کشته شدن کارگزار حضرت مهدی علیه السلام به دست مردم مدینه زمانی اتفاق می افتد که آنان با چشمان خود معجزات متعددی از قبیل
ندای آسمانی،
فرو رفتن سپاه سفیانی در بیدا، پیروزی معجزه آسای آن حضرت بر مدینه و. . .
مشاهده کرده اند. بنابراین، همکاری آنان با سفیانی و به شهادت رساندن عامل حضرت در چنین شرایطی جز از روح عناد، سرکشی، طغیان و لجاجت آنان در مقابل حق حکایت نمی کند و حضرت مهدی« ع» برای برقراری عدالت در جهان، چاره ای جز از میان بداشتن انسان های معاند - که سه راه ایجاد عدالت هستند. نخواهد داشت؛ همان گونه که یک پزشک ماهر و دلسوز در مواردی برای بازگرداندن سلامتی به چشم بیمار، چاره ای جز قطع عضو فاسد و خشکاندن ریشه فاسد ندارد.
ولی انسانهایی که از گذشته خود پشیمان هستند و برای پذیرش حکومت حضرت مهدی علیه اسلام و بر قراری عدالت آمادگی دارند، نه تتنها در حکومت عدالت به آنان آسیبی نمی رسد، بلکه حکومت ضامن امنیت و حفظ حقوق آنان است.
شاهد این مطلب این است که نظیر این حادثه در مکه نیز اتفاق می افتد و در آن جا حضرت مهدی علیه اسلام جز قاتلان عامل خود به هیچ کس آسیب نمی رساند.
تفاوت این دو واقعه در این است که در مکه چند نفر به این کار دست می زنند، و مردم مکه با این که در آغاز امام علیه اسلام را یاری نمی کنند، سرانجام حکومت آن حضرت را می پذیرند. ولی در مدینه این کار به دست مردم انجام می پذیرد و آنان با این که کعجزات متعددی از امام علیه اسلام مشاهده می کنند، با دشمن آن حضرت همکاری می کنند و علیه حکومت آن حضرت اقدام به قیام می نمایند.
مراجعه شود به:
حرکت امام به سوی مدینه