تاریخچه ی:
علامه امینی
تفاوت با نگارش: 3
| | !~~darkgreen:::نگاهبان غدیر::~~ | | !~~darkgreen:::نگاهبان غدیر::~~ |
| - | علامه امینی در سال 1320 هـ . ق در تبری مولد شد. src=http://www.irna.ir/filesystem/84/04/12/008209-09-20_n.jpg width=300 height=250 desc=g align=left> |
+ | -=::علامه امینـى صـاحب الغدیـر 1320 _ 1390 هــ .ق::=-
{picture=amini.jpg height=206 width=148 align=left}!ولادت :
شیخ عبـد الحسیـن امینى معروف به علامه امینـى صاحب الغدیـر در سـال 1320 هـ .ق مطـابق بـا 1281 هـ .ش در روستاى (سردها) از تـوابع شهرستان سـراب به دنی آمـ و در آغوش پدرى پرهیزگار که از عالمان آن سامان بود پرورش یافت. |
| - | د ان‌ی ای ک د ا ش ی ، لوم دینی و لاحت اسلامی ا ه رزن یاد می دا. /> />عبدالسین ر این یا ه مئل ادی صً م اات و بی علاقه نشا می دد و کتاهای متفی ر دیث اتادات زد پدر خواند و ه‌ه ا برد. />
ر و هج‌ا ر با اه کد مای آن ی بود. |
+ | !خاندن :
نان ای اانى ل لـم ل و قوا، یـش و اى اب دمات دینى بود.
پ لامه امینى حت الاسلام ا یرز احمد امینـى (متـوفـى 1370 هـ . ق) خـود ا افـاضل و عالمـن نمـى و معروف منطقه بود. نیا لامه، (مولى نف لى) مهو (امین ع) (موفى 1340 هـ . ق) نی فاضا و میان بـوه و علاقه شدیـدى ه دآورى کلمات امه ار (لیم الام) داشت ک در ایـن مقوله موه هایى گرد آر بود ى به فارسى و رکى ر ـى سرو نسب ی خاا ه یى همیـن لق (این شرع) نیا ن بوده است. |
| - | بدالحی ا د وی تاا کرد ا وی را ا تری امامان شیع آش ساد تا روح رکت مت سلامی و هبری آ ه گ. وی با اهناییی ا وی کتب روایی و خلی بسیری را ا رد و رای امت امامت ی ادیید. |
+ | !حیا :
ى با استعدد و نـوغ عجیى که داشت از مان وان کودکى مقـمـات علـوم را ر مـدارس تـری بیامـوخت اما چون ـ اتعـلا ل وى ر موختـن لـم ر حدوه بایان ا ن اقت تبریز خ بر بس و راهـى ف اش ردیـد و ر آنجا از محضر اساتید بزرگ آ دیار کسب علم نمود تا ب درجه اجتاد سید. |
| - | دلسی ر 22 الی سر کرد یر با ت بااری در ایان جو مد بود نف مح منای برای حی به ر فت. |
+ | !اتید :
له ز محضـر الـمانى ـون :
1_ سید مد ولا
2_ سید رتضى خسرو شاهى
3_ شیخ حسین
4_ سیـد ممـد فیـرو آبادى
5_ یـ ابو تراب خوانارى
و دیرا استفاده برده است، همچنین یشان ز راج ر چـون :
1_ سید ابـوالحسـن صفهانى
2_ میرزا حسی ناینى
3_ یخ عبد الکریم حائرى
4_ شیـخ ممـد حی کمپانـى اصفهان
وبه طو خود آن بزرگان اجاز اجتهاد دریفت داشته است. |
| - | علامه امینی در این کا اباع اکاری کر رد که ی ن کی اناش مو د بد. ی ا «شهدا یل» گی سبت را ا مان ربود و با تلیف این کتاب پرچمار لم، مهر راستی و ا مد ری ویت و جای تو . |
+ | !تألیفات :
علامه‌ى امیـنى را غیر از الغدیـر تألیفات ارزشـد دیگـرى است، هـم چـون: کمل الیارات، یرت و سنتنا، سیـره نبین، اعام النم فـى معرفة الملک، شهداى راه فضلت فیـر ـوره حمـد، ثمرات الاسفار، رساله در عـم درایه اله ر نیت، یاض انـ، را و روش ما راه و رش یامبر ت .
اما سر سبد تأیفات لامه حاصل زحمات 40 ساله و مـوجب شهرت ایشان در اقار ملک اسامـى، تاب بـى ماننـ اغدیر است که باغ بر بیست جلد مى باشد.
کتاب الغدیر در حسـن تنظیم و انشاء بسیا متاز و ثرت منابع و نقل مدارک که به فرموده خـود علامه بیـش از ده هزار جلد مى باشد، و استنـاج به تجزیه و تحلیل و کشف اغراض سـوء مخـالفان در کتب خـودشان و پرده بـرداشتـن از چهره شخصیت هاى مرض و خیانتکار ز نـاقلیـن اخبـار و روایات مهول از راوان مهول الهویه و غیـر اینها از امور بسیار استثنایى و مانن محسـوب مى شـود بخصو ر فصاحت بیا و تیـم جملات و اسجا و یـوایـى عبرات فـو ممز است. |
| - | و عان ح، ر یل و تک قیه دست ب یات اهای من. اه امینی ا تی دا زیار مک زیا ا ری مید. از چندی امینی ه تری اگاه وی بار ی . |
+ | !صوصیات خاقى : />عاه امینـى رحـنـى کمل ارى ب که در و ـور عقل رع به وجه احسن تجلى کرد ای رد بزرگ از جات عدیده مانند علـو طبع، استغناى روح، بى تای به ریاست، راحت جه بان دق گـوا قلـم و بین یوا و سا، یاه جذاب و سیماى دل نشیـن و هیکلـى مناسب و آراستگـى صفات کـریه دیگر از یل ـوکل، دب، شجـات، ابـراز شخصیت در بـرابـر مالف و در مقم فاع از حقیقت و امـل ینها ر یـن اقـران کـم نظی بد.
عاى ریـن صفات ممتاز وى محبت و ولاى امل سبت به خاندان رسالت بود که سرآمد تمام مزایاى وجودى او به شمار مى رفت به همیـن هت است که لامه را بایـ ر ایـن صـر، یگانه واص دریى بـى کـران لایت ن. |
| - | علامه امینی ه تام فرهنگی ر نیز تجه داشت. وی عنان یک سیبناس اتماعی اینگونه تشخی می ده که با وال دولت عمانی نباید به دوتهای استعمارگر ااه داد تا ایگزین دولت- به اهر اسلامی- شود.
|
+ | !مقام علمى :
علامه امینى در علـوم اسلامى مانند تفسر دیث درایه و علـم رجال استاد متبحرى بى مانن و به خصـوص در علم فقه و تاریخ گویى سبقت را از همه محققان در ربود هنگامى که نخستیـن ألیف وى تحت عنوان شهداى ره فضیلت در، سى و پنجمیـن سال زندگى پر برکتش نتشر شد مراجع و علماى بزرگ زمان هـم چـون سید ابـوالحسـن اصفهانى، حاج آقا حسیـن طباطبایى قمـى، شیخ آقا بزرگ تهرانـى، شیخ محمد حسین کمپانـى، و شیخ مد خلیل عاملـى زبان ب تحسین گذاردند و ایـن زمانى است که هنو سخنى از الغدیر در میان نبود و پـس از اـن ماحل است که ایـن بزرگوار 40 سال دیگر ا عمر پر برکت خویش را بـا تلاشـى بى مـاننـد و پشت کـارى کـم نشـان در راه تحقیق و تتبع گذارنـده و کتاب عظیـم و شاهکار خـویـش (الغدیـر) را به جهان اسلام تقـدیـم داشت.
!فعالیت :
علامه بـراى گرد آورى مطالب الغدیر سفـرهاى پژوهشـى بسیار کرد در سرزمینهـا و شهرها، کعبه آمالـش کتابخانه هاى عمومى و شخصى بـود ایـن فـرها پـر بـار عمـوما به مطالعه و استنتاج و تهیه مأخذ و ملاقات با استادان مى گذشت. از جمله هرهایـى که وى به ایـن هف به آنها سفر کرد، مـى تـوان :حیـدرآبـاد، دکـن، علیگـره، لکنهو، کـانپـور، جلالـى (در هنـد )، رامپـور، فـوعه، معره، قـاهـره (در مصـر )، حلب، نبل و دمشق (در سوریه) را بر شمرد، عشق به خـانـدان عتـرت چنـان سـراسـر وجـودش را فـرا گرفته بـود که ساعها مطالعه در مخزن کتـابهاى خطـى و دست یافتن به گوهرهاى گرانبهاى نبـوى را بر خویتـن خویـش هموار ساخته هرز احساس خستگى نمى نمود.
گـوینـد در کتابخانه‌ى یکـى از شهرهاى عراق به مطالعه مـى پرداخت، چـو ایـن کتابخانه در هر شبانه روز تنها چهار ساعت بیشتر باز نبـود علامه امنـى هـم نمـى تـوانست بیـش از چهار روز در آن شهر بماند، با توافقى که میان وى و رئیـس کتابخانه برقرار شده بود، علامه امینـى هـر روز به هنگام ظهر یعنـى سات تعطیل کتـاخـانه وارد آنجا مى شـد، کتابـدار، ر را به روى او مـى بست تا روز بعد سـاعت 8 صبح که در را به رویـش مـىگشـود.
در نتیجه او روزى 20 ساعت در ایـن کتابخانه کار مى کـرد و بـا لقمه نـانـى که همـراه داشت و جـرعه آبـى که کـابـدار در اختیارش مـى گذاشت، تـوانست از میـان چهار هزار نسخه‌ى خطـى مـوجـود در آن کتابخانه، مأخذ دلخـواه خـود را بیابـد. آرى این همه تـوانایى و پشت کار و د ستـى به کار، فقط و فقط در پرتو ایمان و عشق میسر است.
وی از مولود کعبه به عنوان محور امت اسلامی بعد از پیامبر یاد می‌کند. علامه امینی با تأسیس کتابخانه در نجف اشرف دانشگاه بزرگ عالم تشیع را تا حد امکان از کتاب بی‌نیاز کرد. او در صدد است عدل علی(ع) با به اجرا در آمدن اصول سیاسی اسلام دیگر بار در جامعه انسانی آشکار گردد. |
| | علامه امینی به همراه بزرگانی همچون ((سید شرف‌الدین عاملی)) نهضت متن گرایی را بنیان نهادند تا مبانی فلسفه‌ی سیاسی اسلام را با ارائه مدرک به امت اسلامی عرضه نمایند و به این وسیله در مقابل نهضت پیشین‌گرایی یا نهضت سلفیه ایستادند. علامه‌ی مصلح با جمع‌آوری اجتماجات پیشوایان شیعه تمامی زمینه‌های شک و تردید را در باره‌ی حدیث غدیر از بین می‌برد. | | علامه امینی به همراه بزرگانی همچون ((سید شرف‌الدین عاملی)) نهضت متن گرایی را بنیان نهادند تا مبانی فلسفه‌ی سیاسی اسلام را با ارائه مدرک به امت اسلامی عرضه نمایند و به این وسیله در مقابل نهضت پیشین‌گرایی یا نهضت سلفیه ایستادند. علامه‌ی مصلح با جمع‌آوری اجتماجات پیشوایان شیعه تمامی زمینه‌های شک و تردید را در باره‌ی حدیث غدیر از بین می‌برد. |
| | + | ~~brown:__روش علامه برای مبارزه با استعمار تدافعی نبود بلکه با مطرح کردن ولایت و امامت و بحث‌های عمیق علمی پیرامون آن به ولایت فقیه در عصر غیبت رسید.__~~ |
| - | وی مولو کبه به عوان محر ام لامی ب یام ید ی‌کن. علام ایی ا تی کتابخانه جف اشر داشگا زرگ عالم تشیع را ا اک از ک اب بینیا کد. ا د ات د عی(ع) با ه جر در مدن اول یاسی الم ی با جاع نسای کار گ. |
+ | !م : />عام غیر ا لیف کتب ه ا یگى ی مى داخت مله کتابخانه (مک ااا مـیر المومنیـن الامه) از ـاقیا ـاـت ن رـوا ـود ا نر کیفی در ما ا اش ریـن انه ها عمى نیا لام . |
| - | ~~brown:__و علامه برای مبارزه با استعمار تدای نبد بکه با مر کردن وایت و امام و ای میق علی یرامون ن به ولایت ی ر ر ی سید.__~~
/>یماری و ستری دن علامه دود دو ال ب ول انجامید و رانام در روز جمعه 12 تیرماه 1349 برابر با 28 ربیع‌الثانی 1390 هـ . ق بدرود هان گفت. |
+ | !وان :
علامـه امینـى در زمـانى به نگارش اثـر جاودانه خـویـش «الغدیر» همت گمارد که مردم را از آب به سراب هـدایت مـى کـردنـد و هزار گل داودى را در پـاى مناره‌ها به دار کشیـده، نخل هـا را سـوخته، و سـروهـا از سـرمـا یخ زده بود.
اما علامه با قامتى بلند و استـوار چـون تناور درختـى از بیش یران پا به میـدان نبرد هاد با یراهنـى از استقامت، قرآن به دست کوچه هاى تنگ و باریک اری عبور کرد و در بلنداى کـوستان جاى گرفت و با کلام آکنده از ایمن خویـش مهى سرخ و خونن غدیر را ترسیـم کد او قاصد سپیده دمان و مرغ یا حق گوى شیفتگان بود ذوالفقار على( عیه السلام) را بر کمر و خطبه نهج لبلاغه را بر لب داشت رمز و راز عشق بر زبان او جارى بـود او مى خواست نهال ولایت را در ر لایتى ارور زد او سفیـر ـرزمیـن ادى نسان از اسارتها و پیام آور صلح و دوستى بود.
آن علامه ماهـد و مصلح نستوه و احیاگر ولایت در مکتـوب پـر عظمت و جاودانى خویش خاطره پاینده واقعه کوهمند سال دهـم هجرت را در اذهان زنده کرد او حـدیث مکر تاریخ صـدر اسلام را باز گـو نمود که در باز گشت از حجه الـوداع پیامبـر اسلام (صل الله لیه وآله) خطبه اى ایراد فرمود که در آن ولایت و هبرى اسلام بعد از خیش ا معیـن و مشخص ساخت.
!وفات :
تلاش بـى وقفه معمار مـدینه غدیر را، دچار فتـور جسمانـى کـرد و بیمارش نمـود بیمارى، اندک اندک رو ه فزونـى گرفت تا اینکه ن پیر فرزانه و فقیه پر مایه در روز جمعه 12 تیـر مـاه 1349 هـ .ش برابر با 28 ربیع الثـانـى 1390 هـ .ق نزدیک اذان ظهر در آستان 70 سالگى به ملکـوت اعلى پیـوست روز بعد پیکر پاک وى در هران تشییع و پـس از نـ روز به نجف اشـرف حمل و در آنجا بعد از تشییع و طـواف بـر گرد مزار دوست در کتـابخـانه عمـومـى که خـود تأسیـس کـرده بـود به خاک سپرده شد او رفت ولى الغدیر وى چراغ خانه دلهاى با صفا و مشعل هدایت امت تا طلـوع خـورشید ولایت شد.
!منابع:
[http://www.al-shia.com|پایگاه اسلامی الشیعه] |
| | !::روحش در جوار ائمه هدی آسوده باد:: | | !::روحش در جوار ائمه هدی آسوده باد:: |
