]   8   حمیده کاشیان      v  c  d  s 
 شنبه 07 مرداد 1385 [06:58 ]   7   حمیده کاشیان      v  c  d  s 
 شنبه 07 مرداد 1385 [06:58 ]   6   حمیده کاشیان      v  c  d  s 
 پنج شنبه 05 مرداد 1385 [07:29 ]   5   حمیده کاشیان      v  c  d  s 
 پنج شنبه 05 مرداد 1385 [07:14 ]   4   حمیده کاشیان      v  c  d  s 
 پنج شنبه 05 مرداد 1385 [07:01 ]   3   حمیده کاشیان      v  c  d  s 
 پنج شنبه 05 مرداد 1385 [06:42 ]   2   حمیده کاشیان      v  c  d  s 
 پنج شنبه 05 مرداد 1385 [06:36 ]   1   حمیده کاشیان      v  c  d  s 


ارسال توضیح جدید
الزامی
big grin confused جالب cry eek evil فریاد اخم خبر lol عصبانی mr green خنثی سوال razz redface rolleyes غمگین smile surprised twisted چشمک arrow



از پیوند [http://www.foo.com] یا [http://www.foo.com|شرح] برای پیوندها.
برچسب های HTML در داخل توضیحات مجاز نیستند و تمام نوشته ها ی بین علامت های > و < حذف خواهند شد..